بی انگیزگی در سنین مختلف به شکل های گوناگون رخ می دهد. یکی از شایع ترین بی انگیزگی ها در کودکان به انگیزگی نسبت به انجام تکالیف درسی شان است. برخی نیز نسبت به ورزش و تحرک های بدنی بی انگیزه اند. این بی انگیزگی از دوران نوجوانی بسیار بیشتر می شود و عامل آن تغییرات هورمونی است.
به هر حال مربيان و معلمان كودك شايد بيشتر از پدر و مادر متوجه بيانگيزگي كودك شوند زيرا در برخي موارد خود والدين و رفتارهاي آنان است كه بيانگيزگي را در كودك رشد ميدهند.
والديني كه اعتماد به نفس پائيني دارند، معمولاً كودكانشان نيز بيانگيزهاند و اين ويژگي را تا سالهاي پاياني عمر به دوش ميكشند اما دوران تحصيل بهترين زمان براي تشخيص و درمان اين بی انگیزگی است، بنابراين متخصصان توصيه ميكنند مربيان با چند استراتژي ساده به كودك كمك كنند:
در درجه اول معلم ميبايست وضعيت تحصيلي، عاطفي و اجتماعي كودك را مورد بررسي قرار دهد. كودكاني كه هوش متوسط و در حد ساير دانشآموزان دارند ولي در انجام تكاليف و نمرههاي درسي و ورزشي از ساير دانشآموزان عملكرد پائينتري دارند، بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرند.
معلم پس از شناسايي بهتر است با يك روانشناس مشورت كرده و از هر فرصتي براي بالا بردن انگيزه كودك بهره جويد.
او ميبايست كارهاي روزانه كودك را در نظر گرفته و دريابد كه در چه دروس و فعاليتهايي رغبت بيشتري دارد. سپس از موقعيت استفاده كرده و فعاليت مورد نظر را مورد تشويق قرار دهد.
معلم ميبايست در هر مرحله از انجام كار و تكاليف درسي بر فعاليتهاي كودك تمركز كرده و هر عملكرد موفقيتآميز او را مورد تشويق قرار دهد. سپس براي وي توضيح دهد كه چرا او را تشويق كرده است.
بهتر است معلم تواناييها و خلاقيتهاي كودك را ناديده نگرفته و ريسكپذيري او را براي انجام فعاليتهاي جديد با قوت زياد تشويق كند و به او فرصت دهد تا موفقيتها و كارهاي همراه با موفقيتش را به صراحت بيان كند.
البته اين شيوه پرورش انگيزه تنها نبايد به مدرسه يا مركز پيشدبستاني ختم شود و مربي يا معلم ميبايست با خانواده كودك ارتباط فكري پيدا كرده و پس از مشاوره و مشورت با آنان، از آنها بخواهد تا تشويق و ترغيب به انجام كارها را در خانه نيز دنبال كنند.