پیش از آنکه به انواع دیگر افسردگی بپردازیم می خواهم به ارتباط میان افسردگی و اضطراب اشاره ای بکنم. حقیقت این است که بیشتر بیماران افسرده دوقطبی دچار اضطراب فراوان نیز هستند تا آنجا که ممکن است تشخیص اینکه کدام یک عارضه اصلی محسوب می شود بسیار مشکل باشد. یک نمونه معمولی آن این استک دانشجو یا جوانی در 20 سالگی یا بیشتر دچار فروپاشی روانی خفیف می شود که در آن اضطراب مهم ترین عارضه اوست. اگر به حال این جوان بلافاصله رسیدگی شود این عارضه در همین حد باقی می ماند اما اگر به خوبی درمان نشود اضطراب توان او را تحلیل می برد به طوری که اختیار اعمالش را از دست می دهد و از بهبود یافتن ناامید می شود. در نتیجه ترک تحصیل می کند و افسردگی عارضه اصلی او تشخیص داده می شود. در صورتی که شیدایی همراه با اختلال دوقطبی که معمولا به نظر می رسد دفاع بدن در مقابل اضطراب باشد درست نقطه مقابل افسردگی است. یعنی بیمار به این باور می رسد که هر کاری دلش می یخواهد می تواند انجام دهد و هیچ چیز نمی تواند به او آسیب برساند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد
