تغییر اعمال و رفتار شاهراه رهایی از افسردگی است. اگر کمر همت نبندیم و شیوه زندگی خود را دگرگون نسازیم بی تردید مهارت های نوین را فرا نخواهیم گرفت و مغز ما نیز دستخوش تغییر نخواهد شد. شک نیست که در شیوه فکر و احساس خود نیز باید تغییراتی ایجاد کنیم اما این تغیرات ما را فقط تا نیمه راه خواهد برد.
انسان های افسدره برای رهایی از آن معمولا تلاش فراوانی به عمل می آورند ولی به جایی نمی رسند. روش های مقابله با افسردگی در انسان ها غالبا طعمی از جنون، بی اختیاری و اجبار دارد. گاهی اوقات روشی که برای ناکام کردن خود در پیشمی گیریم شکل و شمایلی بدیهی و روشن دارد. در سایر اوقات روش برگزیده شده چهره ای پیچیده به خود می گیرد. ولی در هر صورت هیچ گاه به اندازه تلاشی که به عمل می آوریم پیشرفت نمی کنیم و چنین به نظرمان می آید که در جریان این تلاش ها می ترسیم دست نگه داریم و وضعیت خود را بسنجیم و تشخیص دهیم که ایا هنوز در مسیر درست حرکت می کنیم یا خیر. برای اینکه بهبود یابیم باید این گونه عادت هایمان را تغییر دهیم. این نظریه ممکن است برای بسیاری افراد که افسردگی خود را ناشی از عوامل بیرونی می دانند و به سختکوشی و پشتکار خود افتخار می کند و مایل نیستند عادت هایی را که برایشان غرور و اعبار به بار آورده زیر سوال ببرند تکان دهنده باشد. درخواست من این است که باید مطمئن شوید رفتار شما به همان سر منزلی که می خواهید شما را هدایت خواهد کرد. در این فصل به شما آموزش داده می شود تا بتوانید ارزیابی کنید که عقل و رفتار خود نابود کننده تا چه اندازه ای می تواند فعالیت های مفید شما را مختل کند و چگونه می توانید اراده قوی تری در خود ایجاد کنید تا دیگر اسیر عادت های خویش نباشید و آرامش داشته باشید و از زندگی لذت ببرید.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد