انسان های افسرده تعلل گران ماهری هستند. تعلل گری یعنی کاری را که بایستی هم اکنون انجام شود به اینده موکول کنیم. در اینجا مسئله لزوم اجرای کار ممکن است منشا بیرونی داشته باشد مانند دانش آموزی که برای انجام دادن تکالیفش به وقت گذرانی می پردازد یا جنبه درونی داشته باشد مانند فردی که قرار بوده حیاطش را گلکاری کند. در مواردی که تعلل منشا بیرونی دارد به راحتی می توان حالت اجتناب و مقاومتی را که تعلل با خود می آورد مشاهده کرد لیکن در مواردی که تعلل منشا درونی دارد مشکل می توان دریافت که دقیقا چه هدفی را دنبال می کند و ممکن است هدف های بسیاری را در نظر داشته باشد.
تعلل گران با فرضیات غلط بسیاری درباره کارها و نحوه انجام دادن آن روبه رو هستند. این افراد فرض ببر این دارند که انسان های کاری و کوشا همواره خصوصیات یک انسان مثبت و با انرژی را دارند و این خصوصیات است که به آن ها اجازه می دهد خیز بردارند و کاری را که باید بشود انجام دهند و فقط پس از رسیدن به هدف آن را رها سازند. در حالی که عکس قضیه باید صادق باشد یعنی انگیزه معمولا دنباله روی عمل است. هنگامی که خود را برای روبه رو شدن با هدفی اجرایی آماده می کنیم معمولا متوجه می شویم که به آن سختی که فکر می کردیم نیست. از این رو پس از برداشتن قدم اول احساس می کنیم انگیزه پیدا کرده ایم. توهمی که در نتیجه سوء تفاهم درباره مقدم و موخر بودن کار و انگیزه ایجاد می شود این است که کار باید آسان باشد. افسردگان معتقدند انسان هایی که دارای مهارت های اجرایی خوب هستند همواره به کار خود اعتماد دارند و به راحتی به اهدافشان می رسند و چون افسردگان خودشان چنین احساسی را ندارند بر این باورند که هیچ گاه موفق نخواهند بود ولی لازم به یادآوری است که بیشتر کسانی که واقعا موفق هستند قبول دارند و احتما می دهند که در مسیر انجام دادن کارها با دشواری ها و ناکامی ها و شکست هایی هم مواجه خواهند شد و با داشتن این پیش آگاهی هر گاه که با مشکلی روبه رو می شوند به چرخه بدگمانی و خودمقصر بینی وارد نمی شوند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد