بعضی اوقات این افراد نمی دانند که افسرده اند. آنان گمان می کنند یاس و خودمقصر بینی ای که احساس می کنند ثمره طبیعی درماندگی آن هاست. آنان ممکن است به پزشک مراجعه کنند و پزشک تشخیص دهد دچار سندرم کوفتگی مزمن یا بیماری عفونت کنه ای مزمن و از این قبیل شده اند لیکن برای این بیماری ها هم مانند افسردگی درمان مطمئنی وجود ندارد. استفاده از داروهای ضد افسردگی یا محرک یا کپسول های امگا 3 غالبا و نه همیشه می تواند مفید باشد. بیمار در چنین وضعیتی ممکن است بستگان و دوستانش را به ستوه آورد کارش را از دست بدهد یا ترک تحصیل کند. این گونه بیماران ممکن است در نهایت بهبود یابند ولی این کار باید به تدریج با گام های کوچک انجام شود گام هایی چون بیدار شدن با زنگ ساعت خوردن صبحانه و مرور روزنامه موثر است. به ویژه اینکه بیمار می داند هر وقت بخواهد می تواند دوباره به بستر بازگردد. این بیماران می توانند هفته او را این گونه آغاز و هر هفته فعالیتی را به آن اضافه کنند و به این کار ادامه دهند. صبر و بردباری لازمه کار است. باید به خاطر داشته باشند که این گونه افسردگی نوعی بیماری بسیار جدی است و فقط با احساس دلسوزی کردن برای خود مشکل حل نمی شود.
کسانی که دچار بیماری اکراه در بستر شده اند می توانند از وجود افرادی که هم پرستار هستند و هم تشویق کننده بهره مند شوند تا در زمان هایی که دچار بحران می شوند به یاری شان بشتابند و به مرور زمان با مساعد شدن اوضاع آن ها را وادار یا تشویق به فعالیت های جسمانی بکنند. شک نیست که به تدریج انجام دادن تمرین های ورزشی برای فرد افسرده آسان تر خواهد شد و مسلما این تمرینات می تواند دوران افسردگی را کوتاه تر کند و میزان اسیب را به حداقل برساند. پرستاری که بیمار را تشویق یا وادار به تحرک می کند باید بداند که چه موقع دست از سماجت بردارد. به هر حال رسیدگی به این گونه بیماران کار دشواری است و نباید انتظار داشت که فرد یاری دهنده بی نقص باشد. بی شک ابراز محبت، حسن نیت و ارتباط مناسب با بیمار می تواند بسیار ثمربخش باشد.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد