index

 کارهای بدون هدف مشخص مانند تماشای تلویزیون، خواندن مجلات یا پیاده روی اگر در غیاب منقتد درونی و فارغ از افکار منفی صورت گیرد می تواند لذت آفرین باشد. البته برای این گونه فعالیت ها بایستی تا حد کافی از بحبوحه افسردگی بیرون آمده باشیم. بنابراین توانمند شدن در این راه را می توان نقطه عطفی در بهبود انگاشت. به باور من تمرین های مرتب برای ایجاد طراوت ذهنی در رسیدن به این توانمندی موثر است زیرا این فعالیت ها هیچ گاه کسالت آور نیست. با برخورداری از طراوت ذهنی مشاهده می کنیم که همواره  اتفاقات غیر سطحی بسیاری در حال وقوع است که فرصت می دهد چیزهای نوینی دیده و فرا گرفته شود. بنابراین بایستی در اندیشه به کار گرفتن مهارت هایی باشیم که بیشتر جنبه انفعالی دارند مانند مطالعه، بازی، استفاده از تخیلات یا دراز کشیدن روی تاب و آرامش دادن به خود. این فعالیت ها چنان با روش روزمره زندگی در تضادند که ما برای درست انجام دادن آن به تقویت و تمرین نیاز داریم بدون آنکه از بابت آن ها احساس قصور کنیم یا این حس مستمر در ما ایجاد شود که بایستی به جای آن به کار پربارتری بپردازیم. این کارها نیز پربارند لیکن در تعریف چنان به نظر نمی آیند. این فعالیت ها سبب ایجاد سلامت جسمانی و فعال کردن ذهن ما می شوند و این فرصت را به ما می دهند و ما را قابل تحمل تر و با خودمان سازگار می کنند تا بتوانیم به خود پاداشی بدهیم که از همه برایمان مهم تر است.

البته باره های دیگری که گرایش سنتی بیشتری دارند هم برای ارامش بخشیدن وجود دارند به شرط آنکه وقتش را داشته باشیم. عبادت کردن و ارتباط با خداوند یکی از آن هاست. پیاده روی اگر همراه تمرکز ذهنی باشد به خودی خود هم فایده ورزشی دارد و هم جنبن مراقبه ای. ورزش هایی که مستلزم تمرکز ذهنی است مانند شنا و گلف و تنیس هم می تواند همان نتایج را داشته باشد. مکالمات عاشقانه و در حقیقت روابط عاشقانه هم می توانند ما را از بند خودمان بیرون آورند و در آرامش بخشیدن به خود یاری دهند. این کار با خواندن یک کتاب و گرفتن وان آب گرم یا کندن علف های باغچه هم میسر است.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد