فرضیاتی که از افسردگی نشئت گرفته اند از طریق افکار منفی درون ما یعنی واکنش های خودکار گونه ای پشتیبانی می شوند که به صورت نهادینه طرز تفکر ما را هنگام وجود تنش تشکیل می دهند. خانم بیماری خاطره خود را از زمانی که شنوندگان موسیقی اش مشغول تشویق و تحسین او بودند تعریف می کند و می گوید که درست در همان هنگام افکار دیگری ذهن او را اشغال کرده بودند چنان که به خودش می گفته: «نه، نه آن ها از واقعیت های تو بی خبرند و نمی دانند تو چه موقعیت داری و چه انسان ناموفقی هستی.» رویدادی مهم در راه خروج از بن بست افسردگی سایه در پشت صحنه وجود داشته و او می تواند برای اولین بار پیام های دریافتی از ذهن خود را به عنوان افکار ناخودی تلقی کند بسیرای افراد افسرده پس از آگاهی از این فرآیند از اینکه خودشان مسبب این مشکل بوده اند احساس نشاط توام با تاسف می کنند. این افکار خودکار منفی که مخفف آن به زبان ا نگلیسی ANTS می شود گاهی مانند معنی انگلیسی این مخفف یعنی مورچه ها از همه جا برای بر هم زدن آرامش رخنه می کنند. بیماران می توانند طرز مقابله با این افکار را یاد بگیرند مثلا به خود بگویند: آنجا نرو. به آن صدا گوش فرا نده. بعدها به آن فکر کن. این مشکل من نیست. شما می توانید با استفاده از نیروی تجسم این مورچه های مزاحم را از ذهن خود بیرون کنید. تمرین طراوت ذهنی به این پاکسازی کمک بسیار خوبی خواهد کرد.
شناخت درمانی متشکل از تلاش سازمان یافته ای است که تحت رهبری روان درمانگر انجام می شود. البته همکاری فعالانه بیمار هم لازم است و هدفش تغییر دادن این عادت های غلط در تفکر است. اقای بک عموما از پاسخ دادن به سوالاتی از این دست که اول مرغ به وجود آمد یا تخم مرغ طفره می رود. سوالی مانند اینکه آیا تفکر غلط خالق دنیای افسردگی و فرد افسرده است یا اینکه افسردگی مقوله دیگری است که یکی از مظاهر آن تفکر غلط است در واقع نیاز به پاسخ ندارد. اگر تغییر در روش های تفکر منجر به کاهش عوارض افسردگی می شود- که اغلب هم همین طور است- دیگر چه اهمیت دارد که کدام یک تقدم وجودی دارد؟
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد
