درمانگری شناختی امروزه آن چنان به عنوان یک روش درمانی متعارف به شمار می آید که بسیاری افسردگی را یکی از عوارض فرآیندهای اختلال کارکردی فکری می دانند. این گونه برداشت ممکن است فرد افسرده را به داشتن این باور تشویق کند که نیاز بیرتی به مهار افکار و رفتارش دارد و چنانچه افسردگی در چنین فردی ادامه یابد احتمالا احساس خواهد کرد که در به کار گرفتن روش های شناختی ناکارآمد بوده و این باور احساس خودمقصر بینی و عدم کفایت را در او تقویت خواهد کرد. اشخاص افسرده باید از اسارت تفکرات ذهنی شان بیرون بیایند و وارد ذهن و جسم خود شوند. اگر از روش شناخت درمانی استفاده می کنید بایستی به خاطر داشته باشید که افسردگی بیماری پیچیده ای است و تغییر فرآیندهای فکری فقط یکی از روش های پر شماری است که برای درمان آن می توان به کار برد مقابله با این فرآیندهای فکری در سایر ابعاد زندگی شما نیز موثرند مانند اینکه چگونه به احساسات خود می پردازید روابطتان با عزیزانتان چگونه است و چه برداشتی از خودتان دارید.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد