طراوت ذهنی چیزی نیست که من بنیان گذاشته باشم. در حقیقت هنوز در مورد به کارگیری اصول و فنون مربوط به آن هم در مورد بیمار و هم در رابطه با خودم در حال یادگیری هستم. پس اجازه بدهید مختصری از تاریخچه آن را بازگو کنم. حدود بیست و پنج سال پیش جون کبات- زین و تعدادی از هم قطارانش بررسی درباره اثرات مراقبه روی جسم و جان را آغاز کردند. آنان سرانجام برنامه ای هشت هفته ای برای کاهش اضطراب و تامین آرامش تدوین کردند. نظر به اینکه این بررسی ها در دانشکده پزشکی ماساچوست انجام می گرفت آن ها ناچار بودند پژوهش های خود را ببر اساس معیارهای سفت و سخت آموزشی دانشگاه یاد شده برنامه ریزی کنند و به همین علت کار آن ها توجه فراوانی را جلب کرده به ویژه اینکه آن ها توانستند نشان دهند مراقبه در بهبود عوارض بسیاری از بیماری ها از جمله افسردگی اساسی، دردهای مزمن، اضطراب و وحشت زدگی، جوع، داء الصدف یا پسوریاسپس، درد ماهیچه ای لیفی، روان رنجوری مختلط عوارض خلقی و تنشی موجود در بیماران سرطانی و اضطراب و عوارض افسردگی در مردم عادی تاثیر بسزایی دارد. پژوهش های بعدی نشان داد در مغز مردم عادی پس از به کارگیری روش MBSR دگرگونی هایی در زمینه خلق و خوی مثبت ایجاد و دستگاه ایمنی بدنی آن ها تقویت می شود. در اینجا لازم می دانم اشاره کنم اگر دارویی وجود داشت که چنین نتایجی را به بار می آورد مسلما کارخانه سازنده آن در ردیف ثروتمندترین تولید کنندگان قرار می گرفت و چندین برنامه ویژه تلویزیونی به تبلیغ منافع آن می پرداخت. اما از آنجایی که ایجاد طراوت ذهنی بسیار آسان است و به طور هم زمان نیاز به نظم و ترتیب شخص دارد چنان توجه شایانی را جلب نمی کند. با وجود این طراوت ذهنی به مرور و به ارامی جای خود را باز می کند. روش روان درمانی جدیدی که برای برخورد با افسردگی ابداع شده و نام آن درمان افسردگی بر پایه طراوت ذهنی است دورنمای درخشانی دارد.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد