مردم غالبا انتظار دارند مراقبه آن ها را به روشن بینی فوق العاده یا سطوح بالای آگاهی یا شادمانی کامل برساند. در صورتی که این امر جزو اهداف مراقبه نیست. این نوع مراقبه برای تربیت و مهار ذهن است. من هنگام مراقبه در جلسات تمرین گروهی از شرکت کنندگان می پرسم که آیا دچار افکار منحرف کننده و تحمیلی می شوند یا نه؟ افکاری مانند: حوصله ام سر رفته. کمرم درد گرفته. هنگام بازگشت به منزل باید برای خانه خرید کنم. من احتمالا کار مراقبه را درست انجام نمی دهم. مراقبه به درد من نمی خورد. در جلسات مراقبه تقریبا همه مراقبه کنندگان با چنین جملاتی روبه رو می شوند. این جملات در واقع ندای ذهن محاکمه کننده و منتقد درونی شماست. این صداها زاییده تنش و ناشی از نیازی است که برای طبقه بندی کردن سریع تجربیاتتان در گروه های ساده در خود احساس می کنید بدون اینکه آن ها را عمیقا تجربه کنید. اگر افسرده باشیم روی سخن این نداها با ماست. پس به جای اینکه بر اساس چنین داوری هایی عمل کنیم بهتر است دریابیم که ذهن ما چگونه وارد چنین داوری هایی می شود. محاکمه کردن و قضاوت کار بخش پیشین یعنی مرکز برتر مغز شماست که مذبوحانه تلاش می کند اوضاع را تحت اختیار داشته باشد و شما هنگام مراقبه سعی می کنید با تمرکز کردن روی تنفس آن را خنثی کنید.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد