images

یک ازدواج خوب می تواند به منزله کارخانه تولید سلامت روان باشد و بستری برای تضمین نشاط عاطفی زن و شوهر و فرزندان آن ها فراهم آورد و می تواند در مسیری قرار گیرد که تامین کننده نیازهای خصوصی و عاطفی والدین باشد. کسانی که ازدواج نمی کنند طول عمر کمتری دارند. زندگی زناشویی موفق به ما کمک می کند تا تنش های همیشگی روزگار را به مراتب بهتر از افراد مجرد تحمل یا با آن مقابله کنیم و پاسخگوی آن باشیم. در صورتی که ازدواجی ناموفق می تواند ماشین تولید جنون باشد.
منطقی است بر این باور باشیم که زندگی هر فرد از سلسله اعمال پیچیده ای تشکیل شده است که پیرامون محور صمیمیت و عشق می چرخد. احساس اطمینان و اعتماد کردن به فردی دیگر، درد دل کردن و نزدیکی و درک شدن از سوی او چیزهایی هستند که همگی ما خواهان آن هستیم. هنگامی که احساس تنهایی و انزوا می کنیم با همه وجود می کوشیم که از تنهایی بیرون بیاییم. به این منظور به باشگاه می رویم یا به کار می پردازیم. در همین احوال از نزدیک شدن و صمیمیت هم می ترسیم و هنگامی که با کسی احساس نزدیکی می کنیم متوجه می شویم که قصد داریم سر راه صمیمت خود مانع ایجاد کنیم. ما به خوردن تنقلات می پردازیم، تلویزیون تماشا می کنیم، روزنامه می خوانیم و بسیاری از مواقع یا اصلا به حرف همسرمان گوش فرا نمی دهیم یا به گونه خاصی گوش می دهیم که به سوء تفاهم می انجامد. این تضاد یعنی ترس از نزدیکی و نیاز به وجود آن بخش عادی زندگی انسان است. ازدواج فرصتی است برای نزدیک شدن و قرار گرفتن در جریان مسئولیت هایی که زن و شوهر ناچارند به طور مشترک به عهده بگیرند و باید از این فرصت ها برای افزایش میزان اعتماد متقابل، صداقت، علاقه و شراکت بهره جویند.