image_13950128343102

کودکان اوتیسمی چگونه تربیت می شوند رفتار معلمان و آموزگاران با آن ها چگونه است می خواهیم از نحوه تدریس به این اطفال سردر بیاوریم با ما همراه باشید

 

مسعود ریاحی: مدرسه صرفاً جایی نیست که در آن حروف الفبا و محاسبات ریاضی را می‌آموزیم. مدرسه به مثابه یک نهاد اجتماعی، جایی است برای جامعه‌پذیر شدن و تشویق برای تطبیق باهمدیگر، یا به نوعی آماده‌سازی برای ورود به جامعه، که دانشگاه و شغل نیز پدیده‌ها یا اتفاق‌های مهمی هستند که افراد درون یک جامعه با آنها بشدت درگیرند.

در میان افراد جامعه، طیف‌هایی وجود دارند که رفتارها و خصوصیت‌هایی متفاوت دارند و آدمی طبق عادت دیرینه‌اش به طبقه‌بندی چیزها، آنها را نام‌گذاری شده به نام اختلالات و… طبقه‌بندی می‌کند تا یک تصویر کلی از آنان داشته باشد. در میان این طیف‌ها، عده‌ای وجود دارند که در اختلالات طیف اوتیسم جا می‌گیرند. در اوتیسم، فرد به طور دائم در موقعیت‌های مختلف، در ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی مشکل دارد. فرد اوتیستیک، خزانه رفتاری و علایق محدودی دارد و دارای کلیشه‌ها و مشکلات متعددی در حیطه رفتار است.

از طرفی، همه افراد در جامعه، حقوقی برای تحصیل و شغل و در مجموع آنچه به بقا و استقلال فردی‌شان مربوط باشد، دارند. برای توزیع مناسب افراد در موقعیت تحصیل، آزمون‌های سنجش وجود دارد که افراد را در مورد ورود به مدرسه عادی یا استثنایی از هم تمیز می‌دهد. گاهی پیش می‌آید، کودکی که مبتلا به اوتیسم است، آزمون سنجش ورود به مدارس عادی را با موفقیت انجام می‌دهد. حال دو اختلاف نظر به وجود می‌آید، اینکه این فرد به مدارس عادی ورود کند یا اینکه همراه دیگر بچه‌های اوتیستیک وارد مدرسه‌های مخصوص به خود شود. آن عده که معتقد به ورود کودکان دارای اوتیسم به مدارس عادی هستند، پیشرفت تعاملات اجتماعی را که مهم‌ترین مشکل این افراد است دلیل بر اعتقاد خود می‌دانند و از طرفی عده‌ای هم معتقدند که این کودکان با وجود کسب نمره قابل قبول در ورود به این مدارس می‌توانند در طول تحصیل مشکلاتی را ایجاد کنند یا اینکه حتماً می‌بایست مربی مخصوصی در کنارشان داشته باشند، که ممکن است این امر در هر جایی با توجه به امکانات محدود، اجرایی نباشد.

هر دو گروه منطق‌های خاص خود را دارند. به هر حال قضاوت در این زمینه با درنظر گرفتن بافت و زمینه و امکانات هر کشور، نسبت به کشوری دیگر متفاوت است و حتی در بین شهرهای مختلف کشور با توجه به وجود یا وجود نداشتن زیرساخت‌ها، تفاوت‌های زیادی وجود دارد.

این یادداشت سعی در ارزش‌گذاری بر اعتقادات هیچ کدام از این گروه‌ها ندارد و صرفاً به دنبال توصیف یک مدرسه مخصوص کودکان اوتیستیک است که در آنجا چه رخ می‌دهد؟ چه معایب و مزایایی وجود دارد و تفاوت‌های آن به طور عام چه مواردی است.

آنچه که به طور کلی در این مدارس رخ می‌دهد، حذف رفتارهای زیان‌بخش و ایجاد و تقویت رفتارهای مطلوب، زبان آموزی (تا آنجا که پتانسیل‌های آموزش‌پذیری در فرد مورد نظر وجود داشته باشد)، مهارت‌های اجتماعی، خودیاری، آموزش پیش دبستان و آماده‌سازی‌ برای خواندن و نوشتن و آموزش والدین جهت تقویت استقلال بخشی به کودکان و نوآموزان طیف اوتیسم است.

چنین مدارسی نیازمند معلمان و امکانات مخصوص به خود نیز هستند. معلمی که در این مدارس مشغول به‌کار است، تفاوت‌هایی چه در زمینه شخصیت به مثابه مجموعه خصوصیات فردی و چه در زمینه تخصص‌ها دارد. معلمی که در مدارس استثنایی مشغول به‌کار است، بدیهی است که کاری به مراتب سخت‌تر از یک معلم در مدارس عادی دارد، زیرا که علاوه بر توانایی‌های لازم برای آموزش به یک فرد، می‌بایست بداند به این افراد متفاوت چگونه آموزش دهد و انفراد آنها را درک کرده باشد. به نوعی معلمان در مدارس استثنایی می‌‌‌بایست علاوه بر کار تعریف شده یک معلم در مدارس عادی، امر اصلاح رفتار را نیز درک کرده باشند و بتوانند و بدانند کجا و چطور آموزش‌های لازم را اجرایی کنند.

علاوه‌بر اینها تفاوت کلاس درس کودکان اوتیستیک، با کلاس کودکان فاقد آن اختلال، نه تنها در محتوای درسی، بلکه در شکل و فرم و نحوه اجرای آموزش نیز هست. برای مثال تعداد افراد اوتیستیک در یک کلاس از حدوداً 3 الی 6 یا 7 نفر متغیر است، البته این عدد نیز با توجه به سطح این افراد در طیف اوتیسم، متفاوت است. به لحاظ محتوای درسی و سطح دروس نیز در این مدارس کتاب‌هایی تدریس می‌شود که مخصوص سازمان آموزش استثنایی است، البته مواردی نیز وجود دارد که افراد در این مدارس کتاب‌هایی را می‌خوانند که افراد در مدارس عادی می‌خوانند. از طرفی با توجه به عدم ادراک انتزاعی مطلوب این افراد، دروسی که نیاز به تحلیل دارند، کاربرد چندانی برای این افراد نمی‌توانند داشته باشند. علاوه‌بر تمام مواردی که ذکر شد، در چنین مدارسی کاردرمانگر و گفتار درمانگرانی نیز مشغول به‌کار‌اند که در کنار آموزش معلمان، در ساعت‌های مستقلی به این افراد آموزش‌های لازم را می‌دهند.

مواردی که ذکر شد، توصیف مختصری است از آنچه که به طور کلی در این مدارس رخ می‌دهد، سوای بحث کیفیت اجرا که قضاوت‌های موردی و آگاهانه‌ای را می‌طلبد، آنچه در یک نگاه حتی از دور می‌توان دریافت، کمبود نیرو در این مدارس است، با توجه به سختی کار و دلایل دیگری که ذکرشان از حوصله بحث خارج است، فقط عده کمی از افراد هستند که تمایل دارند در چنین مدارسی مشغول به‌کار شوند. کمبود نیرو را با نگاه به تعدد بچه‌های اوتیستیک در یک کلاس می‌توان مشاهده کرد، که با توجه به‌خصوصیت برخی از این افراد، می‌توان دریافت که دلیلی جز کمبود نیرو، این تجمع را در یک کلاس توجیه نمی‌کند.

* عضو انجمن اوتیسم ایران/کارشناس ارشد مشاوره