images

به خاطر داشته باشید که فرضیات اساسی شما درباره زندگی و خودتان تحت تاثیر بیماری تان قرار دارد چنان که دنیا را از پشت عینکی دودی مشاهده می کنید. فرد افسرده گرفتار بدبینی است و انتظار دارد که وقایع ناخوشایند هم دائمی باشند هم فزاینده و هم شخصی (یعنی تقصیر فرد افسرده باشد). در حالی که وقایع مثبت هم موقتی هستند هم وسعت کمی دارند و هم جنبه احتمالی دارند که قطعا نتیجه اقدام شخص افسرده نیست. وجود چنین اندیشه ای به این معنی است که شخص افسرده آمادگی کافی را فراهم نمی کند به راحتی تسلیم می شود و در مقایسه با کسی که افکارش تحت سلطه افسردگی نیست موفقیت کمتری به دست می آورد.
از همه بدتر این است که شخص افسرده همه این افکار افسرده گونه را به خودش بر می گرداند و ناکامی های خود و موفقیت دیگران را در خاطر نگه می دارد و عملا هیچ گاه نمی تواند موفقیتش را به یاد بیاورد. این گونه افراد احتمالا بر این باورند که با دیگران فرق دارند یعنی ضعیف تر و آسیب پذیرتر و شرمسارتر هستند. آن ها در نظر نمی گیرند که انسان نمی تواند در جلد شخص دیگری برود و اعتمادی که حسرت آن را می خورد ممکن است یک امر ظاهری باشد و مهارتی که آرزوی آن را دارد فقط آزمایشی باشد برای کاری دشوار و موفقیتی که طمع آن را دارد به بهای گزافی به دست بیاید.
چنین طرز تفکری نشانه عادت های نامناسب هستند و باید تغییر یابند. لیکن تغییر عادت کار دشواری است برای آشکار کردن عادت های خاص می توان به بررسی روزانه افکار حاوی اختلال کارکردی یا هر ابزار دیگر مراجعه کند. سعی کنید منتقد درونی خود را بشناسید و از توجه به آن پرهیز کنید. هر بار صدای منتقد درونی به گوشتان می رسد به خود یادآوری کنید که منتقد درونی یک جریان ناهنجار مغزی است و این گونه افکار بازمانده دوران کودکی است پس آنچه این منتقد اعلام می دارد در وجود من نیست و واقعیت ندارد

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد