همه ما اضطراب را تجربه کرده ایم. من در مطبم این فرآیند را با تعیین دمای اضطراب مثل یک دماسنج اندازه می گیریم. من این ابزار را بعنوان یک مقیاس اخطار دهنده اساسی در نظر می گیرم که انسان ها از آن به عنوان بخشی از پاسخ حیاتی جنگ یا گریز به موقعیت های تهدید کننده زندگی شان استفاده می کنند. برای مثال اگر دمای اضطراب یک نفر خیلی بالا باشد بدون توجه به شرایط واقعی خود را در معرض خطر می داند. او ممکن است تعدادی نشانه جسمی و یا روان شناختی ناشی از اضطراب را آگاهانه یا غیر آگاهانه بروز دهد و احتمال دارد به یک حمله هراس که علایمی مثل درد قفسه سینه، حالت تهوع، تعریق، سرگیجه و طپش قلب دارد مبتلا شود. هم چنین ممکن است نشانه های روان شناختی مثل نگرانی شدید یا حس فناپذیری- احتمال مرگ خود یا بروز یک فاجعه را تجربه کند. ممکن است این ترس به یک نگرانی وسواسی در مورد هر کاری که فرد انجام می دهد تبدیل شود. این علایم را می توان به کمک راهنمای تشخیص آماری اختلالات روانی (DSM)، که توضیحاتی در مورد نشانگان روان پزشکی رایج ارایه می دهد، تشخیص داد.
زمانی که میزان اضطراب ما یا بیماران مان متوسط به بالا است احتمالا با اضطرابی غیر سازنده و بیمارگونه که به طور معمول در زندگی تجربه می شود مواجه هستیم. این حالات ممکن است با خصوصیات شخصیتی افراد یا نحوه برخورد آن ها با مسایل مرتبط باشد. اگر دوستان و خانواده مان معتقدند که ما همیشه نگران هستیم احتمالا در دچار اضطراب بیمارگونه هستیم. تنهایی، وابستگی، خشم، غم، ترس یا نیاز به کنترل موقعیت از جمله عواطف مرتبط با اضطراب هستند. در صورتی که این حالات باعث بروز رفتارهای مشخصی برای پاسخگویی به اضطراب شوند کم کم اضطراب مزمن می شود. ممکن است تنهایی منجر به سوء مصرف مواد، خشم باعث بروز پرخاشگری یا وابستگی موجب چسبیدن به اطرافیان شود. این حالات می توانند اثرات شدیدی بر زندگی فرد بگذارند. در بخش های بعدی فواید درمان این نوع اضطراب را شرح می دهم.
نهایتا در پایین ترین سطح اضطراب یا دمای سرد، افراد احساس راحتی، آسودگی، سرحالی، لذت، شادی و آرامش می کنند. چنین افرادی احساس می کنند که زندگی در کمال امنیت و همه چیز بر وفق مراد می باشد و هیچ خطری در حال حاضر وجود ندارد.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد