اعتیاد به خرید یکی از مشکلات شایع مردم و متاسفانه بسیاری از خانمهاست. مشکلی که به آن عنوان سندروم خرید کردن هم دادهاند و شاید ساده به نظر برسد اما میتواند شما را بعدها دچار مشکلات جدی کند مثل بی پولی!
همه نشانههای اعتیاد شما
«استرس که میگیرم باید خرید کنم. حالم خوب نیست میروم خرید. چند روز است خرید نکردم حالم خوب نیست.»
شاید شما هم این جملهها را شنیده باشید یا خودتان جزو کسانی باشید که این سبک زندگی را دارید.این جملهها نشان میدهد شما سندروم اعتیاد به خرید کردن دارید. بدون اینکه به چیزی نیاز داشته باشید در فروشگاهها و مراکز خرید میگردید و خرید میکنید. اگر کمد لباسهایتان پر است از لباسهایی که حتی یک بار هم آنها را نپوشیدهاید، اگر با نگاه کردن به ویترین مغازه بدون اینکه کنترلی برخودتان داشته باشید وارد مغازه میشوید و مهمتر از همه اگر آخر هر ماه به این نتیجه میرسید که دخل و خرجتان با هم نمیخواند چون مبلغ بسیار زیادی را برای خرید لوازم بیمصرف خرج کردهاید، شما مبتلا به اعتیاد به خرید هستید.قدیم این مشکل کمتر وجود داشت. خرید محدود به زمانهای خاصی مثل شب عید یا نزدیک عروسی و مراسم خاص بود اما با مصرف گرا شدن جامعهها و ایجاد تنوع در اجناس و وسایل، خرید کردن بیشتر و بیشتر شده و دیگر زمان خاصی ندارد. همین به اعتیاد بیشتر دامن میزند.
بر اساس آمار ۸۰ تا ۹۰ درصد افرادی را که به وسواس خرید مبتلا هستند، زنان تشکیل میدهند. مطالعات در کشورهای پیشرفته نشان داده است که یک تا هشت درصد جمعیت بزرگسال و به طور میانگین سه تا پنج درصد مردم دچار مشکل وسواس اجباری خرید هستند و این مشکل به صورت اشتغال ذهنی افراد به خرید انواع اجناس و کالاها از مراکز خرید است. این اختلال از نوجوانی آغاز میشود و در زنان ۲۰ تا ۳۵ ساله بیش از دیگران مشاهده میشود.
البته هر خرید کردنی دلیل بر اعتیاد نیست. اگر این نشانهها را دارید باید بدانید شما هم دچار این سندروم شده است:
۱ـ وقتی چیزی چشمم را میگیرد، بدون آنکه فکر کنم تا پایان ماه پولی برایم میماند یا نه آن را میخرم.
۲ ـ اهل پول جمع کردن نیستم. حتی اگر یک ذره پول بیشتر دستم بیاید، تا خرجش نکنم آرام نمیشوم.
۳ ـ وقتی میخواهم حالم را خوب کنم یا وقتی کار خوبی کردهام و میخواهم به خودم پاداش دهم، خرید میکنم.
۴ـ بعد از پرداختن اجاره خانه و قسطها، بیشتر از یک سوم پول موجود را برای خوشحال کردن خودم خرید میکنم.
۵ ـ وقتی از چیزی خوشم میآید، برایم مهم نیست که به آن نیاز دارم یا نه، حتما آن را میخرم.
۶ ـ اگر بی پولی یا اصرار آدمهای همراهم مرا دست خالی از مرکز خرید برگرداند، عصبانی یا غمگین میشوم.
۷ ـ در کمد من بیش از ۴ دست لباس وجود دارد که هنوز حتی برچسب قیمتشان را هم نکندهام.
۸ ـ بعد از خرید کالا را تا مدتی از چشم دیگران پنهان میکنم یا در مورد قیمتش دروغ میگویم.
۹ ـ اگر از چیزی که خیلی هم ضروری نیست خوشم بیاید اما پول نداشته باشم، برای خریدنش قرض میگیرم.
۱۰ ـ اگر چند روز خرید نکنم احساس کمبود میکنم.
خرید چه بلایی سرتان میآورد؟
گفته میشود که اعتیاد به خرید یک اختلال روانی است هرچند که در اصطلاحات روانپزشکی اختلالی با این عنوان وجود ندارد. اما از آنجا که این اختلال منجر به خریدهای افراطی میشود، روانشناسان آن را در دسته اختلالهای اضطرابی و کنترل تکانه قرار میدهند. بسیاری از روانشناسان معتقدند اعتیاد به خرید مانند اعتیاد به مواد مخدر است و هیجان و شعف قبل از خرید و نشاط هنگام خرید درست مانند مصرف مواد مخدر است. تعداد دفعات و مبالغ هزینه شده در هر خرید باید بیشتر شود تا احساس نشاط در فرد پایدار بماند.برای معتادان به خرید مد و تبلیغات چند برابر افراد عادی تاثیر گذار است و تمایل به خرید را در آنها چندین برابر میکند. افراد مبتلا به خریدهای افراطی خرید کردن را برای برطرف کردن نیازهای روزمره انجام نمیدهند بلکه خرید کردن را تنها راه ممکن برای مقابله با اضطراب و درگیریهای ذهنی، افکار منفی، خشم و بیحوصلگی میدانند.
اما این حس پایدار نیست چون پس از خرید کردن متوجه میشوند کالای خریداری شده کاربرد چندانی برای آنها ندارد. در نتیجه دوباره احساس گناه، سرخوردگی و افسردگی میکنند و برای به دست آوردن روحیه خوب باز هم به خرید میروند.
بعضی از افراد برای بالا بردن اعتماد به نفسشان خرید میکنند و سراغ مارکها و وسایل گران قیمت میروند تا نشان دهند سطح بالایی در جامعه دارند و بر ضعف اعتماد به نفس شان غلبه کنند.
اما اعتیاد به خرید چه مشکلاتی ایجاد میکند؟ اولین و مهمترین مشکلی که پیدا میکنید، بحران مالی است. شما دخل و خرج تان با هم متناسب نیست و مدام پول کم میآورید. شاید مجبور میشوید از دیگران قرض کنید و هر روز بدهکارتر میشوید. این مساله ممکن است به یک بحران بزرگ در زندگی تبدیل شود به خصوص اگر درآمد متوسطی داشته باشید. از طرف دیگر مانند هر اختلال اضطرابی دیگر، اعتیاد به خرید هم نشانههایی مثل افسردگی و سرخوردگی دارد که روحیه شما را تخریب میکند.
خودمان را درمان کنیم
حالا که نشانهها و نتایج اعتیاد به خرید را متوجه شدیم باید به فکر راه حلش باشیم. اول باید حساب دخل و خرج تان را داشته باشید. تصمیم بگیرید پول تان را مدیریت کنید. مثلا زمانی که حقوق میگیرید بخش خاصی از در آمدتان را برای خرید کنار بگذارید و تلاش کنید بیشتر از آن را برای خرید صرف نکنید. بعد میتوانید هر ماه این مبلغ را کمتر کنید.
تمام چیزهایی را که میخرید،چه ضروری و چه غیر ضروری در دفترچهای بنویسید و آخر هر ماه خریدهای اضافیتان را حساب کنید. وقتی در پایان ماه حساب خریدهای اضافی را جمع بزنید و با رقم وحشتناکش مواجه شوید میتوانید کمی به خودتان سختتر بگیرید.
هر روز فهرستی از وسایل ضروری که باید بخرید تهیه کنید و با آن فهرست به خرید بروید تا بی جهت سراغ بخشهای دیگر فروشگاه نروید.
سعی کنید اوقات فراغت تان را با برنامههای جدید پر کنید تا ناخودآگاه سراغ مراکز خرید نروید. در کلاس خاصی ثبت نام کنید یا ورزش کنید. وقتی سرتان شلوغ باشد وقت برای سرک کشیدن به مغازهها کمتر دارید. بسیاری از ما برای سرگرمی خرید میکنیم اما میتوانیم سرگرمیهای دیگری برای خودمان پیدا کنیم. از کتاب خواندن یا یادگرفتن موسیقی و نقاشی و…سعی کنید پول نقد همراه نداشته باشید.مقدار پولی را که در طول روز نیاز دارید محاسبه کنید و به همان میزان پول در کیف تان داشته باشید تا هوس خرید با پول اضافه به سرتان نزند.
کارتهای اعتباری هم برای خرید وسوسهکننده هستند. سعی کنید کارت همراه تان نبرید و به همان میزان خرج روزانه پول داشته باشید یا اگر چند کارت دارید، تنها یکی از آنها را همراه داشته باشید. میتوانید از حساب اصلی تان به اندازه خرج روزانه هر روز به کارت تان پول واریز کنید تا پول اضافه در کارت برای خرید وجود نداشته باشد.
استرس یا مشکل روحی دیگری دارید و برای فرار از آن خرید میکنید؟ سعی کنید راه دیگری برای درمان آن پیدا کنید. با یک روانشناس مشورت کنید تا به شما کمک کنید استرستان کمتر شود. شاید لازم باشد دارو مصرف کنید.به مرور متوجه میشوید کمتر تمایل به خرید کردن دارید و میتوانید از شر خرید خلاص شوید!
ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات