وقتی به اضطراب به عنوان یک اختلال نگاه می کنیم در واقع از تاثیر اضطراب بر شخصیت افراد غافل می شویم. این نوع اضطراب کاربردی متفاوت از حفظ بقاء انسان دارد. برای مثال مردی که خودشیفته و خودمحور است در صورتی که توجه سایرین معطوف به او نباشد مضطرب می شود بنابراین سعی می کند توجه اطرافیانش را به دست آورد. به همین منظور احتمالا شروع به لاف زنی می کند به حرف دیگران گوش نمی دهد یا در ضمن گوش کردن به سخنان دیگران تلاش می کند راهی برای استفاده از آن ها جهت برآوردن خواسته های خود پیدا کند. او تمام این کارها را به دلیل ویژگی های شخصیتی اش انجام
می دهد. به این ترتیب اضطرابش که ناشی از ترس از طرد شدن یا احساس حقارت و بی ارزشی است کاهش می یابد. افرادی که به شدت از جدایی مضطرب می شوند از تنها شدن می ترسند. همسرانی که بعد از هر دعوا و احتمال ترک شدن توسط طرف مقابل شان تهدید می کنند که به خودشان آسیب می زنند از این دسته افراد هستند. این رفتارهای انتحاری باعث می شود که زوجین در کنار هم بمانند و بیمار ترس از طرد شدن را تجربه نکند. هم چنین بعضی افراد ممکن است برای پرهیز از احساس بی ارزشی چیزهایی را بدزدند. کسانی که از مغازه ها دزدی می کنند و کالهایی با ارزش مالی کم را می دزدند و با این کار حس می کنند سزاوار داشتن آن وسایل هستند. یک نوع شخصیت دیگر که بسیار توجه طلب است (و با نام شخصیت نمایشی شناخته می شود) احتمالا از فراموش شدن نگران است. علت این ترس بیماران احساس درونی آن ها مبنی بر دوست داشتنی نبودن است.
به همین دلیل این بیماران تلاش می کنند تا از سوی دیگران فراموش نشوند. یک شخصیت وسواسی ممکن است به دلیل احساس کثیف یا بد بودن شروع به انجام رفتارهایی مثل شمارش چیزها کند تا این حالات خود را خنثی نماید. شستن دست ها، حس کثیف بودن را تقلیل می بخشد و چک کردن مکرر شیر گاو و قفل در تکانه های انفجاری بیمار را کاهش می دهد. افرادی که از موقعیت های اجتماعی پرهیز می کنند ممکن است در عمق وجودشان نگران طرد شدن باشند و به همین دلیل از اجتماعات دوری کنند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد