عقده حقارت واژه ای است که آلفرد آدلر برای شرح ترس از بی کفایتی که مشخصه بسیاری از رفتارهای انسان و نیز احساس اضطراب می باشد به کار برده است. این ترس خود را به صورت احساس کوچکی، حقارت، ناپختگی و نقص نشان می دهد. ترس از بی کفایتی از تاریخچه خانوادگی فرد ناشی می شود. وقتی والدین ارزش کودک را وابسته به عملکرد او می دانند زمینه بروز این احساس پدید می آید. در این شرایط ذهن کودک احتمالا عملکردش را معادل دوست داشتنی بودن اش می پندارد و از آن جایی که کامل و بی عیب و نقص بودن برای هیچ کس میسر نیست چنین فردی مستعد احساس بی کفایتی است. سایر احساسات مرتبط با نقص ناشی از عیوب حقیقی است که همه انسان ها دچار آن هستند. بعضی از نقایص نمود بیشتری دارند مثل عیب های مادرزادی، بیماری های جسمی، اختلال یادگیری، لکنت، شب ادراری یا کج خلقی ذاتی. سرزنش شدن به خاطر این نقایص از سوی دیگران بسیار ناراحت کننده است زیرا گاهی آن ها درست می گویند و بعضی اوقات ما فکر می کنیم که آن ها درست می گویند. طبیعی است که از این احساسات ناخوشایند و اضطراب همراه با آن ها اجتناب کنیم.
بعضی از افراد به کمک رفتارهای جبرانی سعی می کنند این نقایص را بپوشانند. البته گاهی خود این رفتارها ناخوشایند هستند. از جمله این رفتارها می توان به خشونت علیه هم جنس گرایان، نژاد پرستی و مشکلات جنسی اشاره کرد که ریشه در احساس بی کفایتی دارند. این افراد با انتخاب یک قربانی ضعیف سعی می کنند برتری خود را اثبات کنند. ممکن است آقایی به یک مهمانی دعوت شود و در آن جا به مردی علاقمند شود. در صورتی که این مرد سابقا او را طرد کرده باشد احتمالا او هم علاقمند و هم نگران طرد شدن مجدد است. می توان ترس را مشابه عصبانیت دانست زیرا هر دو آن هاممکن است از کنترل فرد خارج شوند. ممکن است این احساس طرد یادآور تجربه ناتوانی و ضعف او در دوران کودکی باشد. احتمالا او در آن زمان توسط اعضای خانواده اش حمایت نشده است و با وجود تمام علاقه ای که به آن ها داشته احساس طرد را تجربه کرده است. این حالات ممکن است مسبب مصرف الکل و مواد به عنوان رفتارهای جبرانی برای کسب احساس قدرت و جذابیت شوند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد