تنها ماندن می تواند مسبب بروز اضطراب شدیدی باشد و اضطراب هم می تواند تنهایی را تشدید کند. نهایتا ما در زندگی مان تنهایی را تجربه می کنیم. رویارویی با مشکلات زندگی بدون یاری دیگران یا اطلاع از این موضوع که همگی روزی به تنهایی خواهیم مرد باعث می شود به شدت احساس بی کسی کنیم. افرادی که دارای شخصیت اجتنابی هستند بیشتر از سایر انسان ها احساس تنهایی می کنند. این افراد عمیقا آرزو می کنند که بتوانند با سایرین ارتباط برقرار کنند اما به شدت از طرد شدن می ترسند. بیمارانی که به افسردگی مبتلا
می شوند نیز بسیار احساس تنهایی می کنند. از آن جا که چنین افرادی احساس می کنند دوست داشتنی نیستند از دیگران فاصله می گیرد و منزوی می شوند. در نهایت تنهایی موجب تشدید احساس بی کفایتی و تقویت گوشه گیری شان می شود.
ما انسان ها علی رغم ارتباط های جسمی مان با دیگران از نظر روانی غالبا احساس بی کسی می کنیم. به طور مثال ممکن است زن و شوهری در کنار هم زندگی کنند اما هر یک عمیقا احساس تنهایی کنند و به شدت نیازمند درک و همراهی طرف مقابل باشند. تنهایی ممکن است به صورت یک غمگینی ساده یا خلائی عمیق ناامیدی و بی ارزشی شدید جلوه گر شود. این تنهایی می تواند مسبب بروز حالات تکانشی و مایوسانه ای برای کنترل وضعیت درونی فرد شود. سوء مصرف مواد روابط جنسی، پرخوری، ارتباط با اطرافیان یا خریدهای افراطی، روش هایی برای غلبه بر احساس پوچی و خلاء می باشند. بر این اساس می توان ارتباطی بنیادین بین حس تنهایی درونی و رفتار در دنیای بیرونی پیدا کرد. درمان اضطراب می تواند احساس تنهایی را کاهش دهد در بازسازی دنیای درونی کمک کننده باشد موجب شود کمتر از جهان بیرونی برای تنظیم هیجانات استفاده شود و نهایتا پذیرش احساس تنهایی را به عنوان بخشی از ماهیت انسانی تسهیل کند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد