ریشه لجبازبودن فرزندانمان کجاست با چه روش هایی می توانیم مانع این امر شویم آیا با تنبیه این رفتارها برطرف می شود چه کارهایی لازم است انجام دهیم تا فرزندمان دست از این کارها بردارد
آغوشتان را می خواهد. شمایی که ساعت هاست درگیر تمیز کردن خانه هستید، با دست های آلوده و لباس نیمه خیستان نمی خواهید بغلش کنید و او پایین پایتان گریه می کند و دست هایش را بالا نگه می دارد. نمی توانید بغلش کنید؛ از کوره در می روید و سرش داد می کشید. درست در همان زمان بالا رفتن صدایتان صدای گریه اش بلندتر می شود و با اصرار بیشتری آغوش شما را طلب می کند.
درمانده و کلافه، با دست های کثیفتان بلندش می کنید. شما کلافه تر می شوید و او بیشتر بهانه می گیرد. دکتر جمشید بیگدلی، روانشناس، می گویند لجبازی کودک شما شاید اقتضای سنش باشد، اما کلافگی و بی حوصلگی تان هم در تشدید واکنش هایش بی تاثیر نیست. او دلایل ناسازگاری بچه ها را در این گفت و گو بیان می کند و راه هایی را برای خلاص شدن از این وضعیت، به مادران درمانده توصیه می کند.
در چه سنینی می توان انتظار لجبازی و خودمحوری کودکان را داشت؟
همه بچه ها در سنین مختلف، دوره هایی از خودم حوری، ناسازگاری و نافرمانی را تجربه می کنند. سنین سه، شش، نه و 12 سالگی، نشانه های خودمحوری را بروز می دهند. درواقع مخالفت کردن و لجبازی در این سنین برای بچه ها راهی است تا خودشان را مطرح کنند و احساس استقلال و مالکیت شان را به رخ بکشند.
یعنی برای یک کودک چهارساله یا نوجوان 15 ساله خودمحوری غیرطبیعی است؟
اگر در سه سالگی، کودک دو ماه رفتارهای خودمحورانه و نشانه های لجبازی را ابراز کند طبیعی است و این اتفاق در شش سالگی به مدت سه ماه، در نه سالگی چهار ماه و در 12 سالگی ممکن است پنج یا شش ماه به طول بینجامد. کودک طبیعی می تواند در این ماه ها لجبازی کند و با والدین مخالفت کند اما اینکه دوره ناسازگاری اش طولانی تر شود را می توان وابسته به واکنشی دانست که آن ها به خودمحوری های کودک نشان می دهند. این رفتارها شاید به نظر والدین ناسازگاری تلقی شوند اما بچه ها آن را نوعی بازی تلقی می کنند.
کدام والدین بچه های لجباز و ناسازگار را پرورش می دهند و این رفتار را در کودکانشان به عادت تبدیل می کنند؟
دچار بودن والدین به برخی اختلالات روانی، می تواند روی واکنش هایی که به لجبازی های کودک نشان می دهند تاثیر بگذارد. مادر افسرده ای که حوصله روبرو شدن با خودمحوری های بچه را ندارد، این بی حوصلگی را به او نشان می دهد و با واکنشش یا بچه را به لاک افسردگی فرو می برد یا باعث تشدید لجبازی ها و طولانی شدن دوره خودمحوری اش می شود.
از طرف دیگر، مادر وسواسی که وقتی پای کودکش از خط قرمزها عبور می کند، واکنش شدیدی به او نشان می دهد، فرزندی وسواسی یا کودکی که به لجبازی کردن عادت می کند را پرورش می دهد. در واقع می توان گفت مادرانی که دچار اختلالات روانی مختلف هستند، فرزندشان را به آن اختلال دچار می کنند یا باعث تشدید خودمحوری او می شوند.
چرا بعضی بچه ها لجباز می مانند؟
طولانی شدن دوره خودمحوری کودک، حاصل اشتباهات والدین در برخورد با اوست. مادری که خودش کودکی خوبی نداشته، گاهی می تواند آغازگر این بازی باشد و با لجبازی با کودک، این چرخه معیوب را ایجاد کند. درواقع همه در رابطه ای که با فرزندانمان داریم، یک بار دیگر کودکیمان را مرور می کنیم و به خاطر مشکلات حل نشده در کودکیمان، ممکن است به چنین بازی هایی وارد شویم یا آن ها را آغاز کنیم.
یعنی قصد بچه ها از این رفتارها لجبازی نیست؟
مطمئن باشید چیزی که در ذهن بچه می گذرد، با آنچه در سن بزرگ سال می گذرد، یکی نیست و شاید به نظر شما این رفتارها لجبازی باشد، اما احتمال اینکه کودک به قضیه به شیوه شما نگاه کند زیاد نیست. در اغلب موارد بچه ها می خواهند با این رفتارها خودشان را مطرح کنند. برای مثال نوجوانان با لجبازی می خواهند مواضع خودشان را بیان کنند و به انتظاراتشان دست پیدا کنند.
چطور می توان جلوی این اتفاق را گرفت و بچه لجباز را رام کرد؟
برخورد غیرمستقیم، از هر واکنشی در تغییر رفتار کودک موثرتر است. برای تغییر رفتار بچه های لجباز، چند راه پیش روی ما قرار دارد.
ما می توانیم وارد بازی خودمحورانه کودک شویم و با او همدلی کنیم. برای مثال وقتی بچه نمی خواهد اسباب بازی اش را به کودک دیگری دهد، می توانیم به او بگوییم که اسباب بازی خودت است و حق داری آن را به کسی ندهی. راستی یادت هست چند روز پیش سارا عروسکش را به تو داد؟ تو هم می توانی به این موضوع فکر کنی و اگر دوست داشتی ماشینت را به او قرض بدهید؛ اما تصمیم با خودت است.
از طرف دیگر رفتار بچه ای که نمی خواهد سلام کند را با برخورد غیرمستقیم می توانیم تغییر دهیم. اگر شما روی رفتار نادرست بچه انگشت بگذارید و مدام آن را به رخش بکشید، احتمال اینکه با تغییر رفتاری از سوی او مواجه می شوید بالا نیست. شما می توانید با پیش قدم شدن در سلام کردن آرام آرام این عادت را در فرزندتان هم ایجاد کنید. منحرف کردن حواس از دیگر راه های تغییر رفتار است.
اگر به کودکی که انگشتش را می جود مدام بگویید این کار را نکن، بعید است که بتوانید تغییری در رفتارش ایجاد کنید. شما با این تکرار کردن ها به فرزندتان سلاحی برای مبارزه با خودتان می دهید و راهی برای لجبازی کردن را پیش رویش می گذارید؛ اما اگر از راه پرت کردن حواس استفاده کنید، به نتیجه بهتری می رسید. برای مثال می توانید در لحظه ای که مشغول جویدن ناخنش شده، بگویید کنترل را به شما بدهد، یا گل سرش را از موهایش جدا کند.
یادتان باشد که نباید به چهره و دوست او نگاه کنید و توجهتان را به نقطه ای که رفتار مخرب در آن رخ می دهد، معطوف کنید. فراموش نکنید که انجام کارهای مثبت، احترام گذاشتن به هم و تشکر کردن از یکدیگر، راه های موثری برای تغییر رفتار بچه ها هستند.
جو فراست می گوید بچه لجباز را تنها با مقاومت می توان آرام کرد. او معتقد است بچه ها دائم در حال بازی کردن با ما هستند و به جای شریک شدن در بازی، فقط باید در برابرشان ایستاد. شما این تکنیک تربیتی را قبول دارید، شما هم فکر می کنید اگر کودکی در ساعت خوابش با گریه و بی تابی بیدار ماند، باید با جدیت و مقاومت او را مجبور به خوابیدن کرد؟
اگر نخوابیدن بچه ابزاری برای نگه داشتن مادر در کنار خودش باشد، او با نافرمانی کردن می تواند به این هدف برسد. فراموش نکنید که وقتی در رابطه با بچه ها صحبت می کنیم، به خاطر تفاوت های میان آن ها نمی توانیم از هیچ الگوی از پیش تعیین شده ای حرف بزنیم. اگر بچه با لجبازی قصد دارد امتیاز اضافه ای بگیرد، باید با مقاومت کامل در برابرش ایستاد اما در بسیاری موارد، هدف بچه ناسازگاری و رفتار منفی نیست. آن ها فقط توجه مادر را طلب می کنند و حتی حاضرند به قسمت جلب خشم او، از این توجه بهره مند شوند.
متاسفانه بسیاری از مادران رفتارهای مثبت کودک را نمی بینند و زمانی که فرزندشان رفتار منفی را نشان نمی دهد، به او توجهی ندارند. آن ها از کنار رفتار مثبت به سادگی و با بی تفاوتی می گذرند اما به رفتارهای منفی زل می زنند و با سخت گیری و بدون درنظر گرفتن شرایط کودک را متهم می کنند. بچه ها تشنه توجه هستند و متاسفانه این روزها تکنولوژی، زندگی ماشینی و مشکلات اقتصادی، والدین را بی حوصله کرده است. آن ها انتظار دارند بچه ها مثل یک گیاه بی حرکت و بی آزار زندگی کنند و همین تفکر زمینه را برای ایجاد مشکل فراهم می کند.
چه کنم؟ چه کار کنم؟
وقتی که لجبازی کودکتان از حد می گذرد، این نکات را به خاطر بیاورید.
• نباید برافروخته شدن، لجبازی یا حتی قهر کردن او را به لجبازی بیشتری تحریک کنید.
اگر بچه ها احساس کنند رفتارهایشان روی شما تاثیر می گذارد، به تکرارشان تمایل بیشتری پیدا می کنند.
• باید وقتی که فرزندتان رفتار خوب و مثبتی دارد، او را از توجه و احترام سیراب کنید.
اگر توجه شما به فرزندتان محدود به زمانی که با شما لجبازی می کند و یا با بدخلقی شما را مجبور به نادیده گرفتن خط قرمزها می کند محدود بماند، کنار آمدن با او برایتان سخت می شود.
• نباید به فرزندتان برای آرام شدن باج بدهید.
اگر هر بار که ناسازگاری می کند، خواسته هایش را برآورده کنید، همیشه نیازهایش را با رفتارهای منفی و لجبازی کردن از شما طلب می کند.
• نباید فرزندتان را وقت بدرفتاری دختر بد یا پسر بد معرفی کنید و عشقتان را از او دریغ کنید. شما باید محبت بی قید و شرطی را نثار فرزندتان کنید و برای تربیت کردنش، از روش اشتباه قطع محبت استفاده نکنید.
شما می توانید توجهتان را به طور موقت از او دریغ کنید اما حق ندارید به فرزندتان بگویید یا به او القا کنید که اگر اشتباه کند، دیگر دوستش ندارید.
• نباید برای تربیت کردن فرزند بدقلقتان قهر کردن را پیشه کنید. شاید بد نباشد وقتی بدرفتاری اش را می بینید، او را زمین بگذارید و از آغوشتان محروم کنید اما به کار بردن این روش نباید طولانی شود. تنبیه های شما باید مختصر و مفید باشد.
ماهنامه همشهری تندرستی