خودکشی یک پدیده روانی بسیار پیچیده است که به نظر من احتمال وقوع آن در پنج موقعیت بسیار زیاد است اولین مورد، وجود رفتارهای تکانشی با ماهیت خود تخریبی است که با مصرف الکل یا استفاده از روش های دیگری که اراده انسان را تضعیف می کند کنترل فرد بر اعمالش تقلیل می یابد و بر اساس احساس ناراحتی اش دست به عمل می زند. در چنین شرایطی اضطراب به صورت درد روانی شدید و آرزوی رهایی از این احساس ظاهر می شود. قربانیان زنا با محارم، بازماندگان سوانح وحشتناک و بیمارانی که مرگ شان نزدیک است مثال هایی از افرادی هستند که دچار احساس بی ارزشی و ناامیدی می شوند و احتمال دارد به اعمال خطرناکی دست بزنند.
دومین وضعیت، موقعی رخ می دهد که فرد متوجه می شود دچار روان پریشی یا قطع ارتباط با واقعیت شده است و می فهمد که به زودی کنترل ذهنش را از دست خواهد داد. بیماران به خصوص زمانی که متوجه می شوند چه توانایی هایی را از دست داده اند بسیار آشفته
می شوند. به همین دلیل تعجب آور نیست که این افراد تصمیم به خودکشی بگرند. ا ضطراب آن ها ناشی از احساس نابودی و متلاشی شدن است. بیماران برای فرار از این احساس های ناخوشایند ممکن است به رفتارهای تکانشی مثل پریدن از روی بام یا پل یا پرت کردن خود از پنجره دست بزنند.
سومین مورد بیمارانی است که بارها اقدام به خودکشی کرده اند. این افراد سال ها در مورد خودکشی فکر می کنند و افکار و احساسات خود را در این مورد از دیگران مخفی
می نمایند. به نظر می رسد این بیماران تصور می کنند که در یک زندگی مملو از رنج گرفتار شده اند. به همین دلیل از نظر آن ها خودکشی یک روش مناسب برای گریز از درد و زندگی ناخوشاندشان می باشد. بالاخره یک روز چنین افرادی به دلیلی که ممکن است دیگران هرگز متوجه آن نشوند رویای مرگ خود را به واقعیت مبدل می کنند و دست به خودکشی می زنند.
چهارمین دسته، بیمارانی هستند که به افسردگی عمده مبتلا شده اند. آن ها آرزو می کنند بمیرند و هرگز از خواب بیدار نشوند به شدت احساس ناامیدی می کنند و قادر نیستند به آینده و تغییر شرایط زندگی شان بیندیشند. این بیماران بسیار مستعد اقدام به خودکشی هستند. اضطرابی که این بیماران تجربه می کنند همانند افراد روان پریش است زیرا هر دو از دردی غیر قابل علاج رنج می برند. این اضطراب منجر به تعریف فرآیند تفکر بیماران می شود. برخی از افرادی که پس از پریدن از روی پل گلدن گیت نجات یافتند اظهار کردند که بلافاصله بعد از اقدام شان متوجه اشتباه خود شده اند. آخرین مورد، افرادی هستند که به تازگی اخبار ناخوشایندی را به خصوص در زمیه تشدید مشکلات جسمی شان شنیده اند. به نظر می رسد این افراد برای غلبه بر درد و اضطرابی که تجربه می کنند دست به خودکشی می زنند.
من غالبا در کار بالینی ام شاهد بوده ام بیمارانی که می توانند در مورد تمایل شان به کشتن خود صحبت کنند در مورد تصمیم خود مرددند. افرادی که در مورد افکار خودکشی شان حرف می زنند کمتر از کسانی که این کار را انجام نمی دهند و از تصمیم خود خجالت می کشند مستعد اقدام به رفتارهای تکانشی مثل پریدن از ارتفاع یا شلیک کردن به خود هستند.
در تمام این انواع خودکشی، اضطراب نقشی محوری دارد. درمان جدی و مناسب این اختلال مانع از اقدام به خودکشی می شود. اگر شما دچار افکار خودکشی هستید با اورژانس تماس بگیرید و بدانید که همیشه کسی برای کمک به شما وجود دارد و راه حل هایی برای غلبه بر مشکل تان پیدا می شوند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد