در اختلال بدشکلی بدن، بیمار از وضعیت ظاهری خود راضی نیست. چنین بیمارانی تصور می کنند بینی بسیار کوچک یا بزرگی دارند خیلی چاق یا لاغر هستند طول یا عرض پاهایشان نامتناسب است یا اندام جنسی یا سینه هایشان کوچک است. زمانی که این باورها توسط فرهنگ تقویت شوند موجب تشویق تعداد زیادی از افراد به استفاده از عمل های جراحی می شوند. مسئله اصلی این است که اشکال در جسم این افراد نیست بلکه مشکل اصلی ذهن آنان می باشد. علایم این اختلال ذهن بیمار را از تجربه احساسات نقص و ناامنی عمیقی که حس می کند منحرف می کنند. برای مثال زنی که خود را چاق می داند و تصورش این است که افراد چاق، نفرت انگیز هستند خودآگاه یا ناخودآگاه خود را
نفرت انگیز می داند.
بیمارانی که مبتلا به اختلال بدشکلی بدن هستند فکر می کنند که اگر بتوانند نقص جسمی خود را رفع نمایند می توانند مشکلات شخصیتی شان را نیز برطرف کنند. در حالی که پس از رفع یک نقص جسمی مثلا عمل کردن بینی، بیمار به دنبال عیوب دیگری در بدنش
می گردد. این افکار وسواسی باعث می شوند که بیمار دایما از خود انتقاد کند و به ا ین ترتیب باور منفی اش را در مورد خودش تقویت نماید. اتفاقی که به طور معمول رخ می دهد این است که خانمی خود را در آینه نگاه می کند و نمی تواند بفهمد که چاق است یا لاغر؟ او همان طور که قادر نیست وزن خود را حدس بزند نمی تواند احساساتش را نیز تشخیص بدهد. در واقع این خانم قادر نیست شادی، غم، اضطراب یا هیجان زدگی خود را از هم متمایز کند. این افکار وسواسی به وی کمک می کنند تا همواره درگیر احساسات ناخوشایند خود باشد و به این ترتیب چرخه خود تخریبی توسط بیمار تداوم می یابند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد