والدین کودکان اوتیسمی بهتر است در زمینه درمان فرزندانشان صبر و شکیبایی بیشتری به خرج دهند و حوصله داشته باشند تا بهبود فرزندشان را در طی مدت زمان لازم ببینند
تا اواسط قرن بیستم اختلالی به نام اوتیسم تعریف نشده بود و تمام کودکانی که علائمی نظیر ضعیف بودن تماس چشمی، تمایل به انجام کارهای تکراری، نقایص کلامی و در خودماندگی را داشتند در طبقه عقب ماندگیهای ذهنی یا اسکیزوفرنی دوران کودکی قرار میدادند.
تا آنکه دکتر لِئوکانر در بیمارستان هاپکینز مطالعهای روی این کودکان انجام داد و نام اوتیسم را بر اختلال این کودکان نهاد.
خانم رضایی مادر سهیل یکی از مادرانی است که در زمینه این بیماری و مشکلاتی که با فرزندش دارد میگوید: «به تازگی متوجه مشکل اوتیسم در کودکم شده ام و زمانی متوجه این بیماری در فرزندم شدم که دیگر به محیط اطرافش واکنش نداشت و کاملاً بیتفاوت بود. اگر بمب هم میترکید برایش مهم نبود. او به چشم هایمان نگاه نمیکرد. بسیار بد غذا شده بود و هرغذایی نمیخورد. مقاومت شدید میکرد و ساعتها گرسنه میماند تاغذای مورد علاقه اش را بیاورم. تا دو سالگی کلمه و گاهی جمله میگفت ولی دستور پذیری نداشت. کم کم همان کلمهها هم قطع شد و گفتار با پسرفت زیاد به حد آواسازی رسید. حرکات تکراری به صورت تکان دادن دست و پا داشت و مرتب مشغول بازی کردن و کشیدن لب من بود در حدی که واقعاً کلافه ام میکرد و هر چه به او میگفتم نکن اصلاً متوجه نمیشد و ادامه میداد. علاقه بیش از حد به چرخ ماشین داشت و از وقتی هم که خوانده بودم بچههای مبتلا به اوتیسم عاشق چرخ هستند روی این حرکتش حسابی حساس شده بودم. از این رو به یک مرکز توانبخشی مراجعه کردم و در ارزیابی تشخیص داده شد اختلال پسرم همان اوتیسم است. در این مدت گرچه درمان روند کندی دارد ولی تغییرات خوبی در پسرم ایجاد شده. من هم مانند همه خانوادههای درگیر با اوتیسم میدانم که راه درازی در پیش دارم و باید واقع بین و صبور باشم تا کودکم را از این مسیر پرپیچ و خم عبور دهم.
مهسا مقدم، کارشناس گفتاردرمانی در زمینه این بیماری میگوید: اگر جامعه این اختلال را بشناسد و هنگام مشاهده این کودکان به جای نگاههای متعجب و پر از ترحم و سؤال پیچ کردن خانواده و در نهایت ارائه پیشنهادهای غیرکارشناسانه، با برخوردی صحیح راه را برای حضور هرچه بیشتر این کودکان در محیطهای عمومی هموار سازند، میتوانیم شاهد کم شدن بخش زیادی از تنشهای خانوادهها و تمرکز بیشتر روی درمان کودکانشان باشیم.
توصیه این کارشناس گفتاردرمانی به خانوادههای درگیر با اوتیسم این است که در مسیر درمان واقع بین و صبور باشند. توانبخشی گرچه از واجبات درمان این کودکان است اما کافی نیست. درمانگران وقت کمی را با کودک شما میگذرانند و میتوانند راهگشا باشند اما بیشتر اوقات این شما هستید که میتوانید سرنوشت کودکتان را رقم بزنید. ارتباط شما با فرزندتان، در آغوش گرفتنش، بازی کردن، حرف زدن و تمرین زیاد شما بسیار حائز اهمیت است. حتی اگر به نظر میرسد که کودکتان هیچ توجهی به شما ندارد، شما ادامه بدهید بالاخره تأثیرش را خواهید دید شاید همان لحظه و شاید چند سال بعد.
مقدم، در پایان خاطر نشان میکند: اسیر تبلیغات و سودجوییها نشوید. از متخصصان کمک بخواهید و مسیر منطقی درمان اوتیسم را در پیش بگیرید. از این شاخه به آن شاخه پریدن و تغییر روند درمان فقط باعث از دست رفتن زمان طلایی کودک و در نهایت لطمه به کودک و خانواده میشود. یک درمان خوب و همه جانبه را در نظر بگیرید و با حوصله آن را دنبال کنید.
روزنامه ایران،