چه عواملی در بروز درد در قسمت های مختلف بدن افراد نقش دارند چگونه می توانیم مانع این دردها شویم چه کارهایی در این زمینه لازم است انجام دهیم
*دکتر قاسم قارون :”بچهام دائم یکجایش درد میکند”؛ این توصیفی است که برخی والدین درباره فرزندانشان دارند.
اما بهواقع چاره کار چیست و چگونه میتوان با این نوع دردها در کودکان و نوجوانان رفتار کرد؟ چرا اغلب کودکان بدون وجود دلیل منطقی ابراز درد از ناحیهای در بدن خود میکنند؟
قبل از توصیف درد در بچهها آگاهی از رفتار آنان در دردهای مختلف و شرایط خانوادگی و اجتماعی متناوب از اهمیت خاص برخوردار است؛ چراکه نمیتوان احساس و عکسالعمل اعصاب درون افراد را در گروهی استاندارد و طبق ضوابط خاص عمومیت داد. بخصوص که رفتار کودکان از عوامل بیشتری تبعیت میکند و علاوه بر رابطه با والدین و اطرافیان، فرهنگ و ملیت و شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده در سنجش و تشخیص درد در آنها نقش بزرگی دارند.
مثلا وقتی که در خانواده ای خواهر یا برادر کوچکتر بدنیا می آید، یا بچه شاهد درگیری های خانوادگی است برای جلب توجه بیشتر تظاهر به درد می کند که البته ممکن است واقعیت هم داشته باشد.ولی باید توجه داشت که دردهای نامشخص در بچه ها اکثراً ریشه روانی دارد در صورتیکه دردهای مفصلی یا درد در نقطه ای مشخص از بدن اطفال ریشه عضوی و حقیقی دارد. حتی سیر و گرسنه بودن اطفال در تحریک پذیری درد مؤثر است. نوزادیکه شکمش سیر شده دیرتر دردش می آید تا بچه ای که گرسنه است.
احساس و عکسالعمل طفلی که از پنجسالگی برای کار به مزرعه یا کارگاه فرستاده میشود با همسنوسالهای او که در رفاه و توجه زندگی میکنند یکی نیست؛ به همین دلیل آشنایی و رعایت این نکات در شرایط بیماری های حاد و نجات آنها تابع این تجربه است؛ علاوه بر اینکه بچهها در عین صداقت بعضی مواقع بهمراتب بهتر و بیشتر از بزرگسالان قادر به اجرای نقش و کنترل احساس خود هستند.
وقتی کودکی برخلاف اصرار مادرش علاقهای به پرخوری ندارد با اظهار دلدرد، اصرار بزرگسالان را منتفی میکند و برای فرار از بروز علت درگیری آموزشی و مدرسه همیشه سردرد دارد. کودکانی که مبتلا به یبوست هستند بهدلیل احساس ناگوار موقع دفع به بهانه دلدرد از این کار اجتناب میکنند، که خود باعث تشدید و ایجاد نوعی حلقه معیوب میکند .
البته اینطور نیست که هر دل درد و هر سر دردی در بچه ها می تواند روانی و کاذب باشد. اما اثر روانی درد بخصوص در بچه ها ثابت شده است. همانطور که خیلی از بزرگسالان هم بعضی مواقع برای فرار از مسئولیت سرشان درد می گیرد. اما بهتر است که بخصوص در بچه های مدرسه ای علاوه بر معاینات پزشکی مسائل اجتماعی محیط آموزش هم مورد توجه قرار گیرد.
آیا ممکن است کودکی واقعا درد داشته باشد اما بروز ندهد و ساکت بماند؟
ممکن است کودکی از ترس والدین دردهای متعددی را بروز ندهد و چه در جراحات و چه در اختلال جهاز هاضمه، برای جلوگیری از خشم پدر و مادر همهچیز را تحمل کند. او میتواند با خطر خود را به گوشهای منزوی کند و یا برعکس در موارد نازپروردهها با اغراق درد باعث سرگرمی و اضطراب والدین شود.
لذا علاوه بر سابقه و مسائل روانی- تربیتی، علائم ظاهری از بیحالی، رنگپریدگی، بیحسی، حالت تهوع یا نشانههای عضو آزرده، همه میتواند در گزارش به طبیب به تشخیص کمک کند. بهطور نادر، برخی از کودکان هم هستند که از بدو تولد بهطور ژنتیک فاقد حس درد (سندرم فورد ویلکنس Fordwilkens) هستند و به بیماریهای دردزا و جراحات عکسالعملی نشان نمیدهند ، از پنجره به بیرون می پرند و با وجود دست و پای شکسته شکوه ای ندارند و به همین دلیل عمر طولانی هم ندارند. مانند خانواده اقلیت اشکنازی از ساکنین یهودی در شمال سوئد.
احساس درد در سنین مختلف چه تفاوتهایی با یکدیگر دارد؟
احساس درد در بچهها در سنین مختلف متفاوت است. سابق باور بر این بود که نوزاد درد را حس نمیکند ولی امروزه میدانیم که بچه در رحم مادر از ششماهگی به تحریکات بند ناف با حرکت خود جواب میدهد و بعد از تولد بهطور تجربی با کار و تحریکات سایر اعضای حسی در کنار شناسایی محیط زندگی با انواع درد آشنا میشود.
درهرحال انواع تحریکات دردزا باید برای نخستین بار تجربه شده و سیستم اعصاب آن را به خاطر بسپارد تا شناسایی مجدد آن اتوماتیکوار انجام گیرد؛ بههمین دلیل خردسالان ابتدا با ترس به درد جواب میدهند و بعدا یاد میگیرند که احساسات خود را کنترل کنند. حس درد در سنین پایین بهمراتب ضعیفتر از بچههای بزرگتر است. مثلا برای تحریک الکتریکی دردزا برای یک نوزاد 8 برابر یک بچه ششساله شدت جریان لازم است.
* مؤسس و رئیس مؤسسه تشخیص و درمان درد در آلمان
آیا ممکن است کودکی واقعا درد داشته باشد اما بروز ندهد و ساکت بماند؟
ممکن است کودکی از ترس والدین دردهای متعددی را بروز ندهد و چه در جراحات و چه در اختلال جهاز هاضمه، برای جلوگیری از خشم پدر و مادر همهچیز را تحمل کند. او میتواند با خطر خود را به گوشهای منزوی کند و یا برعکس در موارد نازپروردهها با اغراق درد باعث سرگرمی و اضطراب والدین شود.
لذا علاوه بر سابقه و مسائل روانی- تربیتی، علائم ظاهری از بیحالی، رنگپریدگی، بیحسی، حالت تهوع یا نشانههای عضو آزرده، همه میتواند در گزارش به طبیب به تشخیص کمک کند. بهطور نادر، برخی از کودکان هم هستند که از بدو تولد بهطور ژنتیک فاقد حس درد (سندرم فورد ویلکنس Fordwilkens) هستند و به بیماریهای دردزا و جراحات عکسالعملی نشان نمیدهند ، از پنجره به بیرون می پرند و با وجود دست و پای شکسته شکوه ای ندارند و به همین دلیل عمر طولانی هم ندارند. مانند خانواده اقلیت اشکنازی از ساکنین یهودی در شمال سوئد.
احساس درد در سنین مختلف چه تفاوتهایی با یکدیگر دارد؟
احساس درد در بچهها در سنین مختلف متفاوت است. سابق باور بر این بود که نوزاد درد را حس نمیکند ولی امروزه میدانیم که بچه در رحم مادر از ششماهگی به تحریکات بند ناف با حرکت خود جواب میدهد و بعد از تولد بهطور تجربی با کار و تحریکات سایر اعضای حسی در کنار شناسایی محیط زندگی با انواع درد آشنا میشود.
درهرحال انواع تحریکات دردزا باید برای نخستین بار تجربه شده و سیستم اعصاب آن را به خاطر بسپارد تا شناسایی مجدد آن اتوماتیکوار انجام گیرد؛ بههمین دلیل خردسالان ابتدا با ترس به درد جواب میدهند و بعدا یاد میگیرند که احساسات خود را کنترل کنند. حس درد در سنین پایین بهمراتب ضعیفتر از بچههای بزرگتر است. مثلا برای تحریک الکتریکی دردزا برای یک نوزاد 8 برابر یک بچه ششساله شدت جریان لازم است.
* مؤسس و رئیس مؤسسه تشخیص و درمان درد در آلمان