برای بعضیها، تفسیر درست آدمها موهبتی است که همیشه آن را داشتهاند. برای سایرین، این امر چیزی است که نیازمند میزان مناسبی از تعدیل و تنظیم است. چندین فاکتور در برداشت ما از دیگران نقش دارد، و دانستن دلیل برداشتهای تحریف شدهی ما، بدون تردید به دقیقتر شدن آنها در آینده کمک خواهدکرد.
هوش هیجانی چیزی است که در تمام مدت بزرگ شدنمان یاد میگیریم که تقویتاش کنیم یا جلوی پیشرفتاش را بگیریم. اگر در بچگی به شما میگفتند که گریه نکنید یا به شما یاد دادهاند که احساسات خودتان را با پاسخهایی مثل “خوبم” پنهان کنید، احتمالا در مقایسه با کسانی که راجع به احساساتشان صحبت کردهاند، کمتر مستعد پذیرفتن حالات عاطفی دیگران هستید.
دیوید کارسو، دارای مدرک دکتری، روانشناس در دانشگاه ییل، و یکی از نویسندگان تست هوش هیجانی مِیر، سالووی و کارسو میگوید اینکه به شما یاد بدهند همهی چیزهایی که ما را انسان میسازد پنهان کنید، میتواند در زمان بزرگسالی، اثراتی فاجعهبار روی زندگیتان بگذارد.
چیزهایی که ما فعالیتهای روزمره میدانیم میتوانند روی توانایی ما برای شناخت درست آدمها تاثیر بگذارد. یک مطالعهی جدید که در ژورنال “کامپیوتر این هیومن بیهیویر” توضیح میدهد که وقتی رسانههای دارای صفحهی نمایش و ابزار ارتباطی را از زندگیمان حذف میکنیم و آنها را با ارتباطات فیزیکی و شخصی جایگزین میکنیم، چه اتفاقی رخ میدهد:
“در حالی که رسانههای دیجیتال برای بسیاری از ما شیوههای ارتباط و یادگیری را فراهم میکنند، مطالعهی ما نشان میدهد که مهارتها در شناختن عواطف آدمها ممکن است تضعیف شود زمانی که تعاملات رو در رو، جای خود را به ارتباطات از طریق ابزار و فناوری میدهند. ما پی بردیم کسانی که از صفحات نمایش دور هستند، و فرصتهای زیادی برای تعاملات میانفردی دارند، به میزان قابل توجهی در شناختن نشانههای عاطفی که در صورت آدمها وجود دارد، پیشرفت داشتند.
در ادامه به روش هایی برای افزایش هوش هیجانی اشاره شده است:
۱. ذهنی روشن داشته باشید.
بکوشید به هر تعامل فردی به عینیترین شکل ممکن نزدیک شوید. اغلب اوقات، ما دیدگاههای شخصی و تعصبات خودمان را وارد برداشتی که از دیگران داریم میکنیم، و این روی قضاوتهای ما سایه میافکند.
بلانکا کوب مشاور زبان بدن و بنیانگذار وبگاه تروث بلیزر، میگوید:
“احساسات خودتان و تجربیات سابق شما با آدمهای دیگر میتواند برداشتهای شما را تغییر دهد، و این ممکن است باعث شود که موقعیت را اشتباه تعبیر کنید.”
به جای توجه به لباس آدمها، یا تصور اینکه ظاهر ژولیدهی آنها ارتباطی با نیکمنشی یا بدخواهی آنها دارد، یک لوح سفید باشید و به رفتارها و کلمات مخاطبتان توجه کنید.
۲. زبان بدن نقش موثری در ارتباطات دارد.
اگر شرایط روحی بدی دارید، بر خلاف آنچه فکر میکنید، احتمالا در مخفی کردن آن ماهر نیستید. اگر بدانید که دنبال چه میشد، زبان بدن ما همیشه ما را لو میدهد.
ما از طریق زبان بدن عواطف منفی و مثبتی را نشان میدهیم. تغییرات تقریبا غیرقابل مشاهدهای رخ میدهد- و ما از بیشتر آنها حتی خبر نداریم. دست به سینه ایستادن، جهت قرار گرفتن پایتان زمان صحبت با آدمها، چشم در چشم شدن، لبخند زدن و حالات مختلف دیگری از زبان بدن میتواند به مخاطب شما از احساستان بگوید.
۳. از پیشداوری اجتناب کنید.
بعد از اینکه ایدهای دربارهی شخصی در سرمان شکل گرفت، احتمالا همیشه او را از پشت همان لنز نگاه میکنیم. برای مثال اگر به کسی برچسب “حیلهگر بودن” بزنیم، به رفتارهایی دقت خواهیم کرد که این برداشت اولیه را تایید کنند و به رفتارهایی که ارتباطی با برداشت اولیه ندارند، توجه نخواهیم کرد.
درست است که برداشتهای اولیهی ما دربارهی آدمها معمولا درست هستند، اما هرگز مبرا از خطا و اشتباه نیستند. یادتان باشد، فرضیات اولیهی خود را بر اساس تعاملی مستمر دوباره مورد ارزیابی قرار بدهید، و متعاقبا آنها را تغییر بدهید.
۴. گذشته را در گذشته رها کنید.
حافظهای بینظیر، موهبتی است که به ما به عنوان انسان عطا شدهاست. متاسفانه، این یعنی ما چیزهایی را دربارهی گذشته به یاد میآوریم که نباید هیچ تاثیری روی زمان حال ما داشته باشد.
مثلا فرض کنید شما یک تجربهی ناخوشایند از سوی یکی از نمایندگان پشتیبانی آیتی داشتهاید، ممکن است به طور غیرمنصفانه تصور کنید که شخص بعدی هم کمکی به شما نخواهد کرد. یا، اگر اخیرا کسی را دیده باشید که همنام شخص مورد تنفر شما است، احتمالا رفتارتان کمی با او متفاوت خواهد بود.
به جای اینکه خاطرات منفی را در باقی زندگیتان به همراه داشته باشید، هر تعامل را به عنوان تجربهای جدید ببینید. به این ترتیب زندگی بسیار مطلوبتر خواهد بود و خطوط ارتباطی به وسیلهی اطلاعات نامربوط مسدود نخواهند شد.
داشتن درک روشنتر از همنوعانمان، روابطی عمیقتر و صادقانهتر ایجاد میکند. واضح است که بهبود هوش هیجانی برای سلامت ما مفید است.
مطالعات متعددی دربارهی رابطهی بین هوش هیجانی و سلامت کلی صورت گرفتهاست و نتایج شگفتانگیز بودهاست. یکی از این مطالعات که توسط دکتر روون بار انجام شدهاست، میگوید: “نتایج بهدست آمده توسط این مطالعات نشان میدهد که هوش هیجانی اثر قابل توجهی روی سلامتی و همینطور توانایی کنار آمدن با و احتمالا پشت سر گذاشتتن اختلالات پزشکی تهدیدکننده دارد.”
همچنین، یک تحلیل عظیم که توسط شات، ملوف، توراستینسون، بولار و روک، صورت گرفت نشان داد که هوش هیجانی با سلامتی بیشتر، مرتبط است.
شناخت بهتر خودمان کمک میکند که درک بهتری از دیگران داشته باشیم؛ و این شناخت بر روح و جسم ما تاثیر مثبت خواهد گذاشت.
منبع: د اسپیریت ساینس
مجله خلاقیت،