کودکان مبتلا به اضطراب جدایی به شدت نگران جدا شدن از خانواده یا آسیب دیدن پدر و مادر و یا این که آن ها خانه را ترک کنند و باز نگردند، هستند. این گونه کودکان عموما جهان را مکانی تهدید کننده می بینند ولی عکس العمل های آنان می تواند کاملا متفاوت باشد. آن ها اصولا افرادی وابسته اند. جدایی از والدین و یا تهدید به آن می تواند باعث رنگ پریدگی، کج خلقی، گریه و زاری، علائم فیزیکی، مشکلات خواب (همراه با کابوس های تکراری) یا از دست دادن اشتها شود. این کودکان معمولا خجالتی، ترسو، از نظر هیجانی نابالغ و بیش از حد وابسته به خانواده هستند و عموما در ایجاد رابطه با دیگران مشکل دارند. آن ها ممکن است از رفتن به مدرسه هم اکراه داشته باشند. اضطراب جدایی در نوجوانی می تواند در مشکلات رشدی، قبول مسئولیت و مستقل شدن از خانواده ظاهر شود. اضطراب کودکان معمولا به خانواده و اطرافیان آن ها بیش از خود کودک مبتلا لطمه می زند.
اضطراب در اختلال اضطراب عمومی بر خلاف سایر اختلال اضطرابی، گسترده است و می تواند بر انواع وقایع عادی و پیش پا افتاده زندگی متوجه باشد. دوره های نگرانی ممکن است پیوسته باشد یا هر هفته فقط یکی دو بار رخ بدهد. چنین کودکانی احساس نگرانی می کنند نمی توانند آرام باشند، ممکن است علائم فیزیکی چون گرفتگی عضلات، سردرد یا سرگیجه، بی قراری و بی انرژی بودن و مشکلات خواب را از خود نشان دهند. این کودکان عموما نسبت به آینده نسبت به رفتار گذشته و نسبت به شایستگی خود نگرانند. آن ها در مورد وقایع کوچک روزمره مانند این که چه لباسی را بپوشند هم نگرانند. این گونه کودکان همواره به دنبال کسب تایید از سوی بزرگسالانند. آن ها برای خود استانداردهای بالایی قرار می دهند و نگران آن هستند که نتوانند انتظارات دیگران را برآورده کنند و وقتی در این مورد شکست بخورند به شدت خود را سرزنش می کنند. این کودکان توانایی های خود را در کنار آمدن با شرایط دست کم می گیرند و همواره انتظار بدترین عواقب را دارند. اگر چه نگرانی بهنجار را با تمرکز بر موارد دیگر می توان نادیده گرفت. این کودکان در مورد تمرکز بر موارد دیگر نیز مشکل دارند.
این مطلب توسط مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد