از دیگر اختلالات شخصیتی ، شخصیت ضد اجتماعی است. این فرد نه تنها به خود بلکه باعث آسب دیدن دیگر افراد جامعه نیز می شود. شروع این بیماری از آغاز پانزده سالگی است و علائمی مانند بی توجه بودن به دیگران ، زیر پا گذاشتن قوانین و اینگونه رفتار ها می باشد.
چشم انداز بیماری
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شده DSM IV TR اختلال شخصیت ضداجتماعی را اینچنین شرح داده است: بی اعتنایی به حقوق دیگران تجاوز به آنها به صورت الگویی نافذ و فراگیر وجود داشته و از پانزده سالگی شروع شده باشد که نشانه اش سه تا یا بیشتر از موارد زیر است: فرد نتواند به هماهنگی با هنجارهای اجتماعی توام با احترام و توجه به رفتارهای ضابطه مند دست یابد و نشانهٔ آن انجام مکرر اعمالی باشد که به خاطر آنها مستوجب دستگیری باشد .
فریبکار و حقه باز بودن که نشانه اش دروغ گفتن مستمر، داشتن اسمهای مستعار، و کلاه سر دیگران گذاشتن برای رسیدن به نفع شخصی یا لذت است .
تکانشی بودن یا ناتوانی از برنامه ریزی و پروراندن نقشه ای در سر .
تحریک پذیری و پرخاشگر بودن به طوری که مکرراً جنگ و دعوا کند.
بی اعتنایی توام با بی پروایی به صورتی که به سلامتی خود و دیگران صدمه وارد کند.
همواره از پذیرش مسئولیت سرباز زدن ؛ به طوری که هیچ وقت نتواند شغل ثابتی داشته باشد یا از عهدهٔ تعهدات مالیش برآید.
احساس پشیمانی نکند؛ یعنی به صدمه رساندن به دیگران و داشتن برخورد بد با آنها یا سرقت اموالشان بی اعتنا و بی تفاوت باشد، یا این که این کارها را توجیه کند.
فرد حداقل هیجده سال سن داشته باشد . شواهد موجود اختلال سلوک را که پیش از پانزده سالگی شروع شده باشد را مطرح کنند و رفتار ضداجتماعی منحصراً در سیر اسکیزوفرنی یا حمله مانیا پیدا نشده باشد.
چشم انداز ابعادی
در این جا ضوابط مدل پنج عاملی شخصیت برای اختلال شخصیت ضداجتماعی یک نیمرخ فرضی ایجاد کرده است (مک کری، ۱۹۹۴):
الف ـ نوروزگرایی بالا: عواطف منفی مزمن که شامل اضطراب ، ترسویی ، تنش ، تحریک پذیریی، خشم، اندوهگینی، گناه، شرم، دشواری کنترل تکانه (برای مثال در خوردن، نوشیدن یا خرج کردن پول) باورهای نامعقول (برای مثال: انتظارات غیرواقع گرایانه طوری که خود را مجبور کند که همیشه کامل عمل کند)، بدبینی ، اضطراب بدنی بیمورد ، درماندگی و وابستگی به دیگران برای حمایت هیجانی وتصمیم گیری.
ب ـ برونگرایی بالا: پرحرفی، خودافشاگری، عدم توانایی در گذراندن زمان به تنهایی، جلب توجه کردن، حرکات نمایشی در نشان دادن هیجانها، برانگیختگی جنسی بی ملاحظه، تلاشهای نامناسب برای کنترل و تسلط بر دیگران.
ج ـ گشودگی پایین: دشواری در سازگاری اجتماعی یا هر گونه تغییر شخصی، تحمل پایین، سبک زندگی متفاوت یا درک متفاوت، بی تفاوتی هیجانی و عدم توانایی در فهم و درک احساسات خویش، دامنه علائق کاهش یافته، بی تفاوتی نسبت به هنر و زیبایی، همنوایی زیاد با مرجع.
د ـ توافق پایین : بدبینی و تفکر پارانوئیدی، عدم اعتماد حتی به دوستان یا فامیل، ستیزه جویی، همچنین آمادگی برای جنگ، بهره کشی و سلطه گری، دروغگویی، خشونت و بیگانگی با دوستان با بی پروایی، محدود کردن حمایت اجتماعی ،فقدان عرف اجتماعی می تواند فرد را در مقابل قانون قرار دهد ، حس خودبزرگ بینی و تکبر.
ه ـ وظیفه شناسی پایین: روشنفکر، فقدان لذت، هنرپیشه بالقوه، ضعف در عملکرد تحصیلی با توجه به تواناییهای نسبی، رعایت نکردن نقشها و تعهدات می تواند فرد را در مقابل قانون قرار دهد. ناتوانی در خود انضباطی (برای مثال : گرفتن رژیم ،تمرین طرح) حتی زمانی که به دلایل پزشکی نیاز است. بی هدف بودن شخصی و حرفه ای.
چشم انداز رفتاری
در طول تاریخ شخصیتهای ضداجتماعی را در قالبهای روان شناختی در نظر نمی گرفتند. اما مخصوصاً در قرن نوزدهم این عقیده شکل گرفت که نوعی رفتار جنایی ممکن است از شرایطی که فرد هیچ کنترلی بر آنها ندارد نشات بگیرد که منبع آن روانی اجتماعی یا زیستی باشد. بنابراین جرایم آنها ارادی نیست بلکه نتیجه شرایط خارج از کنترل می باشد. در قرن نوزدهم این عقیده که بعضی افراد اختلالی دارند که آنها را از همنوایی با انتظارات جامعه بازمی دارد رایج شد. به دلایل زیستی روانی اجتماعی این افراد قادر به وفق دادن خودشان با اجتماع نیستند، وقتی افراد قادر به اعمال ارادهٔ خودشان باشند اما نخواهند چنین کنند باز هم مجرم خوانده می شوند. اختلال شخصیت ضداجتماعی از اختلال سلوک دوران کودکی نشات می گیرد؛ که شامل رفتارهایی از قبیل فرار از مدرسه، دروغگویی مداوم، دزدی و خرابکاری است که در بزرگسالی ادامه می یابند و شکل تهاجم به اشخاص واموال، عدم پرداخت بدهی و حضور در دنیای تبهکاران را به خود می گیرد (سیلگمن،روزنهان، ۲۰۰۱).