خبر فوت عباس کیارستمی بسیاری را متعجب کرد، حتی خود او نیز حتی فکر این را نمی کرد که چنین اتفاقی رخ دهد. او که در روزهای پایانی سال 94 به پزشک جهت عمل جراحی مراجعه کرده بود فکر می کرد که خیلی زود اوضاع جسمی اش بهبود می یابد و نهایتا سه روزه مرخص خواهد شد و حتی این موضوع را رسانه ای نکرد.
سیزده روز مانده به عید نوروز، کیارستمی جهت عمل پولیپ روده، به اعتبار دکتر میر در بیمارستان جم بستری شد. در این میان، دکتر میر برخلاف تعهد اخلاقی که بر دوشش است، بیمار را به فرزند خود می سپارد.
فرزند دکتر میر نیز با اطمینان از تبحر خود بدون انجام آزمایشات لازم از جمله پاتولوژی، کیارستمی را روانه اتاق جراحی می کند. «عمل موفقیت امیز بود» این خبری بود که دکتر احمد میر فرزند پزشکی که کیارستمی به اعتیار نام او خود را به تیغ جراحی سپرده بود، به خانواده کارگردان نامدار اعلام کرد.
«میر» این جمله کوتاه را گفت و به سرعت راهی سفر نوروزی خود به فرنگستان شد تا قدری به خاطر عمل «موفقیت امیزی» که داشت، ریلکس کند و به استراحت بپردازد. اما در نخستین روزهایی که میر تازه کشور را ترک کرده بود، از بیمارستان به او خبر رسید که کیارستمی دچار «عفونت و خونریزی» شده است.
به گفته ی یکی از اعضای خانواده کارگردان فقید، میر در مقابل بر موفقیت امیز بودن عمل تاکید می کند و مسئولیت را از دوش خود بر می دارد و در ادامه خانواده کیارستمی را به پزشک دیگری که ظاهر متخصص عفونی بوده پاس می دهد. البته این فرد هم مانند سلف خود اهمیتی به ماجرا نمی دهد و می گوید: «این بیماربا تشخیص عفونت بستری نشده که من او را تحتنظر بگیرم.». بنابراین او نیز راهی سفر تعطیلات نوروزی خود می شود، تا مبادا این فرصت را مانند دیگر تعطیلات ایام سال از دست ندهد.
کیارستمی خود گلایه اش را نسبت به این وضع اینگونه مطرح کرد: « یکی از دوستام همین عمل رو انجام داد و روز پنجم در سالن سینما داشت فیلم میدید. قرار بود دکتر میر من رو عمل کنه. بعدا فهمیدم که پسرش من رو عمل کرده و تازه در شأنش نبودم و عمل رو سپرده به دستیار ۵٠ سالهاش! هرجا اعتماد میکنی، بکن ولی به اونایی که پدرشون مشهور بوده؛ نکن. خواستن و نتونستن. وقتی دکترم اخبار رو در روزنامهها خوند و فهمید این بیمار خیابونی نبوده؛ دستپاچه شد و مصاحبه کرده و گفته گویا بیمارم شهرتی دارد و در خارج او را میشناسند»
کیارستمی به قدری از اتفاق پیش آمده دلچرکین بود که دکتر میر را که به عیادت او آمده بود، به حضور نپذیرفت و این پیغام را به جراح خود داد: «شأن من و شما نیست که دیگر با هم روبهرو شویم»
در هر حال، رسیدگی به یکی از مهمترین و شهیرترین کارگردان ایران به دست پزشکی کم تجربه اما متعهد سپرده می شود که در نبود تجربه دو پزشک دیگر نمی تواند خوب عمل کند. نهایتا، میزان عفونت به اندازهای میرسد که حتی عفونت و چرک از بخیهها هم به بیرون نشت پیدا میکند.
با وخامت اوضاع، اخباری در مورد به کما رفتن و حتی مرگ کیارستمی به گوش رسانه ها رسید. شرایط نامناسب کیارستمی و رسانه ای شدن آن، پای قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت دولت را به ماجرا باز کرد.
او پس از اطلاع از وضعیت کیارستمی، به سرعت دستور رسیگی جدی داد. شرایط به قدری خطرناک و بد بود که چندین روز بعد و پس از عبور کیارستمی از بحران، وزیر ارشاد اعلام کرد «خود آقای دکتر هاشمی گفتند اگر من نمی رفتم آن شب، کار ایشان تمام بود»
شرایط کیارستمی با کمک دولت، بهبود پیدا کرد، اما او دیگر به پزشکان هموطنش اعتماد کافی نداشت، برای همین راهی پاریس شد تا درمان خود را در انجا ادامه دهد، با این حال، زخم هایی که او از اشتباهات یا قصور پزشکانش در تهران خورد، او را امان نداد و در آخر در فرانسه درگذشت.
قصور پزشکی در روند درمان کیارستمی، به گفته ی اعضای خانواده او، یکی از عوامل و شاید تنها عامل درگذشت این کارگردان صاحب نام بود. پزشکان کیارستمی، او را که سینماگری بین المللی و افتخاری وطنی بود، محل ندادند، وای به حال مردم ناشناسی که تن و جان خود را با اعتماد کامل به تیغ جراحی اینان می سپارند.
این مردم بی نوا نه وزیر بهداشت را دارند که دستور رسیدگی ویژه دهد، نه رسانه ها را که با پوشش خبری افکار عمومی را از یک فاجعه پزشکی اگاه کند.
مشخص نیست، روزانه چند نفر به خاطر خطای پزشکی جان خود را از دست می دهند و صدایشان در نمی آید. عجیب اینجاست که اندک انتقادی نسبت به پزشکان با هیاهو و هوچی گری های انجمن های وابسته به آنان روبرو می شود که فریاد «ما مصعومیم» سر می دهند.
عجیب این است که در این آشفته بازار، وزارت بهداشت خود را حافظ منافع پزشکان می پندارد نه مردم. قائم مقام وزیر بهدشت روز گذشته گفت: «باید بگویم که پدر همکارمان که عمل آقای کیارستمی را انجام دادند از اساتید جراحی هستند و ۹۳ سالشان است و 15 سال است جراحی انجام نمی دهند.» این سخنان عذر بدتر از گناه است و محو کردن صورت مسئله. خب اگر کیارستمی مطمئن نبود، دکتر میر او را عمل نمی کند، همان موقع چمدان خود را می بست و به پاریس می رفت. برفرض هم اگر کیارستمی از عمل خود توسط فرزند دکتر میر اگاه بود(که نبود) فرار از مسئولیت جراحانش توجیه نمی شود.
شاید اگر وزیر بهداشت در مقابل سریال «در حاشیه» مهران مدیری که به درستی در حال انتقاد از پزشکان و جراحان بود، این اتفاقات و فجایع رخ نمی داد و امروز شاهد فوت غیرمنتظره کیارستمی و کیارستمی ها نبودیم…..