اینترنت را می توان یکی از بهترین و مهم ترین اختراعات بشر دانستن. این پدیده کمک بسیاری در رشد و همچنین ارتباطات جهانی داشت. اینترنت به سرعت رشد کرد و در مدت زمان کوتاهی در تمام دنیا فراگیر شد و همچنان نیز در حال رشد است. به نوعی این پدیده با زندگی ما ارتباط تنگاتنگی دارد.
رادیو و تلویزیون و حتی مطبوعات، در همه جوامع حتی دموكراتیك (مردم سالار)ترین آن ها ـ بسته و ایدئولوژیك است و گفتمانی یك سویه و اقتدار مآبانه را با مخاطبان می گشاید. اما اینترنت حیطه های نوینی پدید آورده است كه بر پایه مرزهای جغرافیایی بنیان گذارده نشده اند و بدین سان اجتماعاتی از دلبستگی ها و خواسته ها آفریده می شود كه چارچوب های مرسوم را پشت سر می گذارد. در اینترنت نوعی فردیت است كه حكومت می كند. كاربران اینترنت فضای غیر متمركزی است كه مافی هویتی همگون و یكپارچه است. با اینترنت، ابزار وجود و اعلام حضور می نمایند و هویت هایی را آشكار می سازند كه حتی از وجودشان هم آگاه نبوده ایم.
«اینترنت» هم اكنون پس از «مطبوعات» و «رادیو و تلویزیون»، جایگاه هفتم را در رده بندی عوامل دگرگونی فرهنگی و روانی اجتماعی داراست. با این حال اینترنت، تعطیل بردار و پایان ناپذیر نیست و هر كشور و جامعه ای هم كه به چنین گمان باطلی بیندیشد، شكاف و جدایی دیجیتالی خویش را با كشورهای توسعه یافته، گسترده تر و ژرف تر می نماید. چنانچه در انگلستان بیش از پنچاه درصد خانه ها به اینترنت پیوسته اند و در بنگلادش حدود یك دهم درصد. شمار كاربران اینترنت در جهان، ۶۰۰ میلیون نفر و در ایران، حدود دو میلیون نفر است. گفته شده كه در ۵ سال آینده، شمار كاربران اینترنت در ایران، دست كم ده برابر می شود و در آغاز سال ۱۳۸۶، به رقمی بیش از بیست میلیون نفر می رسد. البته طبق برنامه ی توسعه مدیریت امور داده های شركت مخابرات، رقم ۱۴ میلیون نفر در سال ۲۰۰۴ میلادی و شمار ۳۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ خورشیدی) اعلام شده است.
اینترنت همان گونه كه پایان پذیر نیست، مهارپذیر هم نیست. به زودی همه ی كامپیوترهای همراه (La ptop) بدون نیاز به آنتن های بشقابی به طور مستقیم و بی سیم به ماهواره های مخابراتی مرتبط می شوند و Isp و Filtering و Search engine های امنیتی را پشت سر می گذارند. آنچه بیش از موتورهای كاوش گر امنیتی و صافی (فیلتر) گذاری و مهار I s p ها در پالایش و والایش كاربری اینترنت به كار می آید، آموزش كار با اینترنت از سال های پایانی دبستان و سال های آغازین دوره ی راهنمایی و ادامه ی آن در دبیرستان ها و دانشگاه هاست. هویداست كه هرچه كاربران اینترنت با زبان انگلیسی و دانش روز بیگانه تر باشند، میزان سركشی آنان به سایت های غیر اخلاقی و شرم ستیز و هنجارگریز بیشتر خواهد بود. چرا كه به جای پرداختن به استفاده های اطلاعاتی و علمی از این فضا به ناچار به جست و جوهای دیگری خواهند پرداخت.
گسترش اینترنت با چنان شتاب انفجارآمیزی انجام گرفت كه فرصت نیافتیم گامی به پس برداریم و به این ابزار ارتباطاتی _ كه آثار توانمندی بر رفتار ما بر جای می گذارد ژرف تر بنگریم. در عین حال، اینترنت، محیطی است كه در آن كاربران می توانند اثرگذار و اثرپذیر باشند _ مشروط به این كه آگاهی و پندار اندكی از چگونگی و علت دگرگونی هایی كه اینترنت، ممكن است در برداشت ها و رفتار آنها پدید آورد، در ذهن داشته باشند.
از محیط شبكه ی جهانی وب به عنوان گونه ای كتابخانه، قفسه ی مجلات، و نیز به عنوان یك خود ناشر استفاده می شود. اگرچه یك سیستم فهرست بندی مورد رضایت نیست و كاربران به شدت از مسائل مربوط به رهیابی شكایت دارند، اما بیشتر آن ها می گویند دست كم در نیمی از موارد، می توانند به آن چه در جستجویش هستند، دست یابند.
از دیگر ویژگی های اینترنت، این است كه وب به همه افراد، خدمات مطبوعاتی و انتشاراتی با نرخ بسیار ارزان ارائه می نماید، واقعیتی كه تأثیر روانی بالقوه ای دارد. همچنین پُست الكترونیك به صورت یكی از محیط های اینترنتی بسیار مهم برای كاربران شبكه درآمده است. و هم اینك كاربران پست الكترونیك، آن را در كنار وب، به عنوان یكی از فن آوری های ضروری تلقی می نمایند.
فضای شاخص دیگر بر روی اینترنت، همایش گفتگوهای نا هم زمان است. این همایش ها، كنفرانس های در حال جریان است كه در آن ها شركت كنندگان، موضوعات (زنجیره هایی) را آغاز می كنند و برای هم پاسخ هایی می فرستند و گفته های افراد دیگر را مطالعه می نمایند. این جلسات از آن جهت ناهم زمانند كه شما می توانید داده هایی پیرامون مباحث را كسب كرده، دیدگاه خود را در هرگاه از روز یا شب ارائه نمایید. بنابراین آهنگ كنفرانس ها ممكن است بسیار كُند باشد. تبادل نظر در مورد موضوعی واحد ممكن است روزها یا هفته ها ادامه یابد.
معدودی از گونه های گوناگون همایش های بحث و گفتگو وجود دارد كه به طور جزئی، جنبه های روان شناختی متفاوت دارد. یكی از آنها فهرست پستی است كه گونه ی ویژه ای از نشانی ضست الكترونیك و دارای مشخصه ی خودكار است. این فهرست، همه ی پیام های دریافتی را دوباره به سوی فردی كه در جلسه ی بحث و گفتگو شركت داشته، پست می كند. برای نمونه، ممكن است شما در صورت دلبستگی به سبك شناسی، بخواهید مشترك یكی تز صدها فهرست پستی GENTIPSـL، كه به این موضوع می پردازد، باشید. در چنین فهرستی مشتركات پیرامون چگونگی كاوش در مورد نیاكان خود، رهنمودهایی بیان می نمایند. هنگامی كه مشترك فهرست پستی شوید، امكان ورود به درون صندوق پست الكترونیك شما هم فراهم می شود و مشتركان دیگر به همه ی پیام های فرستاده شده ی شما دسترسی خواهند داشت.
اینترنت با روش هایی شگفت آور بر شیوه ی عملكرد افراد اثر می گذارد. چون افراد در برقراری نخستین ارتباط، بیشتر به پست الكترونیك، سایت های وب، همایش های بحث و گفت وگو و كمتر به تلفن، نامه و دیدارهای رو در رو متكی هستند، در برداشت های اولیه، نقاب شخصیتی درون شبكه ای نقش عمده تری را بیش از پیش ایفا می نماید. چنین به نظر می رسد كه درون شبكه (روی خط)، كمتر علاقه وجود دارد كه ریزه كارهای آداب معاشرت و نزاكت رایج در بر همكنش های اجتماعی به جا آورده شود.
در اینترنت، جنسیت نسبت به سن، آسان تر آشكار می شود. شركت كنندگان در گروه بحث تخصصی، خیلی كم از سن می پرسند، ولی در ایستار (موقعیت)های مناسب اجتماعی در صورت مشخص نبودن سن و جنسیت بی امان تر به شخص فشار وارد می شود كه آن ها را فاش سازد.
شركت كننده ای كه در اتاق های گپ زنی و به گونه ی فردی بیگانه به گروهی می پیوندد، ممكن است از همان آغاز گفت و گو انتظار دو پرسش را داشته باشد: «چند سال دارید؟» و «زن هستید یا مرد؟» این پرسش های مستقیم، به طور معمول به همین شكل ناخوشایند پرسیده می شود. هر از چند گاهی، این كاوش یا بازجویی ممكن است كمی زیركانه تر صورت گیرد. امكان دارد كه هم صحبت بپرسد آیا درس می خوانید؟ و اگر چنین است در دانشكده یا دبیرستان؟ هدف این كاوش ها كسب دو خیر اجتماعی ضروری است: سن و جنسیت شما. در محله های اجتماعی اینترنت، به كار بردن فشار برای فاش ساختن سن و جنسیت فراوان است. كاربران با همان روشنی گستاخانه ای كه در مورد سن، جنسیت یا خاستگاه افراد پرس وجو می كنند، در مورد نژادشان به كندو كاو نمی پردازند.
ویژگی های دنیای درون شبكه ای تا اندازه ای به علت بی نام و نشانی و نبودن نشانه های دیداری و شنیداری، مجموعه ی گسترده ای از نقش آفرینی ها، فریب ها، گفته ها یا نوشته های نیمه درست و گزافه گویی ها را امكان پذیر می سازد و در همین حال ما را نسبت به عواقب شان هوشیار می سازد.
پژوهش پیرامون نامه های الكترونیك مبادله شده بین دانشجویان دوره ی لیسانس در دانشگاه دولتی نیویورك در پلاستبرگ، نشان داد كه دانشجویان از این رسانه برای كاربردهای بی شماری استفاده می نمایند، ولی باز هم گذشته از هدف، سبك آن ها با گونه ای الگو سازگاری داشت. حتی دانشجویانی كه هرگز از پست الكترونیك استفاده نكرده بودند، هنجارها را پرشتاب از همدیگر آموختند و پست الكترونیك را به الگویی شبه گفت و شنود تبدیل نمودند. با نگاه كردن به چندین نمونه می توان برخی از چارچوب ها و هنجارها كلی را آموخت. املاهای غلط، اشتباه های نقطه گذاری، انحراف ها و جملات نا دستوری، به طور كامل مورد پذیرش بوده و حتی خواهان بیشتری دارند. شوخی های خارج از نزاكت، عشوه گری ها، جناس (بازی با واپگان) و كنایه همگی معمولند.
بسیاری از بررسی های ارتباطات با واسطه ی كامپیوتر نشان داده است كه بر خلاف زندگی واقعی، كه در آن ها غالب، موقعیت افراد مشخص می سازد كه چه كسی باید در بحث سهم و نفوذ بیشتری داشته باشد، گرایش گردهم آیی های بال واسطه ی كامپیوتر بر آن است كه به افراد دارای موقعیت های پایین تر نیز فرصت مساوی برای مشاركت در بحث بدهد. «ساراكیسلر» و همكارانش این پدیده را در پاره ای از نخستین پژوهش هایی كه در مورد بر همكنش های گروهی با واسطه ی كامپیوتر انجام گرفته بود، مشاهده كردند. از گروه های سه نفره خواسته شده بود تا با كار در حالت گپ زنی همزمان با استفاده از كامپیوتر، وضعیت پست الكترونیك ناهمزمان یا در موقعیت های رو در رو، در مورد مسائل گوناگونی به هم اندیشی دست یابند. آنان دریافتند كه در همه ی گروه ها، یكی از افراد گرایش به چیرگی بر گروه داشت ولی این موضوع در گروه های با میانجی گری كامپیوتر، بسیار كمتر مشخص می شود. این پدیدهٔ ی همترازسازی، به ویژه از آن جهت جالب است كه پژوهش نشان داده است كه تماس های مسیان گروهی، كمك شایسته ای بنماید. بنابراین كاربران در یك تصور دلنشین كه موعظه و توصیه ای در كار نیست به خیال آزادی مطلق، احساس شخصیت می كنند. ممكن است افراد در اینترنت ندانند كه شما به لحاظ شخصیتی چه ویژگی هایی دارید، ولی از این موضوع آگاهند كه آیا شما خبره یا تازه كارید. بنابراین یكی از ویژگی هایی كه در اینترنت برای تعریف و تمایز گروه های همبسته ی نخبگان به كار می رود، كاردانی و خبرگی یا به اصطلاح، «تخصص گرایی» است كه از جمله «ایسم»هایی است كه احتمالاً در اینترنت بیش از زندگی روزمره رایج است. برای نمونه در پاره ای از گردهمایی ها، آگاهی خودی ها از سوابق و هنجارها ممكن است خط فاصله ای بین پاره ای از گروه های همبسته(درون گروه ها) و برون گروه ها پدید آورد ولی در همین حال این فاصله چندان ارتباطی با نژاد، سن، جنسیت یا قومیت افراد نداشته باشد. در این گونه بحث ها، خرده متنی زیربنایی وجود دارد كه از چشم گروه تازه وارد، پوشیده می ماند.
اینترنت از گروه ناهمگونی از افراد، پشتیبانی به عمل می آورد، گروهی كه روز به روز ناهگن تر می شود. نامتحمل است كه افراد این گروه، همانند هر انسان نرمال دیگری كه در محیطی قرار گرفته باشد، یك دل و یك زبان و در همه ی موراد با همدیگر هم اندیش باشند. الگوهای ارتباط الكترونیك در اینترنت، به گونه ای است باز هم احتمال پیدایش هم اندیشی را كمتر می سازد. بسیار دشوار است كه بتوان در شبكه، شمار زیادی ار افراد را بر آن داشت كه در مورد بخش عمده ی هر موضوع، به هم اندیشی(توافق) برسند. زیرا الگوهای پیچیده ی ارتباط، رویدادهایی كه دور از «همسایگان» شماست، را در هاله ای از ابهام فرو می برد.
طراحان وبی كه با عرضه ی هنرهای گرافیك تخیلی و عناصر چند رسانه ای در سایت های خود، خواهان خشنودی پیام گیران و جلب مشتریان بیشتری هستند، كم كم دارند به واقعیت روانی اثرات ناكافی بر افراد پی می برند. به عنوان نمونه یكی از ویژگی های A merica online، تصمیم این شركت مبنی بر آن بود كه هر ۱۲ سرویس داده ای o nline كه در Vriginia قرار دارد و پست الكترونیك اخبار، خدمات آموزشی و تفریحی و دستیابی به اینترنت را فراهم می آورد. A merica online یكی از بزرگترین ISPهای آمریكاست زمانی كه كاربران نهایی وارد سیستم می شوند، تصاویر گرافیك جدیدی را دریافت و بارگذاری كنند. آن ها قول دادند زمانی را كه برای دریافت و بارگذاری این تصاویر مصرف می شود، به حساب مشتریان نگذارند، ولی كاربران نهایی با دلسردی و ناكامی پیش بینی شونده ای واكنش نشان می دادند و از این عصبانی بودند مه این خدمات درون شبكه ای، بسیار مغرورانه با وقت مشتری برخورد می نماید.
آنان تأخیر زمانی (ارتباط تأخیری) عامل اصلی به وجود آمدن ناكامی است. چنین می نماید كه گفت وگو كنندگان اینترنتی هنگامی كه تأخیر كوتاه شاید ۲ یا ۳ ثانیه _ است، به طور منطقی رضایت خاطر دارند. وقتی كه این تأخیر بالغ بر ۸ یا ۹ ثانیه و یا حتی بیشتر می شود، سطح احساس ناكامی به گونه ی چشمگیری افزایش می یابد. بنابراین علیرغم اینكه صورت و فضای گرافیكی در اینترنت بسیار حائز اهمیت است اما این زیبایی صوری در مقابل زمان، عنصری كم اهمیت جلوه می كند. گفت و شنود همزمان در یك محیط ارتباطی، نزدیك ترین شكل به مكالمه است.
بنابراین، تذخیر زمانی در گفت و شنودهای همزمان، هنگامی مورد پذیرش است كه دست كم به گونه ای معقول به الگوی تأخیر گفت و گو نزدیك باشد. «كریستوفروری» از دانشگاه «كارنگی» ملون بسیاری از گونه های تأخیرهای زمانی در گفت و گوی بازپخش اینترنت را مورد بررسی قرار داد و دریافت كه شركت كنندگان در ظاهر جملات خود را می سازند و واژگان را به نحوی زیركانه به كار می برند تا تأخیر زمانی را كم و بیش در محدوده ی قابل قبولی حفظ نمایند. برای نمونه، بنا بر محاسبات او، حتی اگر گفت و گوكنندگان بتوانند پیام های طولانی تری را تایپ نمایند، میانگین شمار واژگان پیام ها حدود ۶ كلمه است. بی گمان گفت وشنودكنندگان نیز از كوته نوشت هایی استفاده می جویند تا در كار سخت تایپ و صرف وقت، صرفه جویی نمایند.
هرگاه آدمیان باور كنند كه عمل كردشان به گونه ی مستقیم به خودشان نسبت داده نمی شود، احتمال پایبندی شان به چارچوب ها و آداب و رسوم اجتماعی كمتر می شود. روشن است كه بسیاری از افراد در اینترنت، خود را در پناه ناشناسی پنهان نمی سازند و با میل و رغبت، نام، وابستگی، شماره تلفن و بیان گفته های مطلوب و مورد پسندشان را به مقالات اهدایی همایش و پیام های الكترونیك خود می افزایند. با وجود این، ارتباط اینترنتی كلان در شرایطی به وقوع می پیوندند كه شركت كنندگان در آن، درست یا نادرست، باور نمایند كه هویت آن ها را نمی توان شناسایی كرد. گذر از لابه لای محیط های اینترنت و میزان تأثیر آن ها بر زندگی مان، وابسته به شدت بی نام و نشانی و مسئولیت پذیری ما در زمانی است كه در آن محیط ها به سر می بریم. افراد در مواردی كه گمان دارند هیچ كس نمی تواند به هویت واقعی آنان پی ببرد، ممكن است به شیوه ای بی پروایانه و بسیار بی شرم و آزرم عمل نمایند. در محیط هایی كه امكان این گونه بی پروایی فراهم است یا دست كم اندكی امكان رك گویی وجود داشته باشد، افراد ممكن است در هر دو جهت مثبت و منفی، اختیار خود را از دست بدهند و راه تندروی(افراط) پویند. بر این اساس، گروه های كنفرانس كامپیوتری ناشناس، بیش از شش برابر گروه های غیر ناشناس، نظرات رُك و بی پرده بیان می نماید.
صحنه ی اینترنت سرشار از طبایع (خلق های) گوناگون است، اما آیا افراد بامزه و شوخ طبع، گیراترند؟ آیا به كسانی كه ما را می خندانند، دلبستگی بیشتری داریم؟ «ملیسا بكلیا وانزر» و همكارانش، طی مطالعه ای از آزمایش شوندگان خواستند كه پرسش نامه هایی را در مورد شوخی و زندگی اجتماعی تكمیل نمایند. هم چنین از آنان خواستند تا نسخه ی اندك متفاوتی از پرسش نامه ای كه بینپ آنان را در مورد شوخ طبعی شخص و جذابیت او بیان می داشت پُر كنند.
شوخ طبعی این افراد، همان گونه كه بعدها آشنایان شان هم تأیید كردند، در حد مطلوب بود. با این همه، رتبه بندی كشش (جذابیت) اجتماعی آنان منوط به نوع شوخ طبعی آنان بود. اگر همواره دیگران آماج شوخی های آنان بودند، كشش (جذابیت) اجتماعی آنان افزایش می یافت. افراد گروه نیز كمتر احساس تنهایی می كردند و این خود بیانگر آن بود كه مردم از آنان خوششان می آید و به دنبال معاشرت با آنان هستند.
در اینترنت، خوش خلقی (شوخ طبعی) ممكن است در كشش میان فردی، نیروی توانمندی باشد زیرا كه در سایه ی عامل ظاهر قرار نمی گیرد. در اینترنت می توان شوخ طبعی خویش را به آسانی با نوشتن متنی ابراز داشت و آنان كه در این مورد سرآمد دیگران باشند، احتمالاً در رتبه بندی كشش میان فردی، نمران اضافی را كسب می كنند. پاره ای اجتماعات اینترنتی، آكنده از شوخی و اعضای آن ها در پی یافتن راه هایی ابتكاری و خلاق برای خنداندن دیگران هستند.
پاره ای فضاهای مبتنی بر شوخی اینترنت ممكن است آنچنان گیرا و آن فدر سرگرم كننده باشد كه افراد را به استفاده های فشرده و حتی استفاده ی مفرط و بی اختیار از آن ها وادار سازد. در اوایل سال های دهه ی ۱۹۹۰، اشاره به این كه افراد ممكن است به استفاده از اینترنت «معتاد» شوند، اغلب با خنده ی بلند روبرو می شد، ولی با روشن شدن موارد بیشتر و بیشتری از این حالت _ خواه به شكل روایت یا از طریق بررسیـ و افزایش شمار كسانی كه برای گریز از این ناراحتی، از متخصصان درخواست كمك می كردند، بسیاری از افراد در این باب كنجكاو گردیدند. در هنگامه ی یورشی برای پیوستن خانه ها، مدارس، كتابخانه ها و مشاغل به شبكه ی اینترنت به عمل آمد، صداهای ضعیف تری نیز به گوش می رسید كه بیانگر مشكلات رفتاری بود كه ممكن بود در پس پرده، بروز نماید. طبق معمول، همه ی اموری كه با اینترنت ارتباط پیدا می كند ممكن است از مرز اعتدال خارج شود و موضوع «اعتیاد» به اینترنت، مورد جرّ و بحث ها و گزافه گویی های بسیار قرار گرفته است. با این همه، زمینه ساز این روایات شورانگیز، كسانی هستند كه به علت گذراندن بیش از اندازه ی وقت خود در ارتباط با شبكه، دچار مشكل شده اند و نمی توانند از این كار دست بردارند. همان گونه كه ملاحظه خواهیم كرد، پاره ای ویژگی های برخی از زمینه های اینترنت، ممكن است باعث شكوفا شدن آن الگوی رفتاری گردیده باشد. «كمبرلی یانگ» از دانشگاه «پیترزبور» در «برادفورد»، مطالعه ی آغازینی بر روی این پدیده انجام داد و به گونه یی با آن برخورد كرد كه گویا وجوه مشتركی با قماربازی بیماری گونه دارد. او در پرسشنامه ای كه اغلب برای تعیین میزان قماربازی بی اختیار افراد به كار می رود، دگرگونی هایی ایجاد كرد تا بتواند با بهره گیری از آن، كسانی را كه می شد وابسته به اینترنت به شمار آورد از آن هایی كه دچار وابستگی نبودند، جدا سازد. ابزار غربالگری، پرسش های زیر بود و هر كس به پنج یا بیش از پنج مورد پاسخ مثبت می داد، به عنوان «وابسته» (معتاد) به شمار می آمد.
آیا احساس می كنید مجذوب اینترنت شده اید) راجع به فعالیت درون شبكه ای پیشین می اندیشید یا منتظر جلسه ی ارتباط بعدی هستید)
آیا احساس می كنید برای رسیدن به خشنودی، مقادیر رو به افزایشی از وقت خویش را در اینترنت می گذرانید؟
آیا به طور مكرر، تلاش های ناموفقی در مورد كنترل، كاهش یا قطع استفاده از اینترنت به عمل آورده اید؟
آیا به هنگام تلاش برای كاستن یا قطع استفاده از اینترنت، احساس ناآرامی، بی حوصلگی، افسردگی یا بدخلقی می كنید؟
آیا بیش از آنچه از پیش در نظر داشته اید در ارتباط با شبكه باقی می مانید؟
آیا به خاطر اینترنت، رابطه ی چشمگیری را یا شغل یا فرصتی آموزشی یا كاری را به مخاطره انداخته یا دل به دریا زده اید؟
آیا تاكنون برای پنهان داشتند میزان درگیری (اعتیاد) خود در اینترنت، به اعضای خانواده، درمانگران یا دیگران دروغ گفته اید؟
آیا از اینترنت، به عنوان راهی برای فرار از مشكلات یا حالات ناراحت كننده (مانند احساس بی پناهی، گناه، ناآرامی، افسردگی) بهره گرفته اید؟
از طریق آگهی در روزنامه برای متقاضیان جوان، مراجعه به محوطه ی دانشگاه ها، فرستادن پیام برای گروه های پشتیبانی الكترونیك مختص افراد معتاد به اینترنت و دیگر شیوه ها، بررسی با تلفن یا از طریق وب انجام گرفت. قرار گرفت. از بین حدود ۶۰۰ پاسخ، تقریباً دو سوم افراد دارای ملاك های لازم برای این كه در گروه «وابسته» قرار گیرند، بودند. در ظاهر امر، این رقم به شكل سرسام آوری بالا می نماید ولی اگر اندازه ی نمونه را در نظر گیریم، دیگر چندان جای شگفتی نیست. شیوه ی اعلام بررسی به گونه ای بود كه افرادی را كه به هر دلیل نگران این موضوع بودند هدف می گرفت، شاید بدان دلیل كه خود آن ها یا یكی از نزدیكانشان دچار این مشكل بودند. شاید تیپ كلشه ای كاربر سخت شیفته ی اینترنت مورد نظر، دانشجوی پسر ژولیده موی اواخر دوران نوجوانی سا دوران بیست سالگی باشد، اما از دیدگاه جمعیت شناختی، ّْگروه “وابسته به اینترنتی” كه به پزسش های پژوهش گر پاسخ داد، به طور دقیق گروهی كه مورد نظر شماست، نبود. بیش از ۶۰% آنان, خانم هایی بودند كه میانگین سنی آنان ۴۰ سالگی بود. اگر این گروه را به صورت دیگری رده بندی می كردیم، ۴۲% آنان در گروه “بدون حرفه” جای می گرفتند كه شامل خانم های خانه دار، افراد ناتوان، بازنشسته و دانشجوبانی می شد كه به عنوان حرفه به این كار می پرداختند. ۳۹% دیگر، كارمندان اداری و كسانی بودند كه مشاغل غیر فنی داشتند، در حالی كه تنها ۸% پاسخگویان دارایی سمت هایی در فن آوری سطح بالا بودند. با این همه، افراد غیر وابسته به طور عمده از جنس مردانه بودند و میانگین سنی این گروه بین میانه تا سال های پایانی بیست سالگی بود. طبق معمول، هر گونه بررسی مانند این با مشكلاتی روبروست و همه ی آن ها مربوط به نمونه برداری نبود. برای نمونه، علت این كه این همه زن در گروه “وابسته” قرار گرفته بودند، ممكن است این باشد كه به طور كلی بانوان بیش از مردان علاقه مند به دریافت یاری برای حل انواع گرفتاری های روان شناختی خود هستند و هم چنین آنان خیلی راحت تر از دیگران، راز دل می گشایند. این یافته، كه آنان چنین درصد بالایی از نمونه ی افراد “وابسته به اینترنت” را تشكیل می دادند، ممكن است در وهله ی نخست بازگوی آن باشد كه آن ها گرفتاری هایی دارند و در جستجوی یاری برآمده اند. گروه وابسته (معتاد) اظهار داشتند كه هر هفته به طور متوسط ۳۸/۵ ساعت وقت خویش را در اینترنت گذرانده و به فعالیت هایی می پردازند كه ارتباطی به امور آموزشی (دانشگاهی) یا استخدامی ندارد.
از آن جا كه همه ی این بررسی شامل داوطلبانی بود كه از قرار معلوم، مسحور و شیفته ی موضوع بودند و به انتخاب خود, وقت خویش را صرف پر كردن پرسش نامه ی اینترنتی یا پاسخ گویی به مصاحبه های تلفنی كرده بودند، هرگونه نتیجه گیری در مورد گستره ی مشكل استفاده ی بیش از حد، در جمعیت كاربران اینترنت در بهترین شرایط، احتمالی و غیر قطعی خواهد بود. ملاحظه می كنیدكه از چه روی، تحلیل و تفسیر بررسی ها و درصدهایی كه با بهره گیری از آن ها محاسبه می شود، ممكن است تا این اندازه نومیدكننده و گاه گمراه كننده باشد. بسته به نوع پزسش هایی كه مطرح می كنید، چگونگی مطرح كردن آن ها و این كه چه كسی به آن ها پاسخ می دهد و با چه میزان ممكن درستكاری و صداقت، پاسخگویان رفتار و نگرش های خویش را گزارش می دهند، ممكن است شما پاسخ های آشكارا ناهمسانی به دست آورید. هم چنین باید بدانید كه تعاریف اصطلاحاتی مانند “وابسته” یا “استفاده ی افراطی” در چنین حوزه ی جدید و ناكاویده ای غیر قابل اعتماد است. بنابراین جای شگفتی نیست كه بررسی ها، نتایج درهم و نابسامانی به دست می دهد و هیچ كس به طور دقیق نمی داند كه در این بررسی ها چه چیزی اندازه گیری می شود.
بسیاری از نگرانی های پیرامون اینترنت، دربرگیرنده ی كودكان و نوجوانان است. در طی چند سال، فن آوری بی اندازه توانمندی پدید آمد كه دسترسی به بهترین و ناپسند ترین چیزهایی كه آدمیزاد می تواند ارائه كند و هرآن چه از چیزهای میان مایه و پیش پا افتاده، سرگرم كننده، یا غیر معمول كه در بین آن ها جای گرفته است، را امكان پذیر ساخت. در بسیاری از خانواده ها، این كودكان اند، كه فن آوری تازه را به خانه ها می آورند، آن را نگه داری می كنند و تلاش دارند پیشرفت های نوین آن را برای پدر و مادر خویش توضیح دهند. هم چنین، بیشتر اوقات جوان ترها هستند كه به ماجراجویی در اینترنت می پردازند، گوشه های نازه ی آن را می كاوند و توانمندی های نوین آن را كشف می كنند؛ در حالی كه پدر و مادر به ندرت سراغ آن می روند و به اندكی پست الكترونیك و سركشی به چند وب سایت دلپسند، بسنده می كنند. آگاهی هایی كه كودكان از طریق كاوش در اینترنت، به دست می آورند، به یرعت به سایر كودكان انتقال می یابد، ولی انگشت شمارند پدر و مادرانی كه چنین داده هایی را به دست آورند.
به خاطر باور راستین خود به ارزش آموزشی اینترنت و همچنین بدان علت كه امید بود كه این فن آوری بتواند مشكلات پردردسر آموزشی را حل كند, از سرشت چند بعدی اینترنت غفلت شد. این ابزار بسیار فراتر از قفسه ای است كه در كتابخانه ای عمومی بر فراز میزی قرار گرفته باشدكه افراد جوان ـ به هنگامی كه به كاوش در مورد چیزهایی فراتر از آنچه در كتابخانه ی دبستان یافت می شود می پردازند ـ نیاز به راهنمایی داشته باشند. بدبختانه، میزان رهنمودهای خردمندانه و زیركانه ی فنی چندان فراوان نیست و در همین حال، بالغین هم در به كار بردن این فن آوری، خیلی زبردست نیستند. همه ی ما می دانیم كه باید كودكان را از نقاط مایه ی نگرانی و خطرناك اینترنت دور داریم، ولی بسیاری از افراد احساس می كنند كه از شایستكی لازم برای این تقش برخوردار نیستند.
موضوع عرزه نگاری (پورنوگرافی) از نظر بسیاری از پدران و مادران، وب سایت های سه مرحله ای X rated در بالای فهرست نقاط خطرناك قرار دارد. بی گمان بهره گیری از نرم افزار پالینده (فیلتركننده) و “Website rating services” به پدران و مادران در ایفای نقش خودشان، كمك خواهد كرد. با این همه، ابزارهای خودكار، جایگزین داوری و راهنمایی خردمندانه نخواهد بود، به ویژه از آن روی كه اینترنت، پیشرفت بسیار پرشتابی دارد و هرزه نگاری (پورنوگرافی) تنها یكی از گونه های مطالب اینترنت است كه برای كودكان نامناسب است. دیگر نمونه های آن سایت های نفرت (كه در آن ها از گروه های ویژه ای بدگویی می شود)، گردهمایی هایی كه در مورد خشونت و اسلحه پدید می آید، یا سایت های رمزگشایان(دزدان كامپیوتر) كه دسترسی غیر قانونی به مطالب را ترویج می كنند.
اینترنت به عنوان متعادل كننده ی وضعیت همه منظوره و خنثی كننده ی نگرش های قالبی، دگرگونی های شگرفی پدید خواهد آورد. میزان پژوهش هایی كه در زمینه ی عاوم اجتماعی ـ به ویژه در مورد آثار محیط های اینترنتی ـ انجام گرفته، در حال افزایش است.