از پیچیده ترین اعضای بدن می توان به مغز اشاره داشت. سالیان زیادی است که دانشمندان در رابطه با این عضو تحقیق و مطالعه می کنند. نتایج بسیاری از این تحقیقات به دست آمده که نحوه ی عملکرد این عضو پیچیده را برای ما آشکار ساخته است. در این مطلب به شما راهکار هایی را می آموزیم که به کمکشان می توانید راحت تر بیاموزید.
مغز، عضوی پیچیده است. به هرحال، مسئول همه توانایی ها و همه پیچیدگی های ماست. دانشمندان، سال های متمادی این عضو را مورد مطالعه قرار داده اند و (مخصوصاً در سال های اخیر) چیزهای زیادی درباره نحوه كار آن فهمیده اند. غیرممكن است كه این پیشرفت ها را بتوان در چند جمله ساده خلاصه كرد، از این رو، این كتاب مطالب زیادی دارد. من سعی كرده ام این مطالب را به صورتی منطقی سازماندهی كنم و آنچه را نیاز به دانستن آن دارید، به ترتیبی كه نیاز دارید، ارائه كنم (به هر حال شما پیش از فهمیدن برخی مطالب، نیاز دارید اول چیزهای دیگری را یاد گرفته باشید). در ضمن سعی كرده ام تا حد ممكن، واضح بنویسیم و مثال ها را تا جائیكه می توانم ساده و روشن انتخاب كنم. با این حال نباید انتظار داشته باشید فقط با یك مطالعه سرسری، بر مطالب این كتاب مسلط شوید.
یادگیری درباره فیزیولوژی رفتار، چیزی بیش از حفظ داده ها است. البته داده هایی وجود دارند كه باید به خاطر سپرده شوند، مثل اسامی قسمت های مختلف دستگاه عصبی، اسامی مواد شیمایی و داروها، اصطلاحات علمی مربوط به پدیده های ویژه و روش های مورد استفاده برای بررسی آن ها، و از این قبیل. اما در هیچ زمینه ای، كندوكاو اطلاعات كامل نشده است، ما فقط كسر اندكی از آنچه را كه باید بدانیم، می دانیم. و تقریباً با اطمینان می توان گفت بسیاری از داده هایی كه ما در حال حاضر می پذیریم، روزی نادرست بودن آن ها اثبات خواهد شد. اگر تمام کاری که می كنید، یاد گرفتن داده ها باشد، زمانی كه این داده ها مورد تجدید نظر قرار می گیرند، چه خواهید كرد؟
چاره این كهنه شدن، دانستن فرآیندی است كه این داده ها از طریق آن ها به دست آمده اند. در علم، داده ها نتیجه گیری هایی هستند كه دانشمندان درباره مشاهدات خود به آن ها دست می یابند. اگر شما فقط نتایج را بیاموزید، كهنه شدن دانش تان، تقریباً حتمی است. باید به خاطر داشته باشید كه كدام نتایج رد شده اند و نتایج جدید كدام اند، و این شیوه یادگیری طوطی وار، دشوار است. اما اگر راهبردهای پژوهشی را كه دانشمندان مورد استفاده قرار می دهند، مشاهداتی كه انجام می دهند و منطقی را كه به نتیجه گیری ها منجر می شوند، بیاموزید، به دركی می رسید كه هنگام ظاهر شدن مشاهدات جدید (و داده های جدید) به راحتی قابل تجدیدنظر است. اگر آنچه را كه در پس نتیجه گیری ها قرار دارد، بفهمید، در نتیجه خواهید توانست اطلاعات جدید را به آنچه كه در حال حاضر می دانید، ضمیمه كنید و خودتان، این نتایج را مورد بازبینی قرار دهید.
با در نظر گرفتن این واقعیت ها درباره یادگیری، دانش، و روش علمی، این كتاب فقط مجموعه ای از داده ها را ارائه نمی كند، بلكه توضیحی از روال ها، آزمایش ها و استدلال های منطقی را نیز كه دانشمندان در تلاش برای فهم فیزیولوژی رفتار به كار برده اند، عرضه می كند. اگر از روی مصلحت اندیشی، بر نتیجه گیری ها توجه كنید و فرآیندی را كه به آن ها منجر شده، نادیده بگیرید، این ریسك را مرتكب می شوید كه دانشی كه كسب می كنید، به سرعت كهنه خواهد شد. از طرف دیگر، اگر سعی كنید آزمایش ها را بفهمید و ببینید كه نتیجه گیری ها چگونه از نتایج به دست می آیند، دانشی كسب خواهید كرد كه پویا است و تحول پیدا می كند.
حال اجازه دهید چند پیشنهاد عملی درباره مطالعه ارائه كنم. شما در طول كل حرفه علمی خود، مطالعه كرده اید و بدون شك به برخی راهبردهای مفید در این مسیر دست یافته اید. حتی اگر مهارت های كارا و مؤثری به دست آورده باشید، حداقل، این احتمال در نظر بگیرید كه ممكن است راه هایی برای بهبود آن ها وجود داشته باشد.
اولین بار كه به مطالعه مطالب می پردازید، باید تا حد امكان بدون وقفه مطالعه كنید. به عبارت دیگر، فصل را بدون نگرانی از حفظ جزئیات مطالعه كنید. سپس، بعداز اینكه موضوع درس برای اولین بار در كلاس مطرح شد، این بار مطالب را به دقت بخوانید. در حین مطالعه از یك قلم یا مداد استفاده كنید. از ماژیك برای علامت گذاری متن استفاده نكنید. علامت گذاری برخی از لغات با ماژیك، یك رضایت لحظه ای ایجاد می كند. حتی ممكن است تصور كنید كه كلمات علامت گذاری شده تا حدی به خزانه دانش تان منتقل شده اند. شما آنچه را كه مهم بوده، انتخاب كرده اید، و وقتی مطالب را دوره می كنید، فقط لازم است كلمات علام گذاری شده را بخوانید. اما این یك توهم است.
فعال باشید، نه منفعل. خود را وادار كنید همه كلمات و اصطلاحات را یادداشت كنید. تبدیل اطلاعات به عبارت های متعلق به خودتان نه تنها متنی برای مطالعه قبل از امتحان تهیه می كند، بلكه به انتقال مطالب به ذهنتان نیز كمك می كند (كه برای امتحان هم لازم است). استفاده از ماژیك علامت گذاری، یادگیری را به تاریخ دیگری موكول می كند، اما تبدیل اطلاعات به كلمات و عبارت های خودتان، باعث آغاز فرآیند یادگیری در همان لحظه می شود.
یك روش خوب برای وادار كردن خود به تبدیل مطالب به عبارت های خودتان (و در نتیجه انتقال آن ها به مغزتان) این است كه به پرسش های موجود در راهنمای مطالعه، پاسخ دهید. اگر نمی توانید به سؤالی پاسخ دهید، پاسخ را در كتاب جستجو كنید بعد كتاب را ببندید، و پاسخ را بنویسید. عبارت «كتاب را ببندید» مهم است. اگر پاسخ را كپی كنید، بخش بسیار كوچكی از تمرین را انجام داده اید. اما اگر خود را وادار كنید تا اطلاعات را تا زمان نوشتن به خاطر داشته باشید، شانس بیشتری برای یادآوری بعدی آن خواهید داشت. اهمیت راهنمای مطالعه در این نیست كه مجموعه ای از پاسخ های كوتاه با دست خط خودتان داشته باشید تا پیش از آزمون، مطالعه كنید. رفتارهای كه به یادگیری بلند مدت منجر می شود این است كه به اندازه كافی درباره مطالب فكر كنید تا بتوانید آن را با جمله بندی خودتان، خلاصه كنید، و سپسی عمل یادداشت كردن آن عبارت ها را به انجام برسانید.