موقعیت هراس در زنان بیشتر از مردان شایع است.در هر سنی رخ می دهد.پزشک در مورد علائم ترس از مکانهای شلوغ سوالاتی می پرسد. او همچنین ممکن است آزمایش خون انجام دهد.
آدمی برای گذران حیات فردی و جمعی خودش نیاز به ارتباط جمعی دارد. زندگی ما اجتماعی است. به کمک یکدیگر نیاز داریم. زندگی دور از اجتماع نمی تواند برای ما خیر و رفاه بیافریند و نیز انسان به تنهائی قادر نیست با همه مسائل و مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کند و با زندگی بسازد.
انزوا شخصیت افراد را ضعیف و روح آن ها را علیل می سازد. آدمی را به عالم رؤیا و تخیل فرو می برد، به اتلاف عمرش وا میدارد و چنین فردی کی می تواند در عالم حیات اجتماعی خود سروسامانی پیدا کند و به کارهای خود و دیگران برسد.
علایم و نشانهها
گوشهگیری با یک سلسله علایم متعدد و به هم پیوسته همراه است. فرد گوشهگیر چون مشکلاتش را نمیتواند در عالم واقعیت حل کند، به تخیل فرو میرود و به خیالبافی میپردازد، بیهدف است و نمیداند چه باید بکند و برای آیندهاش چه طرحی بریزد. از مردم گریزان است و تمنا و خواهش را به عنوان تحمیل میداند و در برابر آن به شدت مقاومت میکند. از اینرو، در ارتباط با اطرافیان دچار تضاد و کشمکش میگردد. برای دفاع از حقش اقدام نمیکند و کنارهگیری را بر تلاش ترجیح میدهد.
محدود ساختن تمام جنبهها و فعالیتهای زندگی، خجالت و سکوت، ناتوانی در برقراری رابطه با دوستان و معلمان، فرار از فعالیتهای اجتماعی و به تعویق انداختن انجام کارها، بیحوصلگی و کسالت، کمک نخواستن از دیگران به هنگام نیاز، در انجام کارها از این شاخه به آن شاخه پریدن، سازش با وضع موجود و اعتراض نکردن به آن حتی در صورت احساس ناراحتی و نگرانی، احساس پوچی و بیارزشی، ابراز وجود نکردن، تقصیر گناهان را به گردن گرفتن، اجتناب از رقابت، درونگرایی و در خود فرورفتن، زود گریستن، غیبت از مدرسه، بیعلاقگی به کلاس، عدم تمرکز حواس، اختلال در خواب و خوراک، بیاعتمادی نسبت به تواناییهای خویش، داشتن نگرش منفی و بدبینانه به اطرافیان، مطرح نکردن اشکالات درسی در کلاس و عقبماندگی درسی در بین دانشآموزان گوشهگیر به وفور مشاهده میشود.
انواع حالات انزواطلبی
انزواطلبی میتواند به صورتهای مختلفی تجلی نماید. این صورتها و حالات، خود دارای درجات متفاوتی از شدت و ضعف هستند که مهمترین آنها به شرح زیر است:
1. گوشهگیری اجتماعی
این گروه از افراد در سازگاری اجتماعی دچار شکست شده، از مصاحبت با مردم خودداری مینمایند و سرگرمیهای فردی را به شرکت در امور اجتماعی مقدم میدارند. اجتماعی نیستند و تربیت اجتماعی نشدهاند. اغلب اوقات تنها با اعضای خانواده خود و همسالان آشنای خود بازی میکنند و از دیگران دوری مینمایند. شرم و خجالت آنها ممکن است موجب عدم توانایی در کسب برخی مهارتها شود.
2. لالی انتخابی
حالت کلی و اساسی این اختلال، کنارهجویی دائم از صحبت تقریبا در تمام موقعیتهای اجتماعی(از جمله مدرسه) میباشد. علیرغم توانایی در یک زبان محاورهای و صحبت کردن، این کودکان ممکن است به وسیله تکان دادن سر و در بعضی موارد توسط نطق و ادای جملات تکسیلابی و کوتاه ارتباط برقرار کنند. کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال، عموماً مهارتهای زبانی عادی را دارند، اگرچه بعضی از آنها رشد توام با تاخیر و اختلالاتی در تلفظ را دارند.