6

اکثر اعمال ما در هنگام برخورد با دیگران ارادی بوده و کنترل شده می باشد. اما گاهی اوقات ، ضمیر ناخودآگاه ما رفتار هایی را بدون اینکه تحت کنترل ما باشد به صورت سهوی و غیرارادی در رفتار و گافتار ما بروز می دهد.

اگر به هر دلیلی، قصد مخفی کردن این نیت ها را داشته باشیم، بیشتر نیت ها و قصد و هدف های درونی ما نمی توانند برای مدت طولانی مخفی بمانند. این موضوع کمابیش برای همهٔ ما اتفاق افتاده است. بنابراین، توجه بیشتری را طلب می کند.

به طور دقیق از آن هنگام که سعی در مخفی کردن چیزی داریم، ”اشتباه های لپی“ متولد می شوند. در واقع ”اشتباه های لپی“ به آن دسته از رفتارها و گفتارهائی گفته می شود که به طور ناخواسته از آدمی سر می زنند و باعث آشکار شدن نیت ها و خواسته های درونی شخص می شوند و هر نوع اشتباهی شامل فراموشی نام ها، کم کردن وسیله ها، اشتباه های لفظی، اشتباه های قلمی، لغزش های زبانی و به طور کلی طیف وسیعی از اشتباه ها را شامل می شود. اگرچه مبحث ”اشتباه های لپی“ برای اولین بار در روانکاوی توسط دانشمند بزرگ قرن بیستم ”زیگموند فروید“ مطرح گردید، اما این مبحث به طور لزوم افراد بیمار را شامل نمی شود، بلکه موضوع هائی را شامل می شود که در زندگی روزمره بارها با آنها روبه رو هستیم و شناخت آنها ما را به درک بهتر از خود و محیط مان رهنمون می کند.

بعضی ها گمان می کنند لغزش های زبانی فقط در حالت خستگی، هیجان، گیجی و … اتفاق می افتند؛ حال آنکه این قبیل لغزش ها به هر علت که باشند، در سلامت کامل هم احتمال دارد روی دهند.

”فروید“ معتقد است که در پس هرکدام از این اشتباه ها مفهومی نهفته است و با دست کم بیشتر این اشتباه ها بیانگر مفهومی غیرقابل اشتباه می باشند که در ضمیر ناخودآگاه گوینده وجود دارند و قرار بوده که مخفی بمانند. بنابراین، این اشتباه ها، واقعه های تصادفی نیستند، بلکه اعمال ذهنی جدی هتند و ناشی از عملکرد همزمان دو قصد یا نیت متفاوت می باشند. باید در نظر داشت از دو قصد یا نیت رقابت کننده در ”اشتباه های لپی“ یکی همواره آشکار است، اما دیگری چنین نیست. حال باید ببینیم برای کشف آن قصدی که آشکار نیست، چه باید بکنیم؟

به عنوان نمونه، شخصی به منزل دوستش می رود و برای دوستش که منزل نیست، پیغامی می گذارد با این مضمون: ”تشریف آوردیم، نبودید“، پس از آن با خود می اندیشد چه اشتباهی کرده است؛ چرا که این جمله را چنین باید می نوشت: ”آمدیم، تشریف نداشتید“. در واقع گوینده در ضمیر ناخودآگاهش برای خود جایگاهی بالاتر از دوستش قائل است، به بیان دیگر، این اشتباه سهوی، نیت باطنی گوینده را آشکار می سازد.

همان طور که پیش از این گفته شد، اشتباه های لپی، محصول داخل متقابل بین دو خواستهٔ متفاوت هستند که یکی را می توان ”خواست پنهان“ و دیگری را ”خواست آشکار“ نامید. ”خواسته های پنهان“ که به صورت اشتباه بروز می کنند، شامل پرسش اساسی هستند مبنی بر اینکه: ”رابطهٔ بین خواست پنهان و خواست آشکار چیست؟“

در پاسخ می توان گفت: ”نیت پنهان با نیت آشکار یا در تناقض است یا آن را تصحیح می کند یا مکمل آن است و یا نکتهٔ قابل توجه آنکه محتوای خواست پنهان ممکن است هیچ ربطی به خواست آشکار نداشته باشد“.

رایج ترین ”اشتباه های لپی“، آن نوع از لغزش های زبانی هستند که شخص به طور دقیق، عکس آنها را که موردنظرش است، بیان می کند (تضاد محتوائی) و در این حالت، لغزش زبانی، وارونه کنندهٔ معنی است. این نوع از اشتباه ها را ”اشتباه های لپی متناقض“ می نامیم. مانند موردی که پیش از این گفته شد، شخص به جای عبارت ”آمدیم تشریف نداشتید“ عبارت ”تشریف آوردیم، نبودید“ را به کار می برد و یا در مورد دیگر: وقتی سرپرست یک گروه کوهنوردی خستگی گروه را می بیند، از آنان می پرسد: ”آیا قصد پیشروی دارند یا عقب نشینی؟“ در واقع قصد اصلی او، ادامهٔ کوهنوردی است که آن را مخفی کرده است و می خواهد نشان دهد که قصد تحمیل خواستهٔ خود را ندارد. ولی با نگاه به نوع سؤال می توان فهمید او قصد توقف کوهنوردی و یا برگشتن را ندارد. در اینجا مقصود اصلی، قرار است مخفی بماند که لغزش زبانی با به کار بردن کلمهٔ ”پیشروی“ مقصود اصلی را آشکار می کند.

نمونهٔ دیگر: چپ را راست می گوئیم یا صعود را نزول می گوئیم. چرا که هر دو، جهت را تداعی می کنند. قهوه را با کاکائو اشتباه گرفتن، دلیل این است که در ذهن گوینده این دو، دارای جایگاه یکسانی هستند.

برخی از ”اشتباه های لپی“ به دلیل اشتراک محتوای خواست پنهان و خواست آشکار به وجود می آیند که ما آن را ”اشتباه های لپی محتوائی“ می نامیم.

در زیر به موردهائی از این دست اشاره می شود:

ـ مورد ۱: مردی به هنگام صدا زدن همسر خود، نام زن دیگری را به زبان می آورد. در چنین حالتی، به احتمال زیاد این دو زن در ضمیر ناخودآگاه مرد، دارای وجه مشترک می باشند.

ـ مورد ۲: شخصی وقتی دوست قدیمی خود به نام ”آقای مشهدی“ را دید او را ”آقای طوسی“ خطاب کرد. این اشتباه لپی از آنجا ناشی می شود که ”طوس“ و ”مشهد“ از نظر لغوی به یک مکان اشاره می کنند و بنابراین محتوای دو مفهوم، باعث این اشتباه شده است.

ـ مورد ۳: شخصی بعد از ورود به ویلای شخصی اش به سرایدار می گوید: ”شومینه را روشن کن!“ سرایدار می گوید: ”ما اینجا شوفاژ داریم نه شومینه“ این شباهت ”شوفاژ“ و ”شومینه“ به لحاظ گرمازا بودن، باعث بروز اشتباه می شود.

ـ مورد ۴: شخصی ”بندر ترکمن“ را با ”گنبد کاووس“ اشتباه گرفت. وقتی علت آن را جویا شدیم، فهمیدیم که چون ساکنان ”گنبد کاووس“ ”ترکمن“ هستند، این اشتباه رخ داده است.

نوع دیگری از اشتباه های لپی وجود دارند که به خودی خود، مفهومی ندارند، در این حالت، نیت پنهان، هیچ ربطی به نیت آشکار ندارد. این قبیل ”اشتباه های لپی“ را ”اشتباه های بی ربط“ می نامیم. برای روشن تر شدن مطلب، می بایست قانون ”تداعی آزاد“ ”فروید“ را به طور مختصر مورد بررسی قرار دهیم.

ممکن است شخصی به شما بگوید: ”قربان چشم های عسلی ات“ و شما میل به ”عسل“ کنید. با خود بیندیشید که عسل به دلیل دارا بودن گلوکز و کالری زیاد، باعث افزایش وزن می شود. با یادآوری اضافه وزنتان، تصمیم می گیرید ورزش را به نحو جدی آغاز کنید. در واقع پروسه از ابتدا به این شکل درآمد: صحبت از چشم هی عسلی و تصمیم جهت ورزش کردن. این دو مورد در ظاهر هیچ گونه ارتباطی به هم ندارند، بنابراین پاره ای از ”اشتباه های لپی بی ربط“ از قانون ”تداعی آزاد“ پیروی می کنند درست ماند مورد بیان شده، چون اضافه وزن به عنوان یک مشکل اساسی در ناخودآگاه شخص حضور دائمی دارد، ممکن است یک موضوع در ظاهر بی ربط، باعث شود که آن یمل مخفی شده، آشکار گردد و ضمیر ناخودآگاه که در واقع آگاه است و درصدد فرصت، خود را آشکار کند. البته شناسائی این قبیل ”اشتباه های لپی“ به طور معمول، کار دشواری است و نیاز به مهارت فراوان دارد.

لغزش های زبانی و فهم آنها در زندگی چه کاربردهائی دارند؟

در درجهٔ اول در روانکاوی جهت آشکار شدن میل و خواسته های مخفی شده و واپس زدهٔ انسان ها، حائزاهمیت می باشد که گاه از طریق تست های روانشناسی صورت می گیرد. در چنین حالتی، دکتر ا زطریق برقراری مکالمه و یا تست های شناخته شدهٔ روانشناسی، ناخودآگاه بیمار را به یاری می گیرد. از این طریق، مشکل بیمار را شناسائی می کند و واضح است که شناسائی درد، بخش اعظم درمان را شامل می شود.

کاربرد دیگر، بررسی ”اشتباه های لپی“ در فنون مذاکره است. همان طور که می دانیم یکی از فنون رایج مذاکره، این است که بتوانیم خواسته ٔ مخفی شدهٔ طرف مقابل را دریابیم. این خواسته ها به طور معمول در لغزش های زبانی آشکار می شوند. در واقع از طریق تسلط بر این مبحث، ما می توانیم به عنوان یک ستون پنجم در ذهن طرف مقابل عمل کنیم و نظر واقعی او را نسبت به موضوع دریابیم.

همان طور که همهٔ ما می دانیم، جنایتکاران هرگونه اثر را در صحنهٔ جنایت از بین می برند تا دستشان رو نشود، ولی کارآگاهان پلیس، از طریق ”اشتباه های لپی“ که در رفتار و گفتار فرد مظنون بروز می کند، به سرنخ هائی دست پیدا می کنند که در نهایت به کشف مجرم منجر می شود.

در پایان، از ذکر این نکته نمی توانیم خودداری کنیم که آنچه در مورد ”اشتباه های لپی“ گفته شد، ممکن است همیشه درست نباشد. به هر حال، ماهیت این مبحث علمی، نسبی است که به واسطهٔ علم، به درجه های مشخصی از احتمال، ترفیع داده شده است.