10606507-Uomo-grasso-bere-un-barattolo-di-birra-e-mangiare-hamburger-isolato-su-sfondo-bianco-Archivio-Fotografico

اکثر چاقی ها و اضافه وزن ها می توانند ناشی از استرس باشند و نگرانی و تشویش افراد را به سمت یخچال و مصرف غذا می کشاند برخی افراد به صورت ناخواسته دائما در حال افزایش وزن هستند

 بیماری 43 ساله با قدی 160 سانتی‌متر و وزن 85 کیلوگرم داشتم. پوستی سفید و تیپی بلوند داشت، همراه با چهره‌ای آرام که البته کمی مضطرب به نظر می‌رسید.

در ابتدای مصاحبه کاملا معلوم بود که راحت نیست. سوالات مرا با بله و خیر پاسخ می‌داد و از پاسخ‌های طولانی‌ اجتناب می‌کرد. شکایت اصلی‌اش چاقی بود. می‌گفت رژیم‌های لاغری زیادی را امتحان کرده است اما هر کدام تنها در ابتدا جواب داده و پس از چند ماه تلاش با شکست مواجه شده است. از نوجوانی اضافه وزن نداشته اما بعد از فوت مادرش پرخوری عصبی پیدا کرده است و از آن موقع دیگر نتوانسته وزنش را کم کند.

از وضعیت معده و روده‌اش پرسیدم. او گفت سال‌هاست که یبوست دارد اما این مساله زیاد برایش آزاردهنده نیست و تقریبا به آن عادت کرده است. وضع زانوهایش هم چندان خوب نیست و موقع برخواستن از جایش ترق و توروق می‌کند.

سوال بعدی من در مورد دوران کودکی‌اش بود. پاسخ این بود که در بچگی زیاد سرما می‌خورده و به همین دلیل لوزه سومش جراحی شده است. خواب چندان خوبی هم ندارد و صبح‌ها نمی‌تواند مانند دیگر اعضای خانواده سرحال و بشاش باشد چراکه شب‌ها دیر خوابش می‌برد و معمولا دچار کابوس می‌شود.

از وضعیت عمومی بدنش جویا شدم. گفتم سرمایی است و ترجیح می‌دهد بدنش را بپوشاند و بیشتر از همه از احساس سرما در سر و پاهایش شکایت دارد.

اهل ورزش پیاده‌روی هم نیست و با کوچک‌ترین فعالیت به شدت عرق کرده و احساس ضعف و خستگی شدیدی به او دست می‌دهد. اشتهایش زیاد است و اگر موقع گرسنگی بلافاصله چیزی نخورد دچار ضعف شدید و لرزش بدن می‌شود. احساس خالی بودن و دلشوره در معده و شکم نیز باعث می‌شود مرتب سر یخچال برود و به غذاها و خصوصا شیرینی‌جات ناخنک بزند.

با بررسی نتیجه آزمایش‌هایش متوجه شدم که کم‌خونی خفیف هم دارد که البته به خاطر آن بارها قرص آهن و فولیک‌اسید مصرف کرده که موقتا حالش را بهتر کرده است. تیروییدش کم‌کار نیست اما یک دوره به پیشنهاد یک پزشک متخصص قرص لووتیروکسین خورده و مجددا قطع کرده است.

از او پرسیدم بیشترین نگرانی شما چیست؟

پاسخ واضح و روشن بود. او به شدت نگران سلامتی دو فرزند، شوهر و پدرش بود. نگرانی او به اندازه‌ای است که اطرافیانش می‌گویند از کاه کوه می‌سازد. مثلا اگر شوهرش از منزل بیرون برود و جواب تلفنش را ندهد، بلافاصله تصور می‌کند که تصادف کرده است.

او اصولا آدم مضطربی است و حتی وقتی اتفاقی هم نیفتاده، بی‌دلیل دلشوره دارد. مرتب به اعضای خانواده‌اش زنگ می‌زند تا از سلامت آنها اطمینان حاصل کند. این دلشوره معمولا دم‌دمه‌های غروب با شروع تاریکی هوا به اوج خود می‌رسد.

عامل دیگری که او را بسیار نگران می‌کرد، موضوع اضافه وزن و سلامتی‌اش بود. او تمام سایت‌ها، مجلات و کتاب‌های مربوط به چاقی و انواع رژیم‌های درمانی را بارها خوانده اما باز نگران این است که نکند چاقی‌اش درمان نشود و بدتر از همه اخیرا به این موضوع فکر می‌کند که ممکن است مانند مادرش سرطان سینه بگیرد. او به این منظور سالانه چکاپ می‌رود اما باز هم از نگرانی‌هایش کاسته نمی‌شود. به عبارت دیگر، اعتمادبه‌نفس خوبی ندارد و به قول  همسرش فقط به فکر اطرافیان است و برای خودش قدمی برنمی‌دارد.

هومیوپاتی و درمان چاقی: 
هومیوپاتی برای درمان چاقی راه‌حل ویژه‌ای دارد. در این روش به هیچ عنوان از داروهای ضداشتها و یا چربی‌سوز استفاده نمی‌شود. بلکه هدف پیداکردن علت افزایش وزن است. به طور مثال در مورد بیمار فوق علت چاقی کاهش شدید سوخت و ساز به علت استرس‌ها و تنش‌های روانی بود. تنش‌هایی که ریشه در کودکی بیمار داشت. پرخوری عصبی نیز نمادی از نیاز به مادر بود که هنوز کاملا سیراب نشده بود و بیمار را وا می داشت با خوردن غذا به طور نمادین به سینه مادر پناه ببرد.

داروی کربنات کلسیم هومیوپاتیک برای بیمار تجویز شد.

بیمار یک ماه بعد از ویزیت:
یبوست تا حد قابل قبولی بهتر شده. نگرانی‌های بی‌موردی داشتم که بیشتر در زمان گرک و میش هوا سراغم می‌آمد و من فراموش کردم به شما بگویم. این حالت تشویش باعث می‌شد من سراغ یخچال بروم. اما در ماه اخیر دیگر خبری از این دلشوره‌ها نبود.

ماه دوم:
انرژی‌ام خیلی بهتر شده. روزانه نیم ساعت پیاده‌روی می‌کنم. دکتر قبلا تعجب می‌کردم مردم چگونه اینقدر راه می‌روند، اما الان احساس می‌کنم دوست دارم راه بروم و حتی کمی ورزش کنم.

ماه سوم:
وزنم از 85 به 80 کیلوگرم رسیده است. هیچ رژیم غذایی خاصی ندارم. اما تمایلی هم به زیاد خوردن ندارم و امیدوارم در چند ماه آینده به وزن ایده‌آل برسد.