چرا مردم جامعه ما روز به روز پر استرس تر و کم طاقت تر می شوند علت این امر چیست با چه راهکارهایی می توانیم استرس را از زندگیمان دور کنیم چه توصیه هایی به ما در این زمینه کمک خواهند کرد؟
تا به حال با خود فکر کردهاید که در جامعه امروزی چه چیزی باعث شده که آدمها اینقدر کمطاقت باشند و با هر تلنگر کوچکی که باعث برهم ریختن آرامششان میشود، شروع به بدرفتاری کنند! کافی است که بوقهای ممتد پشت چراغ قرمز برایمان کلافهکننده باشد یا ترافیک سر چهارراهها یا اینکه حین گفتمان تن صدای طرف مقابل کمی بالاتر رود یا …. تا اینکه ما سریع واکنش نشان دهیم!
اینکه چه عاملی میتواند در شکلگیری کمطاقتیهای انسان نقش داشته باشد، سوالی است که دکتر فرشاد نجفیپور، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه به آن پاسخ میدهد.
در جامعه امروزی مهارت کنترل استرس از نان شب هم واجبتر است
در جهان هستی هیچ چیز نامحدودی وجود ندارد. خیلی چیزها هستند که ما نمیتوانیم محدودهشان را ببینیم، درحالی که آنها هم محدود به حدودی هستند و نتیجتا ابعاد مشخصی دارند. ذهن انسانها هم جزو یکی از این پدیدههاست. درک محدودیتهایش آسان نیست ولی قطعا این فضا هم حجم مشخصی برای خود دارد.
در جامعه امروزی دوری از استرس اجتنابناپذیر است. استرس مشخصات متعددی دارد و برای همین است که بسیار مورد توجه است. اما یکی از مشخصات آن این است که اثر تجمعی دارد. یعنی استرسها با هم جمع میشوند و حاصل جمع آنها بیش از حاصل جمع واقعی و گاها به حاصل ضرب نزدیک است. خلاصه اینکه هر استرس جدید میتواند اثر مخرب استرسهای قدیم را افزایش بدهد.
اگر فضای ذهن، را ظرفی تصور کنید و استرس را یک ماده مایع در نظر بگیرید، قطرات استرس در فضای ظرف ذهن جمع میشوند و نهایتا این ظرف پر میشود. زمانی که ظرف پر نیست، قطرات ورودی موج چندانی ایجاد نمیکنند و نهایتا امواج حاصله هم به فضای ظرف محدود میشوند. اما رفتهرفته که ظرف پر و پرتر میشود، قطرات ورودی امواج بزرگتری ایجاد میکنند که بعضا به فضای ظرف محدود نشده و باعث بیرون ریختن محتویات از ظرف میشوند.
در فضای ظرف چه چیزی هست که بیرون بریزد؟ از آنجا که محتوای ذهن ما چیزی جز حس، حرکت، فکر و حرف که نیست! پس، وقتی از این فضا بیرون ریز ایجاد میشود حس، حرکت، فکر یا حرف صادر میکند.
فضای ذهن مملو از استرس، طبعا چیز مثبتی برای بیرون ریختن ندارد بنابراین آنچه بیرون میریزد حسها، حرکات، افکار و جملات منفی است. ذهن پر شده از استرس، با هر استرس و تلنگر کوچکی یک حس منفی مثل درد و کرختی، یک حرکت منفی مثل لگد زدن و مشت پرتاب کردن، یک فکر منفی مثل «من بدم» یا «تو بدی» و یک جمله منفی مثل دشنام و ناسزا صادر میکند.
در دنیای امروز و در جوامع مختلف بسیاری از آدمها ذهنهایی پرشده از استرس دارند و کوچکترین استرس را با این صادرات یا واکنشها استقبال میکنند. درواقع، راز کم طاقتی و بدرفتاری و بسیاری از بیماریهای این جماعت هم همین است. درحالی که انسان امروز باید یاد بگیرد ظرف ذهناش را از استرس خالی نگه دارد و مدیریت استرس را بیاموزد که به نظر من از نان شب هم واجبتر است.