چه نوع باورهایی در مورد ازدواج در میان مردم وجود دارد رایج ترین و شایع ترین باورها در این باره را در این مطلب مورد بررسی قرار داده ایم با ما همراه باشید و به صحبت های مشاور خانواده در این باره گوش دهید
– مرضیه نوروزی: عامل مهمی که در بسیاری از موارد ممکن است به تصمیم‌گیری‌های احساسی و در نهایت ازدواج‌های ناسالم ختم شود، وجود باورهای اشتباه درمورد ازدواج است که گاهی به عنوان اسطوره از آنها یاد می‌شود. چنین باورها و نگرش‌های غلطی منجر به این می‌شود که جوان‌ها در تصمیم مهم ازدواج خود گام‌های اشتباهی بردارند که کیفیت زندگی خود و طرف مقابل را با مشکل روبرو کند.
این اسطوره یا باورهای غلط، متاسفانه بسیار رایج و شایع است و گاهی اوقات به عنوان یک یافته عملی از آنها یاد می‌شود. درخصوص این باورها، نظر دکتر فاطمه آذرتاش، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه را جویا شده‌ایم.
ازدواج باعث درمان مشکلات روانی می‌شود؟!
اینکه برخی از مردم فکر می‌کنند، ازدواج می‌تواند مشکلات و بیماری‌های روانی را درمان کند، باوری به شدت اشتباه است. هیچ‌یک از بیماری‌های روانی با ازدواج درمان نمی‌شود. ازدواج شفا نیست. این عده از افراد به شدت از این نکته ناآگاه هستند که ازدواج یک استرس در حد متوسط است. افراد عادی بعد از ازدواج تا مدتی دچار مشکل می‌شوند و حتی ثبات و تعادل معمول زندگی خود را برای مدتی از دست می‌دهند و زمانی طول می‌کشد تا با این استرس سازگار شوند. از سوی دیگر، برخی افراد هم معتقدند که ازدواج باعث افزایش مسئولیت‌پذیری می‌شود! درحالی که این باور هم به هیچ‌وجه درست نیست؛ به خاطر اینکه ازدواج، فردی را که مسئولیت‌پذیر نیست، نمی‌تواند تبدیل به فردی مسئول کند. ازدواج وسیله‌ای برای تغییر رفتار در انسان نیست و مسلم است کسی که از قبل مشکل داشته، بعد از ازدواج این مشکلش بدتر می‌شود. پس یادتان باشد ازدواج نه‌تنها درمان‌کننده و شفادهنده نیست، بلکه وسیله‌ای برای تغییر و بهبود رفتار دیگران هم نمی‌تواند باشد.
باید عاشق شد و ازدواج کرد. آیا اساس ازدواج فقط و فقط عشق است؟!
برخی از جوان‌ها معتقدند که اساس ازدواج، فقط عشق است. در این مورد باید گفت برای ازدواج، عشق تنها کافی نیست. نکته مهم این است که در بسیاری از موارد افرادی که مرتب از عشق صحبت می‌کنند، اصلا معنی واقعی و حقیقی این احساس را نمی‌دانند. آنچه آنها به عنوان عشق به کار می‌برند، یک احساس عاطفی مثبت و شدید نسبت به یک شخص خاص است که حتی در بسیاری از موارد نمی‌دانند چرا و به چه دلیل چنین احساس شدیدی دارند. معمولا در چنین مواردی همراه این احساس، وابستگی بسیار شدیدی هم نسبت به طرف مقابل دارند، به طوری که در زمان عدم حضور شخص، به شدت احساس تنهایی و دلتنگی می‌کنند.
ازدواج کردن بر اساس عشق، یک تصمیم‌گیری کاملا احساسی است. هر نوع تصمیم‌گیری که فقط بر مبنای احساس باشد، به احتمال زیاد با مشکل روبرو می‌شود. جالب است افرادی که حتی در مورد خرید یک لباس براساس احساس علاقه و دوست داشتن عمل نمی‌کنند و با خود فکر می‌کنند که آیا رنگ و طرح و سایر خصوصیات این لباس مناسبشان است یا نه، آیا می‌توانند در مکان‌های مختلف از آن استفاده کنند و ارزیابی‌های مختلف دیگری را مدنظر قرار می‌دهند، جای تعجب است که این افراد که برای خرید لباس اینقدر حساس هستند، چطور می‌توانند در بحث ازدواج که مهم‌ترین تصمیم در زندگی‌شان است اینطور احساسی عمل کنند.
ازدواج راهی برای سعادتمند شدن است!
ببینید، بسیاری از افراد به ویژه دختران، ازدواج را راهی برای سعادتمند شدن خود می‌دانند. این عده تصور می‌کنند با ازدواج همه مشکلاتشان تمام می‌شود و بعد از آن هیچ مشکل دیگری نخواهند داشت. به همین دلیل است که وقتی این افراد، با استرس‌های ازدواج روبرو می‌شوند، واکنش‌های زیادی از خود نشان می‌دهند زیرا برخلاف تصور آنها نه تنها مشکلاتشان تمام نشده، بلکه تازه شدیدتر هم شده است. معمولا هم واکنش این افراد درمقابل استرس و مدیریت شرایط درست نیست. حتی گاهی اوقات در چنین شرایطی، این افراد شروع به سرزنش همسر خود می‌کنند و او و خانواده‌اش را مقصر می‌دانند. به خاطر اینکه طبق تصور آنها، ازدواج راهی بوده برای سعادتمند شدن و الان عدم دستیابی آنها به این سعادت رفتارهای نامناسب همسرشان یا خانواده‌اش است. پس به کسانی که چنین باوری برای ازدواج دارند باید گفت ازدواج الزاما راهی برای سعادتمند شدن نیست.
