اعتیاد مسئله ای است که امروزه مشکل اصلی بسیاری از جوامع محصوب می شود. این موضوع بیشتر گریبان گیر قشر جوان جامعه است و باعث می شود که آیندسازان جامعه از بین بروند. اعتیاد نه تنها از لحاظ جسمی به فرد آسیب می زند بلکه تاثیرات روانی بسیار مخربی دارد.
در فرهنگ و جامعه ما پذیرش اینكه اعتیاد نوعی بیماری است، بسیار مشكل است، ولی اگر بدانیم كه فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمی و روانی خود را به خطر می اندازد، بیمارگونه بودن اعتیاد نیز برایمان روشن تر می شود.در فرهنگ و جامعه ما پذیرش این امر كه اعتیاد نوعی بیماری است، بسیار مشكل به نظر می رسد، ولی اگر از این امر آگاه باشیم كه فرد معتاد با مصرف مواد مخدر، سلامت جسمی و روانی خود را به خطر می اندازد، بیمارگونه بودن اعتیاد نیز برایمان روشن تر می شود. خیلی از ما به اشتباه به جای اینكه بیماری اعتیاد را خطرناك بدانیم، خود فرد مصرف كننده مواد را خطرناك تلقی می كنیم و در مواجهه با این افراد، آنها را طرد می كنیم.در حالی كه بسیاری از افراد جامعه، این افراد را طرد كرده و نسبت به آنها خشمگین هستند، ولی روان شناسان و روانپزشكان معتقدند كه رها كردن این افراد در آتش این بیماری، وضعیت آنها را بسیار وخیم تر می كند، چون این افراد توانایی تفكر معقولانه و منطقی را ندارند.این بیماری، یك بیماری اجتماعی است و تا زمانی كه جامعه دست به درمان فرد نزند، احتمال بهبودی او بسیار پایین است.گرایش به مواد مخدر، در تمام سطوح سنی و در بین هریك از اقشار اجتماع دیده می شود. استفاده از این مواد در بین نوجوانان و بزرگسالان تاریخچه ای چندین هزار ساله دارد.در ایالات متحده، یك چهارم نسخه های پزشكان را داروهای آرامبخش یا آمفتامین ها تشكیل می دهند. این یافته بدین معناست كه درصدی از جمعیت ایالت متحده معتادند. درصد نوجوانانی كه به نحوی از مواد مخدر استفاده می كنند، مشخص نیست، ولی در برخی از كشورهای صنعتی، ۴۰ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه ها و دبیرستان ها دست كم یك بار از مواد مخدر نظیر كوكائین استفاده كرده اند. در بیشتر موارد گرایش به اعتیاد از اوایل جوانی شروع شده و تا زمانی كه فرد معتاد آخرین نفس هایش را بكشد، ادامه می یابد. تمایل نوجوانان به مصرف مواد ممكن است دلایل متنوعی داشته باشد. در هر دوره از تاریخ، افراد به مواد مختلفی گرایش داشته اند. به عنوان مثال در دهه های ۶۰ و ۷۰، LSD كه یك ماده خطرناك توهم زاست، جای خود را بتدریج به مواد دیگری نظیر كوكائین داد. گرایش نوجوانان به اعتیاد به دلایلی از جمله فشار گروه همسالان، روابط خانوادگی، گریز از فشارهای زندگی، اختلالات هیجانی، ازخودبیگانگی و طرد اجتماعی دربرمی گیرد.یكی از بهترین عوامل در پیش بینی اینكه فرد در آینده به چه ماده ای گرایش پیدا می كند، این است كه بدانیم رفقای او بویژه دوستان صمیمی اش چه نوع ماده اعتیادآوری را مصرف می كنند. نوع رابطه فرد با خانواده نیز بسیار مهم است. در خانواده های مستبد، متخاصم و سهل انگار، موارد اعتیاد بیشتری گزارش شده است. احساس پوچی و بی حوصلگی و مواجه شدن با مشكلات متعدد زندگی نیز باعث می شود فرد برای گریز از فشارهای زندگی اش به اعتیاد روی بیاورد. علاوه بر همه اینها احساس انزوا، فقدان پذیرش از سوی اطرافیان و داشتن باورهای غلط نسبت به دنیا باعث تخریب ذهن و فكر فرد می شود، تاجایی كه برای رهایی و گریز از همه این مشكلات، بهترین و آخرین راه را قرار گرفتن تحت لوای اعتیاد می داند. روان شناسان معتقدند كه عوارض و آسیب های روانی اعتیاد بیشتر از عوارض جسمی آن، فرد معتاد را در معرض خطر قرار می دهد.مشكلات شخصیتی از جمله مسخ شخصیت در این افراد، حتی گاهی آنان را به سوی خودكشی و نابودی خود سوق می دهد. علاوه بر این، ازهم پاشیدگی كانون خانواده، مشكلات روحی و روانی اعضای آن، بخصوص كودكان و گرویدن آنها به انواع فسادها و نابهنجاری ها، ازهم گسیختگی شرایط شغلی فرد معتاد و كاهش تمام انگیزه ها و هیجان های ضروری در زندگی، آنان را به سمت نابودی و ویرانی سوق می دهد. وابستگی به مواد در این بیماران گاهی اوقات به قدری زیاد می شود كه با وجود تصمیم آنها مبنی بر ترك مواد، گرایش مجدد به طرف آن نیز در سطح بالایی قرار دارد. یك فرد معتاد قادر نیست بتنهایی بیماری خود را ریشه كن كند. سهل انگاری در استفاده از داروها، ضعف سیستم عمومی بدن و عدم رعایت توصیه های پزشك، منجر به وخیم تر شدن این بیماری در آنها می شود.علاوه بر اینها، ترس از درد ناشی از ترك مواد مخدر باعث برگشت مجدد آنها می شود. تمامی این موارد به ما می فهماند كه نباید فرد معتاد را تنها بگذاریم، زیرا با این كار، آنان به دنبال توجیهی برای گرویدنشان به اعتیاد می گردند: حال كه همه با من رفتار غیر انسانی دارند، چطور می توانم اعتیادم را كنار بگذارم؟ انزوا در این بیماران خطرات جدی دیگری نیز دارد. طبق اعلام سازمان بهزیستی، ۳۰ درصد از این بیماران با افراد دیگری غیر از همسر خود رابطه جنسی دارند و بیشتر آنان به سمت جرم و جنایت و استفاده از مشروبات الكلی نیز گرایش پیدا می كنند.چون فرد معتاد اعتماد به نفس فوق العاده ضعیفی دارد، درمان او باید مبتنی بر محرك ها و مشوق های قوی از سوی اطرافیان باشد. عدم وجود حمایت كننده های عاطفی در زندگی بیمار، انگیزه او را برای ترك اعتیادش تا حد زیادی كاهش می دهد. با آگاهی از این نكته، در قدم دوم باید بدانیم كه فرد معتاد برای ترك اعتیادش باید كمترین درد و ناراحتی را تحمل كند. در كنار روش های دارویی مناسب برای كمك به بهبودی بیمار، او احتیاج به یك مشاوره تخصصی دارد. فرد معتاد باید به طور مداوم با یك روان شناس برای قوی تر كردن انگیزه ها و دادن واكنش های مناسب ارتباط داشته باشد. شركت در جلسه های روان درمانی كه هم شامل درمان فردی و هم شامل درمان گروهی می شود نیز از مراحل دیگر درمان است. علاوه بر توصیه های مستقیم به فرد معتاد، دادن دستورات لازم به خانواده و اطرافیان او در جهت تغییر و اصلاح رفتار با فرد معتاد بسیار مهم و ضروری است.و نكته آخر اینكه تمامی این مراحل باید در ماه های بعد از ترك اعتیاد نیز برای جلوگیری از بروز مجدد آن رعایت شوند