کودک نسبت به بزرگسالان توانایی پذیرش مسائل بیشتری را دارد. به همین دلیل می توان مسائلی را که ریشه ی ارثی دارند را در این سن ، با روش هایی در کودک از بین برد. یکی از این مساول ، کمبود اعتماد به نفس در کودک است. در این مطلب راهکار هایی برای افزایش اعتماد به نفس در کودکان را برای شما شرح می دهیم.
كودكانی كه تصویرخوشایندی از خود ندارند و خود را ضعیف و ناتوان می پندارند ، اوقات سختی در رویارویی با مسائل و مشكلات خواهند داشت . اگر آنان اسیر افكار خود انتقادی مانند « من خوب نیستم » یا « من نمی توانم هیچ كاری را درست انجام دهم » شوند ، یقینا به افرادی مطیع ، منفعل ، منزوی و یا افسرده تبدیل خواهند شد و به محض مواجهه با مسئله ای جدید ، پاسخ آنها به سرعت « نمی توانم » است. بهتر است بدانید ، نقش شما به عنوان والدین كودك ، در ایجاد و تقویت « اعتماد به نفس » در فرزندانتان اهمیت زیادی دارد.
« اعتماد به نفس » چیست ؟
برای تجهیز كودكتان به ابزاری كه به تقویت اعتماد به نفس او كمك كند ، قبل از هر جیز لازم است واژه « اعتماد به نفس» را بهتر بشناسید . برایان مسینگز ، روانشناس اطفال ، « اعتماد به نفس » را چنین تعریف می كند :
« اعتماد به نفس » مجموعه ای از باورها و احساسات است كه ما درباره خود داریم .
تعریفی كه ما از خود داریم ، با همان مقدار و كیفیت بر انگیزشها ، بازخوردها و رفتارهای ما تاثیر دارد . این الگوها در دوران اولیه زندگی ، در حدود سن ۳ یا ۴ سالگی شكل می گیرند . كودكان در این سن در حال كشف بسیاری از ایده ها و باورها و رسیدن به نتایجی هستند كه در همان سنین شروع به شكل گرفتن و تثبیت شدن می كند ، اما این فرایند حتی قبل از این سن شروع شده است . زمانی كه یك نوزاد یا طفل نو پا به مرحله مهمی از زندگی می رسد ، حس كمالی را تجربه می كند كه تكیه گاه رشد اعتماد به نفس در او خواهد بود .
زمانی كه كودك پس از تلاشهای پی در پی و ناموفق ، قادر به بردن قاشق به دهان می شود ، یك حس توانستن را تجربه می كند ؛ مفهوم موفقیت درپی تلاشهای پی در پی .
همچنان كه كودك تلاش می كند ، شكست می خورد در باره توانمندیهای خود به باورهایی می رسد و در همان زمان ، بر اساس تعاملاتش با سایر افراد ، در حال شكل دادن افكاری در باره « خودش » می شود. این همان عاملی است كه نقش كلیدی والدین را در كمك به شكل گیری سالم و درست « ادراك از خود » كودك نشان می دهد . اعتماد به نفس همچنین می تواند به عنوان تركیبی از احساس قابلیت و احساس عشق و محبت تعریف شود . كودكی كه با موفقیت هایش شاد است ، اما عشق را احساس نمی كند ، نهایتا” ممكن است احساس اعتماد به نفس كمتری را تجربه كند . كودكی كه مورد محبت واقع می شود ، اما در رابطه با توانمندی هایش مردد است نیز ممكن است پنداره ضعیفی از خود داشته باشد . اعتماد به نفس زمانی حاصل می شود كه بین این دو ، یک تعادل درست حاصل شود. .
علائم و نشانه های اعتماد به نفس
همچنانكه كودك رشد می كند ، روند اعتماد به نفس در او تغییر می یابد و با شرایط مختلف تطبیق داده می شود چرا كه این روند ، از طریق تجربیات و ادراكات كودك شكل می گیرد .
كودكی كه اعتماد به نفس ضعیفی دارد ، تلاشی برای تجربه های جدید انجام نمی دهد ، در باره خود منفی بافی می کند و چنین عباراتی را به كار می برد : « من احمقم » ، « من هرگز این كار را یاد نمی گیرم » و یا « كسی به من اهمیت نمی دهد » . او تحمل ناكامی را ندارد و به سادگی عقب نشینی می کند ؛ منتظر است كسی به او كمك كند و كارش را انجام دهد . این گونه كودكان موانع و شكستهای موقتی و زودگذر را به عنوان شرایطی غیر قابل تحمل ، سخت و دائمی تلقی می کنند و این به معنای غلبه حس بدبینی و بدی مطلق است .
كودكی كه اعتماد به نفس خوبی دارد ، از تعامل با دیگران و شرکت در فعالیتهای گروهی لذت می برد و در نهادهای اجتماعی به دنبال كسب استقلال است . او مشتاق یافتن علائق جدید می باشد و هنگام رقابت و برخورد با مسائل ، به دنبال یافتن راه حل است چنین کودکی ناخشنودی اش را بدون تحقیر خود یا دیگران اعلام می دارد و به جای اینكه بگوید : « من یك كودنم » می گوید : « من این را نمی فهمم » و نقاط قوت و ضعف خود را شناخته آنرا می پذیرد . در این گونه كودكان ، حس خوش بینی غالب است .
اما نقش والدین در كمك به این كودكان چیست ؟