در خود فروماندگی یا اوتیسم یکی از بیماری های نادر روانی است که بیشتر از دوران کودکی خود را نمایان می سازد. افرادی که مبتلا به این اختلال هستند ، مشکلات بسیاری از لحاظ برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران دارند و ابراز احساسات و عواطف آنها را درک نمی کنند.
مدت ها پیش از آنكه تشخیص برایشان مطرح شود، والدین شك دارند كه چیزی متفاوت در مورد كودكشان وجود دارد. در زیر به چند نمونه اشاره می كنیم:
*«شایان» از زمان تولد متفاوت با دیگر نوزادان به نظر می رسید. در سنینی كه كودكان از برقراری ارتباط با دیگران لذت می برند و علاقه مند به كشف محیط اطرافشان هستند، شایان بی حركت در تختش می نشست و به جغجغه و سایر اسباب بازی هایش توجه نمی كرد. از نظر رشد و تكامل سیر طبیعی را طی نكرد. قبل از آنكه چهار دست و پا راه برود ایستاد و زمانی كه شروع به راه رفتن كرد بر روی پنجه راه می رفت. در ۳۰ ماهگی هنوز قادر به تكلم نبود و خواسته هایش را با جیغ زدن و فریاد بیان می كرد. ساعت ها می نشست و به یك اسباب بازی خیره می شد.
*«سارا» در دوران نوزادی پراحساس و شاد بود. در ۶ ماهگی می توانست بنشیند و چهار دست و پا راه برود. در ۱۰ ماهگی شروع به راه رفتن كرد و قادر بود كلمات ساده را بیان كند. یك روز در ۱۸ ماهگی مادرش متوجه شد كه تنها در آشپزخانه نشسته و با تمركز و مداومت چرخ های جاروبرقی را می چرخاند به طوری كه صدای مادرش كه نام او را صدا می زند نمی شنود. بعد از آن به تدریج سارا توانایی تكلم را از دست داد و ارتباطش با دیگران قطع شد. اسباب بازی هایش را می لیسید یا بو می كرد. مرتباً در خانه راه می رفت و پی درپی چراغ ها را روشن و خاموش می كرد. اگر كسی مانع كارش می شد، قشقرق به پا می كرد.
*«مهران» ۷ ساله علاقه زیادی به منظم كردن اشیا داشت. ماشین هایش را در یك ردیف می چید و اگر این نظم به هم می خورد عصبی می شد. آداب خاصی را رعایت می كرد. از یك مسیر مشخص در منزل حركت می كرد. به نظر می رسید در مدرسه علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارد. تماس چشمی مناسبی برقرار نمی كرد. كلمات و جملات را بدون درك و به صورت طوطی وار تكرار می كرد. از كودكی علاقه زیادی به چرخیدن و حركات چرخشی داشت. مدت ها به حركت پنكه و ماشین لباسشویی خیره می ماند. به صحبت های اطرافیان پاسخ نمی داد. به طوری كه ابتدا به نظر می رسید ناشنوا است. در تست های شنوایی انجام شده مشخص شد كه مهران از نظر شنوایی مشكلی ندارد. برای هر سه كودك تشخیص اوتیسم مطرح شد.اوتیسم یك اختلال تكاملی است كه بر حیطه های مختلف تعاملات اجتماعی، مهارت های ارتباطی، ارتباط كلامی و غیركلامی تأثیر می گذارد. اختلال در تعاملات اجتماعی به صورت تماس چشمی خفیف، بی تفاوتی و روابط شخصی محدود، نادیده گرفتن دیگران و عدم بروز واكنش های محبت آمیز مشخص می شود. اختلال در مهارت های ارتباطی نیز به صورت تأخیر یا فقدان تكلم، ناتوانی در شروع گفت وگو، تكرار كلمات و عبارات به صورت كلیشه ای و به كارگیری نامناسب آنها بدون درك مفاهیم نمود می یابد. همچنین رفتارها، فعالیت ها و علایق آنها كلیشه ای، تكراری و محدود است. آداب خاصی را رعایت می كنند (مثلاً غذاهای خاصی می خورند) به دور خود می چرخند. از چرخاندن اشیا و حركات چرخشی لذت می برند. حركات تكراری در بدن دارند. مثل تكان دادن دست ها (مانند بال زدن)، جلو و عقب رفتن مكرر، ضربه به سر و صورت تكراری و مداوم.علائم این اختلال معمولاً در سه سال اول زندگی بروز می كنند. علت اصلی آن شناخته نشده است و در پسران شایع تر از دختران است. این اختلال به صورت یك طیف است. حدود دو سوم كودكان مبتلا به اوتیسم درجاتی از عقب ماندگی را نشان می دهند، قادر به تكلم نیستند و علائمی به صورت خودآزاری و دیگرآزاری نشان می دهند. گروهی دیگر بهره هوشی نرمال دارند و در بعضی زمینه ها (مانند نقاشی) بسیار توانا هستند.
علائم هشدار
در صورت مشاهده این علائم در كودك خود برای ارزیابی بیشتر به پزشك متخصص مراجعه كنید:
۱. كودك تا ۶ ماهگی لبخند نزده یا در چهره اش حالتی از هیجان و بیان احساسات دیده نمی شود.
۲. تا ۱۲ ماهگی غان و غون نكرده است.
۳. تا ۱۶ ماهگی كلمه ای به زبان نیاورده است.
۴. تا ۲۴ ماهگی عبارات معنی دار دو كلمه ای به كار نبرده است.
۵. در هر سنی، توانایی های قبلی خود (مهارت های اجتماعی، تكلم و…) را از دست داده است. اغلب والدین در سنین ۱۴ تا ۱۵ ماهگی متوجه مشكلی در كودك خود می شوند اما معمولاً منتظرند به این امید كه با رشد كودك شرایط تغییر كند.
آیا امیدی به درمان كودكان مبتلا به اوتیسم هست؟
نكته مهم این است كه در صورت مشاهده هرگونه رفتار غیرطبیعی در هر سنی مراجعه به متخصص اولین قدمی است كه والدین باید به آن بپردازند. در درجه اول روانپزشكان كودك و نوجوان و سپس روانپزشكان و روانشناسان راهنماهای خوبی خواهند بود. بسیاری از والدین هنگامی كه تشخیص اوتیسم برای كودكشان مطرح می شود رویكرد مناسبی ندارند. گروهی كودك خود را نزد متخصص های مختلف می برند به این امید كه تشخیص دیگری برایش مطرح شود. گروهی امید و آرزویی را كه برای كودكشان داشتند نقش بر آب می بینند و از هرگونه اقدامی ناامید می شوند. گروهی مشكلات فرزندشان را انكار می كنند و به امید علاج فوری هستند. امروزه بیش از هر زمان دیگری می توان به كودكان مبتلا به اوتیسم كمك كرد. مداخله زودرس شامل آموزش های ویژه، حمایت خانواده و در بعضی موارد درمان دارویی به بسیاری از كودكان مبتلا به اوتیسم در رسیدن به تجربه زندگی هرچه طبیعی تر كمك خواهند كرد. برنامه های آموزشی ویژه می توانند ظرفیت كودكان را در یادگیری، برقراری ارتباط با دیگران و تعاملات اجتماعی افزایش دهد و همزمان می تواند شدت رفتارهای مخرب را كاهش دهد. درمان دارویی نیز در كاهش شدت علائم مؤثر است.امروز امید زیادی به پیشرفت كودكانی است كه درمان مناسب و مؤثری گرفته اند حتی بسیاری از كودكانی كه از نظر ذهنی، عقب افتاده اند در انجام كارهای مشخصی مثل پوشیدن لباس و فعالیت هایی نظیر آشپزی و… مهارت هایی را كسب خواهند كرد. گروهی دیگر مهارت های تحصیلی مانند خواندن، نوشتن، محاسبات ساده را به دست خواهند آورد. بعضی دبیرستان را تمام می كنند و گروهی نیز به دانشگاه می روند. گروهی از كودكان مبتلا به اوتیسم نیز كه در زمینه هایی مانند نقاشی، موسیقی، انجام محاسبات و… توانایی خاصی دارند، حتی بسیار بیشتر از افراد طبیعی، پیشرفت های چشمگیری نشان می دهند.نكته مهم شروع هرچه سریع تر مداخلات درمانی است. اما نكته مهم تر این است كه هیچگاه برای شروع درمان دیر نیست. نوجوانی زمان خوبی برای «شایان» بود. او در این سنین بسیار آرام بوده، رفتارهای محبت آمیز بیشتری از او سر می زد، اجتماعی تر شده بود و در مكالمات روزمره شركت می كرد. دارو باعث كنترل رفتارهای پرخاشگرانه او شده بود و به ندرت به هنگام عصبانیت چیزی را پرت می كرد یا می شكست. اكنون در ۲۰ سالگی به كار اشتغال دارد. از سر زدن به والدینش لذت می برد، اما هنوز به نظم و ترتیب اهمیت ویژه ای می دهد. به محض اینكه به منزل می رسد، مبلمان را جابه جا می كند و همان ترتیب قبلی كه با آن آشناست را انتخاب می كند.«سارا» در ۶ سالگی بعد از سال ها شروع به حرف زدن كرد. جملاتی می ساخت كه برای دیگران قابل فهم بود. اكنون در ۱۳ سالگی، وسواس مداوم برای روشن و خاموش كردن چراغ ها را از دست داده است و تنها در زمانی كه هیجان و استرس زیادی دارد، این رفتار را نشان می دهد. در مدرسه پیشرفت خوبی داشته است. اما به نظر می رسد هنوز تمایلی به بازی كردن با دیگران ندارد. اما به نظر می رسد نسبت به محیط اطراف و سایر افراد آگاهانه تر رفتار می كند. انگار متوجه تفاوت خود با سایر كودكان شده است.«مهران» در ۴ سالگی در یك برنامه آموزشی شركت كرده است و در منزل، مادرش آموزش هایی به او می دهد. اكنون تماس چشمی بیشتری برقرار می كند و شروع به صحبت كرده است. مهارت های چشمگیری نیز از خود نشان می دهد. حافظه قوی ای دارد. با وجودی كه هنوز به صراحت صحبت نمی كند اما می تواند برنامه های تلویزیونی را تعریف كند و آنها را نمایش دهد.
مدت ها پیش از آنكه تشخیص برایشان مطرح شود، والدین شك دارند كه چیزی متفاوت در مورد كودكشان وجود دارد. در زیر به چند نمونه اشاره می كنیم:
*«شایان» از زمان تولد متفاوت با دیگر نوزادان به نظر می رسید. در سنینی كه كودكان از برقراری ارتباط با دیگران لذت می برند و علاقه مند به كشف محیط اطرافشان هستند، شایان بی حركت در تختش می نشست و به جغجغه و سایر اسباب بازی هایش توجه نمی كرد. از نظر رشد و تكامل سیر طبیعی را طی نكرد. قبل از آنكه چهار دست و پا راه برود ایستاد و زمانی كه شروع به راه رفتن كرد بر روی پنجه راه می رفت. در ۳۰ ماهگی هنوز قادر به تكلم نبود و خواسته هایش را با جیغ زدن و فریاد بیان می كرد. ساعت ها می نشست و به یك اسباب بازی خیره می شد.
*«سارا» در دوران نوزادی پراحساس و شاد بود. در ۶ ماهگی می توانست بنشیند و چهار دست و پا راه برود. در ۱۰ ماهگی شروع به راه رفتن كرد و قادر بود كلمات ساده را بیان كند. یك روز در ۱۸ ماهگی مادرش متوجه شد كه تنها در آشپزخانه نشسته و با تمركز و مداومت چرخ های جاروبرقی را می چرخاند به طوری كه صدای مادرش كه نام او را صدا می زند نمی شنود. بعد از آن به تدریج سارا توانایی تكلم را از دست داد و ارتباطش با دیگران قطع شد. اسباب بازی هایش را می لیسید یا بو می كرد. مرتباً در خانه راه می رفت و پی درپی چراغ ها را روشن و خاموش می كرد. اگر كسی مانع كارش می شد، قشقرق به پا می كرد.
*«مهران» ۷ ساله علاقه زیادی به منظم كردن اشیا داشت. ماشین هایش را در یك ردیف می چید و اگر این نظم به هم می خورد عصبی می شد. آداب خاصی را رعایت می كرد. از یك مسیر مشخص در منزل حركت می كرد. به نظر می رسید در مدرسه علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارد. تماس چشمی مناسبی برقرار نمی كرد. كلمات و جملات را بدون درك و به صورت طوطی وار تكرار می كرد. از كودكی علاقه زیادی به چرخیدن و حركات چرخشی داشت. مدت ها به حركت پنكه و ماشین لباسشویی خیره می ماند. به صحبت های اطرافیان پاسخ نمی داد. به طوری كه ابتدا به نظر می رسید ناشنوا است. در تست های شنوایی انجام شده مشخص شد كه مهران از نظر شنوایی مشكلی ندارد. برای هر سه كودك تشخیص اوتیسم مطرح شد.اوتیسم یك اختلال تكاملی است كه بر حیطه های مختلف تعاملات اجتماعی، مهارت های ارتباطی، ارتباط كلامی و غیركلامی تأثیر می گذارد. اختلال در تعاملات اجتماعی به صورت تماس چشمی خفیف، بی تفاوتی و روابط شخصی محدود، نادیده گرفتن دیگران و عدم بروز واكنش های محبت آمیز مشخص می شود. اختلال در مهارت های ارتباطی نیز به صورت تأخیر یا فقدان تكلم، ناتوانی در شروع گفت وگو، تكرار كلمات و عبارات به صورت كلیشه ای و به كارگیری نامناسب آنها بدون درك مفاهیم نمود می یابد. همچنین رفتارها، فعالیت ها و علایق آنها كلیشه ای، تكراری و محدود است. آداب خاصی را رعایت می كنند (مثلاً غذاهای خاصی می خورند) به دور خود می چرخند. از چرخاندن اشیا و حركات چرخشی لذت می برند. حركات تكراری در بدن دارند. مثل تكان دادن دست ها (مانند بال زدن)، جلو و عقب رفتن مكرر، ضربه به سر و صورت تكراری و مداوم.علائم این اختلال معمولاً در سه سال اول زندگی بروز می كنند. علت اصلی آن شناخته نشده است و در پسران شایع تر از دختران است. این اختلال به صورت یك طیف است. حدود دو سوم كودكان مبتلا به اوتیسم درجاتی از عقب ماندگی را نشان می دهند، قادر به تكلم نیستند و علائمی به صورت خودآزاری و دیگرآزاری نشان می دهند. گروهی دیگر بهره هوشی نرمال دارند و در بعضی زمینه ها (مانند نقاشی) بسیار توانا هستند.
علائم هشدار
در صورت مشاهده این علائم در كودك خود برای ارزیابی بیشتر به پزشك متخصص مراجعه كنید:
۱. كودك تا ۶ ماهگی لبخند نزده یا در چهره اش حالتی از هیجان و بیان احساسات دیده نمی شود.
۲. تا ۱۲ ماهگی غان و غون نكرده است.
۳. تا ۱۶ ماهگی كلمه ای به زبان نیاورده است.
۴. تا ۲۴ ماهگی عبارات معنی دار دو كلمه ای به كار نبرده است.
۵. در هر سنی، توانایی های قبلی خود (مهارت های اجتماعی، تكلم و…) را از دست داده است. اغلب والدین در سنین ۱۴ تا ۱۵ ماهگی متوجه مشكلی در كودك خود می شوند اما معمولاً منتظرند به این امید كه با رشد كودك شرایط تغییر كند.
آیا امیدی به درمان كودكان مبتلا به اوتیسم هست؟
نكته مهم این است كه در صورت مشاهده هرگونه رفتار غیرطبیعی در هر سنی مراجعه به متخصص اولین قدمی است كه والدین باید به آن بپردازند. در درجه اول روانپزشكان كودك و نوجوان و سپس روانپزشكان و روانشناسان راهنماهای خوبی خواهند بود. بسیاری از والدین هنگامی كه تشخیص اوتیسم برای كودكشان مطرح می شود رویكرد مناسبی ندارند. گروهی كودك خود را نزد متخصص های مختلف می برند به این امید كه تشخیص دیگری برایش مطرح شود. گروهی امید و آرزویی را كه برای كودكشان داشتند نقش بر آب می بینند و از هرگونه اقدامی ناامید می شوند. گروهی مشكلات فرزندشان را انكار می كنند و به امید علاج فوری هستند. امروزه بیش از هر زمان دیگری می توان به كودكان مبتلا به اوتیسم كمك كرد. مداخله زودرس شامل آموزش های ویژه، حمایت خانواده و در بعضی موارد درمان دارویی به بسیاری از كودكان مبتلا به اوتیسم در رسیدن به تجربه زندگی هرچه طبیعی تر كمك خواهند كرد. برنامه های آموزشی ویژه می توانند ظرفیت كودكان را در یادگیری، برقراری ارتباط با دیگران و تعاملات اجتماعی افزایش دهد و همزمان می تواند شدت رفتارهای مخرب را كاهش دهد. درمان دارویی نیز در كاهش شدت علائم مؤثر است.امروز امید زیادی به پیشرفت كودكانی است كه درمان مناسب و مؤثری گرفته اند حتی بسیاری از كودكانی كه از نظر ذهنی، عقب افتاده اند در انجام كارهای مشخصی مثل پوشیدن لباس و فعالیت هایی نظیر آشپزی و… مهارت هایی را كسب خواهند كرد. گروهی دیگر مهارت های تحصیلی مانند خواندن، نوشتن، محاسبات ساده را به دست خواهند آورد. بعضی دبیرستان را تمام می كنند و گروهی نیز به دانشگاه می روند. گروهی از كودكان مبتلا به اوتیسم نیز كه در زمینه هایی مانند نقاشی، موسیقی، انجام محاسبات و… توانایی خاصی دارند، حتی بسیار بیشتر از افراد طبیعی، پیشرفت های چشمگیری نشان می دهند.نكته مهم شروع هرچه سریع تر مداخلات درمانی است. اما نكته مهم تر این است كه هیچگاه برای شروع درمان دیر نیست. نوجوانی زمان خوبی برای «شایان» بود. او در این سنین بسیار آرام بوده، رفتارهای محبت آمیز بیشتری از او سر می زد، اجتماعی تر شده بود و در مكالمات روزمره شركت می كرد. دارو باعث كنترل رفتارهای پرخاشگرانه او شده بود و به ندرت به هنگام عصبانیت چیزی را پرت می كرد یا می شكست. اكنون در ۲۰ سالگی به كار اشتغال دارد. از سر زدن به والدینش لذت می برد، اما هنوز به نظم و ترتیب اهمیت ویژه ای می دهد. به محض اینكه به منزل می رسد، مبلمان را جابه جا می كند و همان ترتیب قبلی كه با آن آشناست را انتخاب می كند.«سارا» در ۶ سالگی بعد از سال ها شروع به حرف زدن كرد. جملاتی می ساخت كه برای دیگران قابل فهم بود. اكنون در ۱۳ سالگی، وسواس مداوم برای روشن و خاموش كردن چراغ ها را از دست داده است و تنها در زمانی كه هیجان و استرس زیادی دارد، این رفتار را نشان می دهد. در مدرسه پیشرفت خوبی داشته است. اما به نظر می رسد هنوز تمایلی به بازی كردن با دیگران ندارد. اما به نظر می رسد نسبت به محیط اطراف و سایر افراد آگاهانه تر رفتار می كند. انگار متوجه تفاوت خود با سایر كودكان شده است.«مهران» در ۴ سالگی در یك برنامه آموزشی شركت كرده است و در منزل، مادرش آموزش هایی به او می دهد. اكنون تماس چشمی بیشتری برقرار می كند و شروع به صحبت كرده است. مهارت های چشمگیری نیز از خود نشان می دهد. حافظه قوی ای دارد. با وجودی كه هنوز به صراحت صحبت نمی كند اما می تواند برنامه های تلویزیونی را تعریف كند و آنها را نمایش دهد.