عصبانیت یکی از رفتار های روزمره افراد در برابر اتفاقاتی است که بر خلاف میل آنها رخ داده است. عصبی بودن به طور مستمر می تواند باعث بروز بسیاری از بیماری ها شود. اگر شما نیز از دسته افرادی هستید که از این رفتار خود خسته شده اید ، با ما همراه باشید.
عصبانیت اغلب موقعیتی را برای فرار كردن فرد از خودش فراهم می سازد كه به نوبه خود فرد را از حل سریع مشكلش بازمی دارد. به هنگام عصبانیت، او دیگر قادر نیست به طور موثری عمل كند؛ چیزی كه بر عصبانیت او می افزاید.وقتی او از انجام كاری می خواهد سرباز زند، شروع می كند به انتقاد كردن از خودش و دیگران. عصبانیت او لبریز می شود و در سایر روابط او كه بسیار با منشاء اصلی عصبانیت او فاصله دارند، احساس خشم و عصبانیت از خود نشان می دهد. عصبانیت یك هیجان قوی است كه می تواند از لحاظ فیزیكی به فرد صدمه بزند. عصبانی شدن، مثل این است كه اجازه دهیم یك ولتاژ قوی برق از بدنمان عبور كند. افرادی كه زود عصبانی می شوند و عصبانیت آنها طولانی می شود، در واقع مجوز صدور فهرست بلندبالایی از بیماری ها را برای خود به ارمغان می آورند. از قبیل انواع سردردها، مشكلات پوستی، پشت درد، انواع زخم ها و حتی حملات قلبی. عصبانیت اغلب نه تنها موجب حركاتی مثل لگد زدن به اسباب و اثاثیه، پرتاب كردن آنها و كارهای دیگری می شود، بلكه مشكلات جدی تر را مثل حوادث، كتك كاری و حتی قتل ها را به همراه دارد. دو شكل اساساً متفاوت بیان عصبانیت در زیر ترسیم می شود. اكثر افراد از میان دو حد افراطی عصبانیت، اختلافات جزیی با هم دارند، در حالی كه برخی افراد فقط شدیدترین شكل عصبانیت را نشان می دهند. احساس و بیان فرد ممكن است بستگی به موقعیت یا شخصی داشته باشد كه فرد با او رابطه دارد.
آدم عجول
او به طغیان های ناگهانی مشهور است كه اغلب به از كوره در رفتن او منجر می شود. او آزادانه احساس خشمش را بیرون می ریزد و اغلب چیزهایی می گوید كه واقعاً منظورش را نمی رساند. عصبانیت او به احساسات افراد آسیب می زند و متعاقباً موجب نابودی روابط می شود.از آنجایی كه شدت پرخاشگری او زیاد است و شكایت هایش به وضوح شنیده نمی شود، با عدم تایید روبه رو می شود و موضوعات اصلی مورد بی توجهی قرار می گیرد. دلخوری ها و رنجش ها از او بیشتر می شود و مردم از او دوری می كنند یا به راحتی او را كنار می گذارند و هرگز او را جدی نمی گیرند. او بیشتر انرژی اش را صرف طغیان های عصبانیتش می كند، اما عملاً چیزی عایدش نمی شود.
از هر جهت دوست داشتنی
او عصبانیتش را همیشه حتی وقتی تنهاست و با خودش
رو راست است، كنترل می كند تا از تعارض های آشكار جلوگیری كند. او از درون، از عصبانیت می سوزد، اما تلاش می كند تا قیافه ظاهرش را آرام نگه دارد، انگار نه انگار كه هیچ آسیبی به او وارد می شود. با این كار، او بخشی از خشم و عصبانیت درونی اش را كم می كند. او به رفتار غیرمنصفانه ای كه با او شده است اعتراضی نمی كند. بنابراین دیگران دلیلی برای این كه چرا باید رفتارشان را تغییر دهند، نمی یابند. او یا تغییر عقیده می دهد و به خاطر اجتناب از صدمات آتی در انزوا زندگی می كند، یا به پنهان كردن احساساتش با دردی عذاب آور ادامه می دهد.عصبانیت در هر دو حالت به طور نامناسبی نشان داده می شود. به طور غیرموثری بیرون می ریزد یا به خود شخص بازمی گردد. در هیچ یك از این حالت ها از عصبانیت چیزی عاید فرد نمی شود.ما نمی توانیم عصبانیت را نادیده بگیریم یا آن را كاملاً از زندگی خود محو كنیم. عصبانیت، نه «خوب» است و نه «بد» چیزی است كه هست. عصبانیت همیشه بنا به دلیلی پیش می آید و به همین خاطر سزاوار توجه و دقت بیشتری است.
رهنمودهای عملی و سودمند
هر چند كه شما نمی توانید عصبانیت بی حاصل را كاملاً از بین ببرید اما می توانید آن را كاهش دهید و به این ترتیب با افراد و موقعیت ها به طور موثر برخورد كنید. در اینجا پیشنهاداتی ارائه می شود كه می تواند كمك كننده باشد. حداقل یك یا دو پیشنهاد را كه برای شما ساده تر و عملی تر و بنابراین مفیدفایده است را انتخاب كنید.
مسائل و انتظارات خود را با صراحت بیان كنید
عصبانیت گاهی اوقات ناشی از مسائل، خواسته ها و انتظارات ابراز نشده است. مادری كه پرستار است و سردرد شدیدی دارد به راحتی ممكن است از دست كودكش كه از او می خواهد غذای بخصوصی را برایش درست كند، عصبانی شود. وقتی او به كودكش درباره مشكل فیزیكی خود (سردرد) حرفی نزده است نمی توان از كودك انتظار داشت كه درد او را بفهمد و نسبت به او اظهار نگرانی كند.طغیان عصبانیتش فقط او را بیش از پیش از خود دور می كند، و او رفتاری را كه سزاوارش است، دریافت نمی كند. وقتی شما در شرایط بحران قرار می گیرید و نیازمند كمك هستید، تقاضای كمك كنید. اكثر مردم فقط در صورتی كه به آنها بگویید به آنها نیاز دارید به راحتی می توانند شما را درك كنند. این نگرش كه آنها خودشان «باید بفهمند» خیلی سودمند و عملی نیست.
با بیان كردن حقایق درباره مشكل خود صحبت كنید
با بیان كردن احساسات و اجتناب از سرزنش ها، با توصیف كردن و نه قضاوت كردن، فرد می تواند از «شكل گیری» عصبانیت پیشگیری كند. بحث آزاد درباره تعارض، موقعیت را مشخص تر كرده و به حل سریع مشكل كمك می كند.راجا همیشه وقتی می خواست سر كار برود، از دست همسرش عصبانی می شد. وقتی متوجه شد با فریاد زدن و عصبانی شدن كاری از پیش نمی برد، تصمیم گرفت با همسرش صحبت كند و دقیقاً آنچه را كه از او انتظار دارد، به او بگوید: «وقتی ناهار دیر آماده می شود، من دچار تنش می شوم، چون ممكن است دیرتر به سر كار برسم. به همین دلیل است كه سرت داد می زنم. من مضطرب می شوم و بدون احتیاط و تند رانندگی می كنم، آن وقت تمام روز احساس بدی دارم، چون می دانم كه تو را رنجانده ام. من خوشحال تر خواهم بود اگر غذای ساده تری درست كنی كه سر وقت آماده شود.» راجا فهمید كه ابراز حقیقت موثرتر از عصبانیت دائم، مشكل او را حل كرده است.
توضیح بخواهید
جملات و سئوالات طراحی شده كه فرد را وادار می كند درباره افكارش صحبت كند، بسیار سودمند و موثر است. خشن و بداخلاق بودن، همان طور كه همكار شما طی هفته گذشته بوده است، در حل مشكل كمكی نمی كند.«من احساس می كنم شما از دست من ناراحت هستید، این طور نیست؟ شاید به این وسیله بتوان فرد را به صحبت دعوت كرد. بسیار خوب ممكن است وقتی را برای صحبت كردن به شما اختصاص دهم.»