امروزه فضای مجازی خواب و خوراک خیل عظیمی از مردم دنیا شده و آماری از آپلود کردن عکس و رد و بدل کردن مکالمات و نظرات به دست آمده که آدم را حیرت زده میکند. این حجم از فعالیت که بیشتر عکس سلفی و دادن نظرات کارشناسانه و متکبرانه میباشد باعث شد تا روانشناسان به فکر بررسی خودشیفتگی مجازی در نسل امروز بی افتند. در ادامه با ما همراه باشید تا در ابتدا آمار سرسام آور استفاده از صفحات مجازی را در اختیارتان بگذاریم سپس خودشیفتگی مجازی را بررسی کنیم.
اعداد و ارقامی که در این زمینه ارائه شده به تنهایی گویای آن است که دنیای شبکه های اجتماعی تا چه اندازه می تواند برای ما جذاب باشد. هر روز بیش از 80 میلیون عکس جدید روی اینستاگرام به اشتراک گذاشته می شود، روزی 3.5 میلیارد بار مطالب دوستان و اطرافیان خود را لایک می کنیم و بیش از 1.5 میلیارد نفر معادل یک پنجم ساکنان کره زمین جزییات زندگی شخصی خود را روی فیس بوک منتشر می کنند.
این، قدرت بالای شبکه های اجتماعی است که ما را تا این اندازه به خود وابسته کرده است و البته جامعه شناسان و روان شناسان به گونه دیگر هم به آن نگاه می کنند. آنها می گویند شبکه اجتماعی به نوعی بستر خودشیفتگی را برای کاربران فراهم کرده است و به این نیاز در مردم پاسخ می دهند. با بیان فرضیه مذکور این سوال مطرح می شود که آیا واقعا شبکه اجتماعی زمینه لازم برای بروز خودشیفتگی را فراهم می کند یا اینکه کاربران پیش از حضور در این فضا هم این عادت رفتاری را با خود حمل می کردند؟
در کشور آمریکا تعداد مبتلایان به اختلال شخصیتی خودشیفتگی (NPD) طی یک دهه گذشته به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافته است و البته کارشناسان می گویند این روند با افزایش چاقی میان مردم قابل مقایسه بوده است.
ویژگی های شخصیتی
در تعداد زیادی از مطالعاتی که طی سال های اخیر انجام شده است، این مسئله مشخص شد که میان ابتلا به اختلال شخصیتی خودشیفتگی و فعالیت گسترده در شبکه های اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد. رفتارهایی مانند تلاش برای جذب تعداد بیشتر لایک، انتشار بخش های بیشتری از زندگی شخصی، تلاش برای جذب بیشتر دنبال کنندگان آنلاین در صفحات اجتماعی و انتشار تصاویر شخصی با جوانب مثبت و قابل توجه از جمله مواردی است که می تواند نشان دهنده بروز خودشیفتگی باشد.
محققان همچنین یک رابطه مستقیم میان تعداد دوستان یک فرد در شبکه اجتماعی فیس بوک و شیوع صفات شخصیت مخل پیدا کرده اند و در نتیجه از این طریق ثابت کردند که تمایل به داشتن دوستان بیشتر در فیس بوک هم می تواند به نوعی با خودشیفتگی در ارتباط باشد.
در این بررسی ها مشخص شده است به طور ویژه خودشیفتگی در دنیای شبکه های اجتماعی میان گروه سنی نوجوانان و جوانان بیشتر دیده می شود و هر چه وابستگی افراد به شبکه های اجتماعی افزایش می یابد، احتمال بروز خودشیفتگی در آنها بیشتر می شود.
سیاران مک ماهون، مدیر موسسه امنیت سایبری در آمریکا بر این باور است که میان میزان وابستگی به شبکه های اجتماعی و بروز خودشیفتگی ارتباطات مستقیم وجود دارد ولی هنوز به طور دقیق مشخص نشده است که این دو فرایند تا چه اندازه می توانند روی یکدیگر تاثیر بگذارند. مک ماهون در این خصوص می گوید: «مرکز آکادمیک بر این نکته تاکید دارند که بررسی ها و محاسبات دقیق آنها این مسئله را نشان داده است که حضور دایمی در شبکه اجتماعی می تواند احتمال بروز خودشیفتگی در کاربران را افزایش دهد.
در بررسی های متعدد مشخص شده است که هر چه درگیری فرد با شبکه های اجتماعی بیشتر می شود، احتمال بروز خودشیفتگی هم در او افزایش می یابد ولی باید اعتراف کرد هنوز به طور دقیق مشخص نشده است که این ارتباط چگونه توصیف می شود و این دو فضا چطور می توانند یکدیگر را تشدید کنند.»
او در ادامه همچنین توضیح داد: «بررسی های اجتماعی نشان داده است که طی چند سال اخیر در دنیای غرب میزان خودشیفتگی میان افراد افزایش قابل ملاحظه ای یافته است و گستره این فرایند به شبکه های رسانه ای هم کشیده شده است. برای آن دسته از شبکه های رسانه ای که محبوبیت زیادی میان کاربران جهانی دارند می توان این گونه گفت که آنها شرایط و بستر لازم برای افزایش خودشیفتگی میان کاربران را شامل می شوند.»
لوسی کلاید، مدیر مرکز روان درمانگری آمریکا بر این باور است که همه مردم به نوعی گرایش های خودشیفتگی را در خود جا داده اند و ما هنوز به درستی نمی دانیم که شبکه اجتماعی تا چه اندازه آن را تشدید می کند ولی این مسئله کاملا واضح و مشخص است که تعاملات مجازی و دور شدن از دنیای واقعی موجب شده در این زمینه تاثیرات قابل ملاحظه ای بر جا بماند.
کلاید در این خصوص می گوید: «در زمینه بروز خودشیفتگی به عنوان یک اختلال شخصیتی، من نمی توانم بگویم که شبکه اجتماعی عامل اصلی این اتفاق محسوب می شود ولی روی این مسئله تاکید فراوان دارم که شبکه های اجتماعی و رسانه ای تاثیر زیادی را برای بروز هر چه بیشتر خودشیفتگی بر جای می گذارند. اگر شما از نظر روان شناسی جزو افرادی طبقه بندی شوید که به اختلال شخصیتی خودشیفتگی مبتلا باشید، به دنبال آن خواهید بود تا بازخوردهای مثبت را از محیط پیرامون خود دریافت کنید.
در این شرایط دنیای پیرامون به آیینه ای تبدیل می شود که فقط جوانب مثبت شما را نمایان می کند و به صورت مداوم دنبال آن هستید تا از محیط پیرامون خود مورد تایید قرار بگیرید. این مسئله موجب می شود زندگی شما از روال عادی خارج شود. شبکه های اجتماعی و رسانه ای دقیقا چنین بستری را فراهم می کنند و همه امکانات لازم را در اختیار شما می گذارند تا به دنبال بازخوردهای مثبت از محیط پیرامون بگردید. با توجه به اینکه شبکه اجتماعی به شما امکان می دهد شخصیت واقعی خود را بروز ندهید و پشت دیوار مجازی یک شخصیت ایده آل برای خود درست کنید، این مسئله می تواند روی خودشیفتگی اثر قابل ملاحظه ای بر جای بگذارد و موجب شود شما در این مسیر پیش بروید.»
خودشیفتگی مجازی
جک پرایس، که 34 سال دارد، طی 10 سال گذشته بیش از 60 هزار دنبال کننده را در صفحات اجتماعی خود روی فیس بوک، توییتر و اینستاگرام جذب کرده است. او در هر روز به طور میانگین 10 بار به صفحات خود در شبکه های اجتماعی سر می زند و به گفته خود، برای نگهداری و به روزرسانی پروفایل مجازی خود وسواس زیادی به خرج می دهد. او خود را خودشیفته نمی داند و می گوید شخصی است که از فناوری های موجود استفاده می کند و نسبت به دیگر دوستان خود تمرکز بیشتری بر این فناوری ها دارد تا به انتظاراتش پاسخ دهد.
پرایس در این خصوص می گوید: «در بسیاری از مواقع ساعت ها فکر می کنم تا به این نتیجه برسم که چه چیزی را باید روی صفحه اجتماعی خود به اشتراک بگذارم. ساعت ها در مورد خواسته ها و نیازهای دنبال کنندگانم فکر می کنم تا بتوانم با مطلبی که به اشتراک می گذارم، رضایت آنها را جلب کنم. البته به صورت همزمان همیشه بر این مسئله تاکید داشتم تا ضمن به اشتراک گذاری یک مطلب از دنبال کنندگان خود بخواهم که در مورد من هم فکر کنند.
باید اعتراف کنم این مسئله یکی از وقت گیرترین کارهایی است که در طول زندگی خود انجام داده ایم و برای آنکه بتوانم تا این اندازه توجه مخاطبان مجازی را جلب کنم، سرمایه گذاری زمانی انجام داده ام. در مجموع باید بگویم من در شبکه های اجتماعی بسیار موفق بوده ام. به شهرت زیادی رسیده ام و حتی این اتفاق توانسته است برای من بازده مالی داشته باشد.»
او در ادامه توضیح داد: «من در بسیاری از موارد «لحظه ها» را عنوان یک محتوای مناسب برای به اشتراک گذاری با دنبال کنندگان می بینم و از این طریق می توانم توجه آنها را به خود جلب کنم. این اتفاق مانند آن است که از «لحظه های» مختلف در زندگی خود عکس برداری کنید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید. این عکاسی فقط باید از لحظاتی باشد که برای مخاطبان هم جذابیت داشته باشد.
ممکن است در زندگی واقعی هر یک از ما چنین لحظاتی پیش آید ولی باید توجه داشته باشید نحوه به اشتراک گذاری این لحظات خیلی مهم است تا از این طریق بتوانید توجه مخاطبان را به خود جلب کنید. این همان کاری است که من روی صفحات خود در شبکه های اجتماعی انجام می دهم.»
اختلال شخصیتی خودشیفتگی (NPD) نخستین بار در دهه 1960 میلادی شناسایی شد و سرانجام در سال 1980 روش های رسمی برای شناسایی آن مورد استفاده قرار گرفت. شخصیت های مبتلا به NPD برای تحسین شدن از جانب اطرافیان نیاز فراوانی را در خود احساس می کنند، خود را مهم تر از اطرافیان می دانند و همدلی و همدردی با دیگران در آنها دیده نمی شود.
بر اساس «گزارش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی» عوامل دیگری هم برای تشخیص خودشیفتگی در افراد وجود دارد که از مهم ترین آنها می توان به رویای دستیابی به موفقیت نامحدود، جلب توجه بیش از اندازه از جانب اطرافیان، عکس العمل های رفتاری سرد در تعامل با اطرافیان، انتخاب دوستان بر اساس اعتبار و سطح اجتماعی و بی توجهی به کیفیت های شخصیتی اطرافیان در ارتباطان اجتماعی اشاره کرد. بر این اساس می توان بین ویژگی های نشان دهنده خودشیفتگی و رفتار افراد در شبکه های اجتماعی ارتباطاتی را مشاهده کرد.
نوجوانان و جوانان آسیب پذیرترین قشر جامعه در مقابل خودشیفتگی هستند و از آنجایی که این افراد بزرگ ترین گروه مخاطبان شبکه های اجتماعی را تشکیل می دهند، این احتمال وجود دارد بیش از هر زمان دیگری درگیر این اختلال شخصیتی شوند و تاثیرات منفی شبکه های اجتماعی را بپذیرند.
افرادی که در گروه سنی 17 تا 21 سال به سر می برند در سطح حداقل نوعی خودشیفتگی هستند تا بتوانند موقعیت اجتماعی خود را در جامعه پیدا کنند و از این طریق بتوانند به صورت مستقل ارتباطات اجتماعی برقرار کنند. تجربه آنها در این فرایند می تواند مزایای فراوانی را به همراه داشته باشد ولی اگر دقت کافی در این زمینه صورت نگیرد، حضور پررنگ در شبکه های اجتماعی می تواند به گسترده شدن هر چه بیشتر خودشیفتگی میان این گروه از افراد دامن بزند.
کلاید در این خصوص اظهار کرد: «این گروه سنی بیش از دیگران در مقابل اتفاقات اجتماعی تاثیر می پذیرند. مهم ترین نکته برای این گروه از افراد این است که از طرف اطرافیان چگونه دیده می شوند و تمام تلاش خود را می کنند در کانون توجه اطرافیان قرار بگیرند. این گروه از افراد به صورت گسترده می کوشند توجه مثبت اطرافیان را به خود جلب کنند. باید توجه داشت شبکه اجتماعی فضای لازم را در این زمینه فراهم می کند تا جوانان یک شخصیت غیرواقعی از خود بروز دهند و از این طریق بتوانند به صورت مثبت مورد توجه اطرافیان قرار بگیرند.»
او در ادامه توضیح داد: «این روزها به وضوح می بینیم که نوجوانان و جوانان برای گرفتن عکس های سلفی تلاش فراوان می کنند و تاکید دارند که عکس های آنها در بهترین شکل به اشتراک گذاشته شود. این مسئله را می توان به عنوان یک فشار مجازی بر جوانان تلقی کرد زیرا این گروه از افراد که تمایل دارند در کانون توجه دیگران قرار بگیرند، با استفاده از ابزارهای مجازی می کوشند این کار را به بهترین شکل بکنند و خود را در معرض ابتلا به خودشیفتگی قرار می دهند.»
با این وجود برخی بررسی ها هم نشان داده است که شبکه اجتماعی می تواند برای بیان آزاد و راحت درونیات انسان مورد استفاده قرار بگیرد و از این طریق کاربران را از خودشیفتگی دور کند. به هر حال باید دید این فرایند چگونه در آینده ادامه پیدا می کند.