فرزندسالاری امروزه رواج زیادی در میان خانواده های ایرانی پیدا کرده است می خواهیم علل مهم برای بروز این پدیده اخلاقی را بشناسیم و وعواملی که باعث بروز این چنین رفتارهایی از فرزندان در قبال والدین می شوند را بررسی کنیم و مانع ضایع شدن حق و حقوق والدین توصسط فرزندان شویم .
تضییع حقوق و احترام
پدر و مادر نسبت به فرزند، داراى حقوقى هستند که خداوند بزرگ توجه به آن را در ردیف رعایت حقوق خویش دانسته است. قرآن مجید مى فرماید: « و قضى ربک إن لا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا » پروردگارت حکم کرد که جز او نپرستید و نسبت به پدر و مادر خود نیکى کنید.
گویا این سیاق و ترکیب بى تناسب با جنبه خالقیت حق نباشد، زیرا خداوند، آفریدگار بشر و والدین واسطه آفرینش اویند.درنظام حقوقى اسلام، گرچه اولاد نیز داراى حق بر عهده والدین اند، ولى نباید از یاد برد که حقوق پدرو مادرهمچون اطاعت مشروع، احسان، تواضع و خاکسارى و مانند آن، از امورى اند که ذاتا با فرزندسالارى دمسازى ندارند در حالى که حقوق فرزندان مانند کفالت، تربیت، تأمین مصالح و غیر آن، از امورى است که جز با فرمان بردارى از والدین و پذیرش مدیریت آنان به دست نمى آید و معمولا در خانوادههاى فرزندسالار حقوق والدین به فراموشى سپرده مى شود و این نخستین نقطه انحراف و میوه تلخ این پدیده در درون خانواده است.
غلبه احساسات بر تعقل
از ویژگیهاى برجسته دوران نوجوانى و جوانى غلبه احساسات بر نیروى عقلانى است. این احساسات که بیشتر ریشه در تخیل دارد تا تعقل، اگر با تدبیر و اندیشه مهار نگردد، نتایج زیانبارى به بار خواهد آورد.
افراط در دوستیها و دشمنی,بزرگنمایى و اهتمام بیش از حد به برخى امور و یا حوادث جزیى، غرور و خودخواهى,,شاعرانه فکر کردن,میل به انزوا و پرهیز از درگیر شدن و برخورد با واقعیتهاى زندگى و… بخشى از عواطف و احساسات دوران بلوغ و نوجوانى را تشکیل مى دهد.
به روشنى پیداست که زندگى را نمى توان بر اساس آن پایه ریزى کرد. هر خانواده اى که بنیان خود را بر آن پى ریزى کند، به شدت در معرض آسیبهاى جدى و دستخوش تزلزل و بى ثباتى خواهد بود. بنابراین از ویژگیهاى خانواده فرزند سالار، مبنا قرار گرفتن احساسات در روابط و مناسبات درونى و بیرونى آن است.
تهدید شدن ارزشها و سنت های مفید
هر جامعه اى به تناسب اوضاع فرهنگى، مذهبى، ملى، اجتماعى و حتى اقتصادى خود، داراى ویژگیها و خصوصیاتى است که مجموعه آن، هویت آن جامعه را در قبال سایر جوامع، متمایز و معین مى سازد. این ارزشها امورى اند که هر ملتى آن را در گذار زمان و طول تاریخ حیات خویش فرهنگ سازى کرده و سینه به سینه آن را از نسلى به نسل دیگر منتقل کرده است.
بى تردید پاسداشت این ارزشها خود مهمترین عامل ثبات و امنیت همه جانبه آن ملت است ؛ به ویژه عناصر کلیدى و اساسى آن، از عوامل عمده و توانمند حفظ وحدت و یکپارچگى جامعه در برابر انواع تهاجمات بیگانه به شمار مى رود.انتقال این ارزشها به طور شفاف و به دور از هر گونه خرافه و پیرایه منطق گریز، از مهمترین وظایف نسل پیش نسبت به نسل جدید و آینده سازان جامعه است؛ بى توجهى بدان، زیانهاى بزرگى در پى خواهد داشت.چنین وظیفه اى در فضاى فرزندسالارى غیر قابل تحقق است، بلکه به وضعیتى نیازمند است که در آن، والدین داراى جایگاهى برتر نسبت به فرزندان خویش باشند تا زمینه این انتقال، بهتر فراهم گردد. البته انجام این کار، تنها به آنچه گفتیم منوط نیست ولى نقش اساسى و عمده آن در این خصوص غیر قابل انکار است.
اخلال در امر تربیت
وظیفه اساسى پدر و مادر نسبت به فرزند، تربیت و ادب نیکو است.حضرت موسى بن جعفر (ع) مى فرمایند:شخصى به محضر پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شد و از آن حضرت در باره حق فرزند پرسید، پیامبر گرامى در پاسخ فرمودند: اینکه نام نیکو برایش برگزینى و او را تربیت شایسته کنى و نیز او را در جایگاه مناسب و خوبى قرار بدهى؛ شاید مقصود از فراز آخر انتخاب همسرى شایسته و نیک باشد.
در حدیث دیگر حضرت صادق (ع) مى فرمایند: فرزندانتان را گرامى بدارید و آنان را نیکو ادب کنید تا مورد بخشش خداوند قرار گیرید و بدیهى است تربیت و تأدیب اجتماعى و اخلاقى و نیز برگزیدن همسرى پسندیده و مقبول براى فرزند از سوى پدر و مادر، جز با پذیرش جایگاه برتر آنان و قبول شایستگى بیشتر و صلاحیت افزون تر آنها در تشخیص مصلحت جوان خود، امکان پذیر نیست.
در حالى که در وضعیت فرزندسالارى چنین موقعیتى براى والدین پذیرفته نیست، بلکه در بسیارى از موارد، آنان هستند که مدعى انتخاب راه و روش برتر در زندگى براى والدین خود مى شوند. البته آنچه گفتیم منافاتى ندارد که برخى از فرزندان، با حفظ احترام و احسان به پدر و مادر، در اثر تحصیلات و آگاهىهاى بیشتر، آنان را نسبت به بعضى امور و دانستنیهاى لازم راهنمایى کنند و اشتباهاتشان را با زبانى نرم و فروتنانه تذکر دهند.
زندگی آنلاین