امروزه به دلیل ناتوانی جوانان برای تامین مسکن مجبورند در کنار خانواده زندگی خود را شروع کنند زندگی کردن با مادر شوهر و پدر شوهر دردسرها و مشکلات مربوط به خود را دارد و می تواند بسیار سخت و مشقت بار باشد زندگی در کنار خانواده همسر با سلیقه ها و سبک متفاوت برای زوجینی که اول زندگی مشترکشان است بسیار مشکل خواهد بود.
«اولین سوالی که پرسید این بود: «حاضرید با مادر من در یک خانه زندگی کنید؟». نمی دانستم چه جوابی بدهم. گفتم باید فکر کنم. قبول کرد و رفت سراغ یک سوال دیگر. اما در تمام مدت گفتگوی مان ذهن من مدام مشغول پاسخ به همان سوال بود. چه کار باید می کردم؟»
خانه بخت در سیر تاریخ
تا همین چند دهه پیش، زندگی کردن با مادر شوهر و پدر شوهر خیلی رایج بود و اکثر دخترها وقتی به خانه بخت می رفتند، در یکی از اتاق ها یا طبقات خانه خانواده شوهر ساکن می شدند. اما به تدریج شکل زندگی ها عوض شد تا جایی که در زمانه فعلی نه عروس ها چندان تمایلی به زندگی با خانواده شوهر در یک خانه دارند و نه خانواده شوهر خیلی رغبتی به این قضیه نشان می دهند. نتیجه آن هم این شده است که اکثر زوج های جوان در یک خانه مستقل که فاصله معقولی هم با خانواده های دو طرف دارد زندگی شان را شروع می کنند. با وجود این، هنوز هم هستند آقایان خواستگاری که می خواهند بعد از ازدواج با مادر یا پدرشان زندگی کنند. در چنین موقعیتی بهتر است دخترهابه چه نکاتی توجه کنند و به خواستگارشان چه جوابی بدهند؟
چتری برای سه نفر؟
اگر خواستگار شما به قدر کافی از مهارت مدیریت رابطه بین مادر/پدر و همسر برخوردار نباشد، به خصوص آنهایی که وابسته هستند، نمی توانند زندگی مشترک را به درستی اداره کنند
همان طور که گفتیم ترجیح دو طرفه عروس ها و خانواده دامادهای امروزی بر «دوری و دوستی» است. در این یادداشت کاری به درستی یا غلطی این مثل نداریم بلکه می خواهیم به دخترهایی که با خواستگارانی با این شرایط مواجه می شوند توصیه هایی بکنیم که به آنها کمک می کند تا تصمیم گیری بهتری را برای خودشان رقم بزنند. اگر شما هم با این شرایط روبرو شده اید، به چند نکته زیر توجه کنید:
1. شرایط را بسنجید. بعضی از دخترها به محض اینکه از خواستگارشان می شنوند که می خواهند بعد از ازدواج همچنان با مادر یا پدرشان در یک خانه زندگی کنند «نه» ی محکمی می گویند و همانجا قائله را ختم می کنند. بعضی دیگر هم بر عکس آن گروه بلافاصله به فکر این مَثَل رایج که می گوید «مردی که پای پدر و مادرش می ماند، مرد زندگی است» می افتند و با اکتفا به همین نکته جواب بله را می دهند. هر دو گروه هم به یک اندازه اشتباه می کنند. اینکه خواستگاری بخواهد بعد از ازدواج با مادر یا پدرش در یک خانه زندگی کند، لزوماً نه یک امتیازتعیین کننده منفی است و نه یک امتیازتعیین کننده مثبت. بلکه آن چیزی که تعیین کننده است این است که شما چقدر شرایط فعلی و آتی زندگی تان با او را بررسی می کنید. برای بررسی و سنجش درست شرایء لازم است در مرحله اول از دلایلی که خواستگارتان برای این تصمیمش دارد مطلع بشوید.
2. دلایل را بشناسید.شناسایی دلیل مرحله بسیار مهمی در تصمیم گیری شما است. دلایلی که یک مرد ممکن است برای زندگی با پدر یا مادر در دوران بعد از ازدواج خود داشته باشد متعددند. برای مثال بعضی ها به خاطر دلایل مالی تصمیم می گیرند در خانه پدری شان زندگی کنند یا مثلاً با آوردن مادر یا پدر پیش خودشان به جای اجاره کردن دو خانه که توان مالی شان هم نمی رسد، پول هایشان را روی هم بریزند و یک خانه اجاره کنند. بعضی دیگر چون نمی توانند مادر یا پدرشان را که پیر و تنها شده اند به حال خود رها کنند چنین تصمیمی می گیرند. گاهی هم مادر یا پدر آن آقا به دلیل بیماری یا نقص عضو به مراقبت نیاز دارد و به همین دلیل خواستگار تصمیم دارد که بعد از ازدواج هم با او زندگی کند. بعضی از مردها هم به دلیل نرسیدن به بلوغ عاطفی کافی و وابستگی به مادر یا پدر چنین خواسته ای را مطرح می کنند. طبیعتاً هر کدام از این دلایل تصمیم گیری خاص خود را می طلبند، برای مثال بین خواستگاری که از مادر بیمارش مراقبت می کند با کسی که وابسته عاطفی است تفاوت زیادی وجود دارد.
3. خودتان را هم بسنجید. آیا شما می توانید با کسی که به دلایل مالی توان تهیه منزل مستقل را ندارد زندگی کنید؟ آیا مثلاً اگر بعد از ازدواجتان یک روز وقتی از محل کار به خانه برگردید و ببینید که مادر شوهرتان چای و غذا را آماده کرده خوشحال می شوید یا آن را نوعی دخالت یا توهین به حساب می آورید؟ و یا آیا به خاطر مراقبت همسرتان از پدر بیمارش میتوانیدگاهی از بعضی از تفریحات یا مهمانی هایتان بزنید بدون اینکه زندگی را به کام خود یا همسرتان تلخ کنید؟
اینکه خواستگاری بخواهد بعد از ازدواج با مادر یا پدرش در یک خانه زندگی کند، لزوماً نه یک امتیازتعیین کننده منفی است و نه یک امتیازتعیین کننده مثبت. بلکه آن چیزی که تعیین کننده است این است که شما چقدر شرایط فعلی و آتی زندگی تان با او را بررسی می کنید. برای بررسی و سنجش درست شرایء لازم است در مرحله اول از دلایلی که خواستگارتان برای این تصمیمش دارد مطلع بشوید
4. بدانید که خواستگارتان تا کجا می خواهد با مادر یا پدرش زندگی کند؟ البته در پاسخ به این سوال نوع دلیل آن آقا هم مهم است. ولی برای اینکه تکلیفتان را با خودتان روشن کرده باشید بهتر است این سوال را خیلی شفاف از او بپرسید.
5. بدانید که او در رابطه با مادر یا پدرش، چه انتظاراتی از همسر آینده اش دارد؟ برای مثال اگر پدر خواستگارتان زمین گیر است، آیا او انتظار دارد که همسر آینده اش در تر و خشک کردن پدر به او کمک کند یا ترجیح می دهد که فقط خودش به همه کارهای او برسد؟ یا مثلاً آیا از همسر آینده اش انتظار دارد از مادر بیوه و تنهای او در خانه پذیرایی کند یا ایرادی ندارد که بعضی از کارهای خانه را به او بسپارد؟
6. خواستگارتان چقدر مهارت مدیریت رابطه بین مادر/پدر و همسر را دارد؟ اگر خواستگار شما به قدر کافی از این مهارت برخوردار نباشد، به خصوص آنهایی که وابسته هستند، نمی توانند زندگی مشترک را به درستی اداره کنند.
7. جمع بندی کنید. برای اینکه تصمیم درستی بگیرید همه نکاتی را که با خودتان بالا و پایین کرده اید و چیزهایی را که در جریان تحقیق و مشاوره متوجه شده اید را روی هم بریزید و در نهایت بر مبنای این جمع بندی به خواستگارتان جواب بدهید.
تبیان