hepatitis

 

متاسفانه امار ابتلا به ویروس هپاتیت و ایدز در میان مردم شیوع زیادی پیدا کرده است و بهتر است اصول مراقبت در برابر این عارضه خطرناک را فرابگیرید همچنین مراقب سرطان های ناشی از رادیوگرافی دندان باشید این سرطان ها می توانند با گرافی ساده از دندان پدید بیایند بیماریهایی مانند هپاتیت با برخی عوامل مخفی ممکن است انتقال پیدا کند.

 

سیستم نظارتی وزارت بهداشت کجاست و دقیقاً مشغول چه کاریست که جان بیماران در بیمارستانهای این شهر و دیار، اینگونه قربانی پول‌دوستی و ولع سیری‌ناپذیر عده‌ای طماع شده که حتی حاضرند برای صرفه‌جویی ۵ هزار ریالی! در بیمارستانهای تحت مالکیت خود، آنها را …

شامگاه یکی از روزهای شهریور ماه جاری بود که همراه همسرم با مراجعه به یکی از کلینیک‌های خصوصی دندانپزشکی شبانه‌روزی تهران، قصد ترمیم برخی از دندانهایمان را داشتیم که در همان ابتدای مراجعه، منشی کلینیک، تهیه و ارائه عکس رادیولوژی OPG دندان را ضروری دانست و آدرس یک از بیمارستان‌های خصوصی نزدیک و مجهز به بخش رادیولوژی شبانه‌روزی برای تهیه عکس OPG را تحویلمان داد.

به دنبال آدرس این بیمارستان خصوصی، وارد خیابان مطهری می‌شویم و در نهایت حدود ساعت 9 شب است که خودرو را در کنار بیمارستان خصوصی «ت» پارک می‌کنیم و مستقیم به بخش رادیولوژی در طبقه منفی دو می‌رویم.

بیمارستان و بخش رادیولوژی آن در این ساعت از شب، خلوت است؛ نسخه دستور پزشک برای عکس رادیولوژی OPG دندان را به تکنسین بخش ارائه می‌کنیم و او هم ما را به سمت اتاق مخصوص رادیولوژی دندان هدایت می‌کند.

در داخل این اتاق توضیح مختصری توسط تکنسین بخش رادیولوژی داده می شود و یک «پَد اسفنجی» کوچک و مربعی‌شکل  نیز تحویلم … می‌گوید این پَد اسفنجی را باید در داخل دهانم بگذارم و در هنگام تهیه عکس با فک بالا و پایین آن را فشار دهم؛ به این پَد اسفنجی که آن را داخل یک نایلون نازک کوچک گذاشته‌اند، نگاهی می‌اندازم و آن را داخل دهان و بعد فشار با فک بالا و پایین به این پد و گردش 180 درجه‌ای دستگاه مخصوص رادیولوژی به دور سَرم و تمام …

تکنسین رادیولوژی به داخل اتاق بازمی‌گردد و وقتی آن پَد اسفنجی را از داخل دهانم خارج می‌کنم تا در داخل سطل زباله گوشه اتاق بی‌اندازم، با نهیب تکنسین مواجه می‌شوم که «نه! این پَد یک‌بار مصرف نیست! نایلون آن را جدا کن و پد را تحویلم بده!»

با این نهیب، برق از سرم می‌پرد؛ با تعجب می‌پرسم که پَدی که توسط من استفاده شده و در داخل دهان من قرار گرفته، چطور می‌تواند «یک‌بار مصرف» نباشد؟! مگر قیمت و ارزش این پَد چقدر است؟ و مگر با کشیدن یک نایلون نازک بر روی پَد اسفنجی می‌توان مانع نفوذ و سرایت بذاق دهان به آن شد آن هم در شرایطی که به بیمار گفته می‌شود باید با هر دو فک، این پَد را گاز بگیرد؟ پاسخ می‌‌شنوم «من نیز بارها به مدیریت بیمارستان این نکته را تذکر داده‌ام اما آنها از من همین را خواسته‌اند …»

حال بگذریم از اینکه استفاده از «پوشش سربی» برای پوشاندن ناحیه غدد تیروئید بیماران مراجعه‌کننده پیش از گرفتن عکس رادیولوژی دندان در این مراکز، اصولاً مضحک به نظر می‌رسد و این در حالیست که «رادیوگرافی‌های دندان» به شدت می‌توانند خطرناک باشند چرا که بر اساس پژوهش‌ها، بین عکسبرداری از دندان و ابتلا به سرطان تیروئید رابطه مستقیم وجود دارد و به همین دلیل هنگام عکسبرداری از دندان باید ناحیه تیروئید با «پوشش سربی» پوشانده شود.

پس از مواجه شدن با این نوع از کم‌فروشی و خیانت در حق بیمار در این رادیولوژی آن هم در یک بیمارستان خصوصی، نام بیماری‌های مختلف و رنگارنگی که امکان انتقال آنها از طریق دهانی و بذاق وجو دارد، در سرم شروع به رژه رفتن می‌کنند؛ انواع بیماریهای خطرناک ویروسی و عفونی که به راحتی از طریق بذاق دهان منتقل می‌شوند و در صدر آنهابیماری خطرناک  «هپاتیت A» و حتی در موارد نادری، بیماریایدز.

دریغ کردن از یک پد اسفنجی بی‌ارزش از بیماران آن هم در یک بیمارستان خصوصی تهران که مبالغ هنگفتی را نیز برای این رادیولوژیها دریافت می‌کنند، واقعاً اسف‌بار و البته وقیحانه است که چطور سیستم نظام درمانی وزارت بهداشت پس از این همه سال و با وجود وخامت شیوع بیماری‌هایی مانند ایدز و هپاتیت، همچنان اینگونه از اصلاح سیستم و عملکرد بیمارستان‌های تحت نظارت خود، عاجز بوده است.

واقعاً در این کارزار درمانی کشور، سیستم نظارتی وزارت بهداشت کجاست و دقیقاً مشغول چه کاریست که جان بیماران در بیمارستانهای این شهر و دیار، اینگونه قربانی پول‌دوستی و ولع سیری‌ناپذیر عده‌ای طماع شده که حتی حاضرند برای صرفه‌جویی 500 تومانی( 5 هزار ریالی!) در بیمارستانهای تحت مالکیت خود، بیماران خود را در معرض و آماج بیماریهای رنگارنگ جدید قرار دهند؟! و این تازه اوضاع بیماران در بیمارستانهای خصوصی تهران است و تکلیف سایر … مشخص!!

در پی مواجه شدن با چنین واقعیت‌های میدانی تاسف‌باری آنهم در بیمارستانهای قلب پایتخت، این واقعیات را در کنار اظهارات عجیب معاون محترم وزیر بهداشت قرار دادم؛ آقای ملک‌زاده به عنوان معاون وزیر بهداشت اخیراً در اظهارنظر تامل‌انگیزی،  «حجامت» و خالکوبی  را از عوامل ابتلا به هپاتیت c معرفی کرده و گفته: «در حال حاضر نزدیک به 190 هزار نفر ایرانی به هپاتیت C  مبتلا و نیازمند درمان هستند و این در حالی است که ما تاکنون 60 نفر از این افراد را شناسایی کرده‌ایم… از آنجایی که یک عامل مهم برای ابتلا، خالکوبی و حجامت است توصیه می‌کنیم …»

بله! جناب معاون وزیر بهداشت هم نگران شیوع و گسترش بیماریهایی مانند هپاتیت در سطح کشور است اما ایشان، نه دل‌نگران و دلواپس شیوع این نوع بیماری‌ها از کانال و به واسطه سیستم درمانی و بیمارستانی تحت مدیریت وزارتخانه مطبوع خود بلکه نگران و دلواپس احتمال شیوع این بیماریها از طُرق دیگری مانند «حجامت» هستند و البته اینکه حجامت و خالکوبی نیز توسط ایشان از یک قماش، تلقی و اعلام می‌شود نیز نکته نغز ماجراست …

حال با این اوصاف باید از جناب معاون محترم وزیر بهداشت پرسید که خروجی مجموعه وزارت بهداشت در ایجاد یک سیستم یکپارچه و قوی نظارت در مجموعه بیمارستان‌های وزارت بهداشت چه بوده و به چه میزان در این مسئله توفیق و جدیت داشته‌اند؟!‌ و احتمالاً از دید ایشان کارزار حوزه مسئولیتی این مسئولان در وزارت بهداشت با موفقیت به سرانجام رسیده و حالا نوبت یکسره کردن تکلیف اعمال غیربهداشتی مانند حجامت(؟!) رسیده است و کاشف به عمل آمده که حجامت، عامل و مقصر شیوع بیماری‌هایی مانند هپاتیت است و در این میان هیچ نقص و تقصیری متوجه سیستم بیمارستانی زیرمجموعه تشکیلات عریض و طویل وزارت بهداشت که شرح آن رفت نیز نیست!

واقعاً قضاوت افکار عمومی در مواجهه با واقعیت‌های میدانی که صرفاً شرح مختصر از آن در این سیاهه رفت، چگونه خواهد بود و آیا امثال آقای ملک‌زاده نباید پاسخگوی این سؤالات افکار عمومی جامعه باشند که آیا وزارت بهداشت که با این حساسیت در پی کشف «عوامل مخفی و توهمی» انتقال بیماریهایی مانند هپاتیت است و در این کشفیات دقیق خود به عواملی مانند حجامت رسیده‌اند، پس چرا دلایل و عوامل بسیار بزرگ‌، آشکار و عیانی که چشمان نگران بیماران در طول مراجعات خود به سیستم بیمارستانی حال حاضر زیرمجموعه وزارت بهداشت، به راحتی آنها را با پوست و گوشت خود لمس می‌کنند را نمی‌بینند؟!

آیا طبق آمار رسمی اعلامی، مراکز دندان‌پزشکی کشور به واسطه استفاده مشترک از ابزارهای دندان‌پزشکی برای بیماران خود، سهم بزرگی در انتقال بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت ندارند و آیا در حال حاضر به واسطه دقت‌نظر و نظارت دقیق حاکم بر دندان‌پزشکیها، دغدغه مردم در هنگام مراجعه به این مراکز، رفع شده است و دیگر هیچ مراجعه‌کننده‌ای در هنگام نشستن بر روی صندلیهای سفیدرنگ مراکز دندانپزشکی در اقسانقاط این کشور، ترس و واهمه‌ای از احتمال مبتلا شدن به بیماریهایی مانند ایدز و هپاتیت ندارد و یا بیماری که از سر ناچاری گذرش به یک مرکز رادیولوژی مانند مرکز خصوصی که شرح آن رفت، باید با واقعیت استفاده مشترک از یک «پد اسفنجی» ناقابل 500 تومانی برای ده‌ها بیمار مواجه شود؟!

اما ادامه این قصه، ابعاد تلخ‌تری را برایمان نمایان می‌کند؛ این قصه را تا اتمام کار در بخش رادیولوژی بیمارستان خصوصی «ت» تعریف کرده بودیم؛ حالا در ادامه با یک عکس OPG از دندان و در همان ساعات پایانی شب، راهی کلینیک دنداپزشکی شبانه‌روزی «ز» می‌شویم که درخواست این عکس را کرده بود.

نوبت انجام کار دندانهایم می‌شود، وارد سالن اصلی کلینیک می‌شوم؛ چهار صندلی سفید رنگ که به‌صورت افقی و به موازات هم قرار گرفته‌اند و در کنار هر کدام، یک دندان‌پزشک در انتظار استقرار بیمار بر روی صندلی مخصوص؛ در کنار هر پزشک و صندلی نیز میزی مستطیل‌شکل که بر روی آن مملو از ابزارهای فلزی ریز و درشت مخصوص دندان‌پزشکی …

بیمار قبلی در حال بلند شدن از روی صندلی است که نیم‌نگاهی به ابزارهای روی این میز می‌اندازم و پزشک ایستاده در کنار صندلی، می‌خواهد تا بر روی صندلی دراز بکشم و دهانم را باز …

«آهان خوبه، کمی بازتر …» این آوای دلنشین دندانپزشک است که پرده‌های گوش را نوازش می‌دهد و حالا عملیات شروع می‌شود و ابزارهای ریز و درشت در دستان پزشک است که وارد دهانمان می‌شود؛ هیچ «چشم‌بندی» در کار نیست، همان ابزاری که چند دقیقه‌ای قبل در حال انجام عملیات در دهان بیمار قبلی بود حالا در دهان من، کار خود را انجام می‌دهند …

در فاصله انجام کار، فرصت خوبی است تا از نزدیک و به‌صورت ملموس، مروری بر چرایی آمار بالای ابتلا به ایدز و هپاتیت از طریق مراکز دندان‌پزشکی کشور داشته باشم؛ دیگر پاسخ خیلی از سؤالات پیشین خود را یافته‌ام و حالا این صدای پرتپش قلب من است که در سینه‌ام می‌پیچد و در صدای گوشخراش مته دندان‌پزشک گم می‌شود؛ آری این صدای مشترک ضربان و تپش قلب هر روزه هزاران بیماریست که از بد روزگار گذرشان به مراکز درمانی و بیمارستانی این کشور ‌می‌افتد …

الودکتر