تفاوتی ندارد همکارتان باشد, هم محلی تان و یا کودکتان, بعضی وقتها انسانها می توانند بسیار سر سخت بشوند. اگر تاکنون با شخصی که سمج و سر سخت است برخورد کرده اید, خوب می دانید که هرچیزی خیلی سریع می تواند از کنترل خارج شود.
به عنوان مربی که درگیر این چنین موقعیت هایی هستم, مشترکاتی در تمام این نوع کشمکش ها وجود دارد—هیچ فرقی نمی کند که وضعیت چگونه است.
پس چه کاری می توانیم در این باره انجام دهیم؟ چطور می توانید این سر سختی وسواس گونه که در رابطه تان بوجود آمده را حل کنید و بر آن غلبه کنید؟
شما می خواهید به نقطه مشترکی برسید, نمی خواهید آتش را شعله ور تر کنید. حتی اگر می دانید که چکار کنید, در برخی اوقات باید خوب متوجه باشید با چه وضعیتی مواجه هستید. اگر می خواهید پیشرفت کنید باید استراتژیک فکر کنید و از این وضعیت خاص بهترین نتیجه را بگیرید. بخش بزرگی از این فرآیند متوقف کردن, فکر کردن و کاری که از این بحث انتظار نمی رود را انجام دادن است.
در اینجا نکات ساده و موثری است برای اینکه وقتی با فرد سر سختی مواجه می شوید وضعیت را تغییر بدهید:
1- اعتبار بدهید.
از اینکه چطور این کار ساده جواب می دهد متعجب خواهید شد. یکی از دلایل رایجی که مردم پافشاری و سماجت می کنند این است که احساس می کنند شنیده و یا درک نمی شوند. اینکه آنها را معتبر بشماریم و به حرف هایشان گوش دهیم تا باعث احساس توجه در آنها بشود یکی از سریع ترین راهها برای حرکت به سمت جلو است.
2- مانند آنها فکر کنید.
فقط یک لحظه تصور کنید مانند آنها هستید. آنها چه می خواهند؟ اگر در موقعیت آنها بودید, احساس تان چه شکلی بود؟ فقط این نکته ساده باعث عقب نشینی شما می شود چونکه اکثر افراد همه چیز را به یک نگاه می بینند: بزرگترین افرادی که مسائل را حل می کنند این توانایی را دارند که دیدگاهشان را نسبت به موضوع تغییر دهند.
3- خودتان سماجت نکنید.
چرا خودتان دارید سماجت می کنید, دست بردارید. مردم بیشتر تمایل دارند وقتی در برابرشان مقاومت می شود مقاومت کنند. زمان بیشتری را برای آشنا شدن با نقطه نظر آنها صرف کنید و برای آشنایی بیشتر با نقطه نظرشان از آنها سوال بپرسید (و سرتان را فقط تکان ندهید, اگر درک کردید بله بگویید).
4- وقتی گوش می دهید, سر خودتان را کمی به نشانه توجه مایل کنید.
ما نه تنها با کلمات مان بلکه با زبان بدنمان هم ارتباط برقرار می کنیم. وقتی سرتان را کمی برای خوب گوش دادن مایل می کنید, به مردم حس شنیده شدن دست می دهد. هچنین, این ترفند خود شما را هم بواقع برای گوش دادن مشتاق تر می کند.
5- بدانید خروجی تان چیست.
قبل از برقراری ارتباط, دست نگه دارید و کمی فکر کنید که چه نتیجه ای از این بحث می خواهید بگیرید (گره گشایی). همچنین, خوب بدانید که به آنها چطور می خواهید احساس توجه ببخشید (اعتبار). در نهایت, باید انعطاف پذیر باشید (درست مثل آنها که دوست دارید انعطاف پذیر باشند).
6- پذیرای درس های بزرگتر باشید.
اکثر اوقات, در مواجه با کسی که سر سخت است درس های زندگی خیلی بزرگتری وجود دارد که از کنار این وضعیت می توانیم بیاموزیم. اینکار می تواند به شما بیاموزد که بطور کلی با دیگران چطور ارتباط بهتری برقرار کنید. چطور یک مشاجره را کنترل کنید, یا چه تاثیری آن مشاجره بروی شما بگذارد. پذیرای درس هایی که از خود وضعیت بزرگتر هستند باشید.
7- از تاثیر پذیری استراتژیک استفاده کنید.
ببینید چه چیزهایی فرد سخت گیر را تحت تاثیر قرار می دهد و ببینید می تواند در این ارتباط به شما کمک کند. با دید بازتری فکر کنید و متوجه خواهید شد راههای زیادی برای رسیدن به نتیجه ای که می خواهید بگیرید وجود دارد.
8- ضمانت بدهید.
برخی اوقات می توانید موضوع را عوض کنید و بمنظور ایجاد ضمانت با شخص مورد نظر با چیزی کاملا متفاوت با موضوع اصلی موافقت کنید. حتی یک ضمانت منفی برای طرف مقابل ممکن است که فریبده باشد, اما مواظب باشید که این ایجاد ضمانت های منفی برایتان تبدیل به عادت نشود.
9- وضعیت را آرام کنید.
طرف مقابل را مدام با حرف های منفی تغذیه نکنید. پاسخ های طولانی و ایمیل هایی با جواب طولانی می تواند وضعیت را تشدید کند. رفتارهای این نوع افراد را با پاسخ طولانی جواب ندهید بلکه فقط با دقت به حرف هایشان گوش کنید. با اینکار فرد احساس دفاعی به خودش نخواهد گرفت بلکه حس می کند که درک خواهد شد.
10- الگو را قطع کنید.
مردم اغلب مانند ربات رفتار می کنند. اغلب به داستان هایی که در ذهن شان حلقه زده است واکنش نشان می دهند. هنگامی که با فرد سخت گیری مواجه هستید, الگوی جاری را با پرسیدن سوالی کاملا خارج از موضوع قطع کنید. اینکار داستان ذهنی شان را پوشش می دهد, بجای اینکه وضعیت دفاعی نسبت به خودتان بگیرید, می توانید فعالانه تر در موضوع شرکت کنید.
منبع-http://genie.ir
سلام
من همسرم شدیدا لجبازه و خودخواه…نمیدونم چجوری باهاش رفتار کنم..لجبازیش تو حرف و دعوا و بحث نیس تو رفتار و عمله.هرکاری که من میگم بدم میاد ازش خواهش میکنم که انجام نده اما اون برعکس انجام میده…دیگه حوصله ندارم ازش خواهش کنم که کاراشو ادامه نده.تورو خدا راهنماییم کنید که کارآمد باشه چون تصمیم دارم ازش جدا شم اما واقعا میخوام زندگیمو بسازم اما همراهیم نمیکنه تو خانواده ای بزرگ شده که پدرش همیشه این رفتارارو نشون داده…
تورو خدا جواب بدین که بتونم مشکلمو حل کنم
سلام باید برای بهبود روند زندگی از مشاور خانواده و یا روانشناس کمک بگیرید و رفتار شما و همسرتان را از زمان کودکی ریشه یابی کنند.