یکی از حساس ترین دوران برای یک فرد دوران نوجوانی می باشد. این دوران توام با تغییرات بلوغ است. بسیاری از افراد در این دوره دچار تغییرات روحی ، جسمی ، فکری و اجتماعی می شوند و در صورتی که این مسئله درست هدایت نشود باعث بروز مشکلاتی در فرد می شود.
نوجوانی، یک دوره رشدی است که با تغییرات جسمانی، شناختی، اجتماعی و هیجانی همراه است و این تغییرات در صورت هدایت نادرست باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای نوجوان و خانواده وی می شود.
یکی از مشکلات و اختلالات این سن ترس اجتماعی در نوجوانان است که سبب بروز دشواری هایی در کار تربیت و هدایت آنان می شود. این اختلال بویژه در آغاز بلوغ در برخی نوجوانان به چشم می خورد و باعث پیچیدگی در روابط آنان می شود. در واقع ترس اجتماعی در نوجوان تا حدودی کاملا طبیعی است، اما زمانی به صورت معضل در می آید که در روابط نوجوان اختلال ایجاد کند و نوجوان از ارتباط با دوستان، همکلاسی ها و دیگر افراد پرهیز کند. ترس از صحبت کردن، داشتن هیجان و کمرویی در حضور افراد غریبه از علائم ظاهری رایج این نوع ترس است که در نهایت باعث دوری گزینی و محدود شدن زندگی اجتماعی و حتی به وجود آمدن مشکلاتی برای آینده وی خواهد شد.
ترس اجتماعی معمولا شامل ترس شدید از زیر نگاه دیگران بودن، ترس از مورد انتقاد قرارگرفتن یا ترس از رفتاری که موجب تحقیر و شرمندگی می شود، است. نوجوان مبتلا به ترس اجتماعی یا از موقعیت ها و فعالیت های اجتماعی به کلی دوری می کند یا با تحمل ترس، آن موقعیت ها را پشت سر می گذارد. آنها با آن که می دانند عکس العمل های افراطی و غیرمعقولی دارند، نمی توانند رفتارشان را تغییر دهند. این ترس معمولا با علائم جسمانی بخصوصی مانند لرزش دست ها، گرفتگی عضلات، سرخ شدن چهره، افزایش ضربان قلب، سردرد، حالت تهوع و لکنت زبان بروز می کند و این ترس معمولا زمانی رخ می دهد که نوجوان:
ـ در میان جمع ظاهر شود.
ـ با جنس مخالف صحبت کند.
ـ هنگام مشاهده دیگران صحبت کند یا کاری انجام دهد.
ـ با افراد صاحب قدرت مواجه شود.
ـ بخواهد حرف بجا و بحقی را بیان کند.
ـ میزهای وسط رستوران را برای نشستن انتخاب کند.
ـ هنگام انجام کاری زیر نظر کسی باشد.
ـ در گروه هایی مانند گروه دوستان، اردوهای مدرسه یا گروه های بازی شرکت کند.
ترس اجتماعی تا حدی طبیعی و موجه است، اما زمانی که نوجوان آنقدر به واسطه ترس از دیگران دوری کند که تقریبا تنها شود، مشکل ایجاد می شود؛ چرا که شخص روابط دلخواه ندارد و همین باعث محدود شدن فرد می شود. نوجوان کم کم از سوی دیگران طرد می شود و همین پذیرش نشدن از طرف دیگران باعث می شود فرد نتواند به حد کفایت نیازها و خواسته های بحق و بجای خود را به دیگران بقبولاند و از حقوق خود دفاع کند. ترس های اجتماعی دوران نوجوانی بیشتر از این ناشی می شود که نوجوان از انتقاد درباره جنبه های شخصیتی خویش هراس دارد. همان جنبه هایی که خود نیز آنها را می داند و دوری گزینی اجتماعی (اجتماع گریزی) نوجوان هم بیانگرتلاش نوجوان برای فرار از انتقاد اطرافیان است. از طرفی آنان برای «نه گفتن» به دیگران و تعیین حد و مرز برای درخواست های اطرافیان دچار مشکل می شوند، چون از این می ترسند که دیگران او را دوست نداشته باشند. تمام این مسائل باعث بروز افسردگی در نوجوان می شود که بیشتر هم به دلیل نارضایتی نوجوان از شرایط زندگی اش است.
آنان بیش از حد حساس و زودرنج هستند و از کوچک ترین حرفی آزرده خاطر می شوند. این دسته از نوجوانان اعتماد به نفس پایینی دارند و از منتقدان سر سخت خود به شمار می روند. مدام از این وحشت دارند که دیگران ضعف های واقعی یا خیالی آنان را شناسایی کنند از این رو همیشه سعی دارند با زبردستی و مهارت از این مساله جلوگیری کنند. نوجوان مبتلا به ترس اجتماعی این تصور را دارد که حواس دیگران متوجه نقص های اوست به همین دلیل برای ترس از زیر نظر بودن سرعت بیان و عمل خود را از دست می دهند و به این ترتیب افرادی خشک و سرد به حساب می آیند.
ترس های اجتماعی مربوط به ظاهر هم تقریبا از ترس های اجتماعی شایع در نوجوانان محسوب می شود. بیشتر دختران و پسران نوجوان در این دوره نگران ظاهر خود هستند. برخی با وجود تعویض دائم لباس، مدل موی جدید و آرایش زیاد همچنان این نگرانی را دارند که به اندازه کافی مورد پسند قرار نگرفته اند. همه این ترس ها در دوران نوجوانی طبیعی است تنها در مواردی غیر طبیعی است که این حالت به یک ترس بیمار گونه برای زشتی ظاهری تبدیل شود که معمولا در این حالت بیشتر نوجوانان از اشکالات و نقص های چهره مانند جوش های پوستی، ورم و پر مویی صورت، شکل بینی، شکل ابروها و فرم فک و دست و پاها شکایت دارند. ترس از زشتی ظاهری که بیشتر در سنین نوجوانی ایجاد می شود دقیقا با ترس اجتماعی فرد و احساس ناامنی در او مرتبط است. به همین دلیل برای والدین و معلمان ضروری است بدانند نوجوان با وجود ترس، آرزوی برقراری ارتباط و پذیرش از سوی دیگران را دارد و بسیاری از آنان در جستجو برای یافتن دوست و هم صحبت، همواره امیدوارند که دوست و هم صحبتی صمیمی و خودمانی پیدا کنند. این دسته از نوجوانان فقط برای آن که بتوانند با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنند به جسارت بیشتر نیاز ندارند، بلکه ابتدا باید این نگرش را داشته باشند که دوستان و اطرافیانشان آن گونه که تصور می کنند نسبت به آنان قضاوت و ارزیابی منفی ندارند.
معمولا نداشتن مهارت های اجتماعی در نوجوانان باعث بروز ترس های اجتماعی در آنان می شود. برخی شرایط خاص زندگی از ایجاد و رشد مهارت های اجتماعی نوجوان جلوگیری می کنند و در نتیجه فرد را به سمت یک ترس اجتماعی سوق می دهند، برای مثال نقل مکان های مکرر والدین که به دلایل شغلی صورت می گیرد باعث تخریب و از هم پاشیدن روابط اجتماعی نوجوان می شود یا تعویض مدرسه که خود عاملی برای کم شدن اعتماد به نفس نوجوان شده و توانایی تحصیلی اش را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد. بیماری های سخت یا بستری شدن طولانی مدت نوجوان در بیمارستان که باعث گوشه گیری اجتماعی وی می شود یا والدینی که توانایی برقرار کردن ارتباط با دیگران را ندارند یا در این مورد بسیار محدود عمل کرده و ارتباط شان با دیگران ضعیف است، به طور طبیعی اجازه ایجاد ارتباط اجتماعی مناسب و درست را به نوجوان خود نخواهند داد، بعلاوه این دسته از والدین به قدر کافی به مشکلات خفیف جسمی یا روحی نوجوانشان که می تواند در برقراری ارتباط با دیگران مانند سد عمل کنند، توجهی نمی کنند. همه این عوامل همراه نداشتن مهارت های لازمی که نوجوان به آنها در روابط بین فردی نیاز دارد، باعث ایجاد ترس اجتماعی و بیشتر شدن این ترس ها می شود.
بایدها و نبایدهای افراطی را حذف کنید
معمولا عوامل مضطرب کننده که شامل بسیاری از باید ها و نبایدهاست، نوجوان را از پای درمی آورد. شما به عنوان یک نوجوان به همه کارهایی که باید انجام شود، فکر می کنید. سپس زمانی که درباره کارهایتان شک می کنید یا در مورد انجام آنها تردید دارید که آیا از پس آن بر می آیید یا نه، اضطراب شما زیاد می شود، حتی اگر آن کارها آسان باشد یا قبلا هم آن را انجام داده باشید. مثلا وقتی مدام این فکر را در سر داشته باشید که «من همیشه باید نمره خوب بگیرم» یا «همه باید مرا دوست داشته باشند. »، در این صورت شما برای برآورده کردن این انتظارات تحت فشار قرار می گیرید و زندگی تان ناخوشایند می شود.
باید ها و نبایدها در زندگی هر فردی اجتناب ناپذیر است، ولی زمانی که بیش از اندازه بر آنها تاکید شود باعث فشار، استرس و حتی ترس می شود. بهتر این است که این باید ها و نباید ها را در ذهن تان به صورتی تغییر دهید که شدنی تر، مستدل تر و منطقی تر شود مثلا «خوشحال می شدم اگر می توانستم…» یا «دوست داشتم می توانستم…». با این خودگویی ها ترس و اضطراب بی موردتان را کمتر می کنید. ممتاز بودن را و نه کامل بودن را به عنوان هدف قرار دهید. این حالت یعنی تلاش برای ممتاز بودن باعث پیشرفت شما خواهد شد و این پیشرفت ،ترس و اضطراب شما را کم خواهد کرد و راحت تر عمل می کنید.
تصورات غلط نسبت به دارودرمانی
در شرایطی که نوجوان با ترس شدید با تجویز پزشک نیاز به درمان دارویی دارد گاه به دلیل تصورات نادرستی که درباره دارو وجود دارد، دارو درمانی انجام نمی شود و درمان به عقب می افتد. معمولا این باورها و تصورات غلط شامل موارد زیر است:
ـ استفاده از دارو به این معناست که من شکست خورده ام.
ـ استفاده از دارو یعنی این که من نقص روانی دارم.
ـ استفاده از دارو یعنی من فرد ضعیفی هستم.
ـ استفاده از دارو یعنی من غیر قابل کنترل هستم.
ـ خوردن دارو به من کمکی نخواهد کرد.
این تصورات، غلط هستند. به عنوان نوجوان به این فکر کنید که آیا اگر دوست شما هم دارو مصرف می کرد، یک فرد شکست خورده و بازنده محسوب می شود و آیا مصرف دارو نقص فرد به شمار می آید.
اگر پزشک متخصص بر این عقیده است که اضطراب با مصرف دارو بهتر می شود، چرا مقاومت می کنید. بیشتر اوقات اضطراب باعث می شود ما احساس کنیم جسم مان خارج از کنترل است.
اگر مطابق با تجویز پزشک دارو باعث کم شدن اضطراب شما می شود و احساس می کنید کنترل بیشتری بر خود دارید، تصورات غلط را کنار بگذارید و دارو درمانی را شروع کنید.
چند توصیه:
* به نوجوان یادآوری کنید ترس و اضطراب یک پدیده طبیعی، ضروری و بی خطر است و بخشی از تجربه هر انسانی است. به او کمک کنید تا ترس ها و اضطراب هایش را بشناسد.
* با احساسات بدنی که نوجوان هنگام اضطراب دارد، همدلی کنید؛ ولی تا اندازه ای که او فکر نکند واقعا بیمار است، مثلا اگر احساس آشوب در معده اش دارد به او یاد آوری کنید به دلیل اضطرابش است و بزودی برطرف می شود.
* به او یاد بدهید خواسته هایش را به طور مستقیم بیان کند حتی زمانی که می داند دیگران ممکن است به خواسته او اهمیتی نداده و آن را برآورده نسازند.
* از نوجوان توقع کامل بودن و کارایی بی عیب و نقص نداشته باشید، چرا که این کار فقط فشار روانی او را زیاد می کند.
* والدین و مربیان کارآمد می توانند به نوجوان کمک کنند الگوهای فکری منفی ایجادکننده و تشدید کننده ترس را تجزیه و تحلیل کند و تغییر دهد.
* تمرین اعتماد به نفس به ایجاد مهارت های اجتماعی منجر شده و با افزایش یادگیری مهارت های اجتماعی، ترس اجتماعی نوجوان نیز کم می شود.
خیلی ممنون مقاله های شما همیشه به دردمن میخوره امیدوارم همیشه شاد وخوشحال باشید حتما از گفته هاتون استفاد میکنم و همیشه تا ثیر داره ازتون خیلی ممنونم شما باعث کاهش ترس من از جامعه میشید