شاید شما نیز حرف های زیادی در رابطه با افراد چپ دست شنیده باشید. در افسانه ها و کتاب های قدیم در مورد توانایی ها و مسائل عجیب در مورد افراد چپ دست زیاد صحبت شده است. اما به دور از این خرافات آیا واقعا چپ دست بودن تاثیرات روحی روانی خاصی بر روی فرد دارد؟
چپ دست بودن پدیده جالبی است که ویژگی های عجیبی را به آن نسبت می دهند و گاهی هم در گوشه و کنار داستان ها و حتی افسانه های غریبی درباره افراد چپ دست به گوش می رسد، اما جدای از حرف های کم اعتبار، این پدیده برای علم هم جذابیت های خاصی پیدا کرده است و پژوهشگران در پی یافتن پاسخ سوالاتی هستند که با آن در ارتباط است.
یکی از این مسائل که در گزارش این ماه بخش سلامت پایگاه تایم مورد بررسی قرار گرفته، تعداد زیاد این افراد در میان مبتلایان به اختلالات ذهنی و روانی است. مطابق آمار های حاضر، حدود ۱۰ درصد افراد در سراسر دنیا چپ دست هستند، اما همین جمعیت کم، مطابق نتایج حاصل از مطالعه ای جدید در زمینه روان پریشی، ۴۰ درصد از مبتلایان به بیماری اسکیزوفرنی (یا روان گسیختگی) را به خود اختصاص می دهد که آمار تکان دهنده ای به شمار می رود.
این نتایج بر اثر مطالعه ای به دست آمده که زیر نظر مرکز مطالعات کودکان ییل روی گروهی ۱۰۷ نفره از بیماران روان پریش صورت گرفته است. این افراد در واقع در یک کلینیک روانپزشکی دوره درمان خود را طی کرده و البته در این دوره بستری نبوده و به اصطلاح سرپایی درمان شده اند.
یادون وب، روانپزشک بزرگسالان و کودکان از مرکز مطالعات کودکان ییل و سرگروه این پژوهش می گوید: عموما مبتلایان به انواع روان پریشی افرادی هستند که به نحوی ارتباط و تماسشان با واقعیت قطع می شود. این قطع ارتباط ممکن است به دلیل توهم، هذیان یا باورهای نادرست فرد باشد. هریک از این علائم که اهمیت ویژه ای در انواع روان پریشی دارد، به ظاهر با چپ دست بودن مرتبط است.
متخصصان اعصاب و نیز متخصصان علوم رفتاری بتازگی نظریه های جالبی داشته اند که توضیح می دهد چرا برخی اختلالات ذهنی بیشتر متوجه افراد چپ دست می شود. با آن که مغز در ظاهر از دو نیمکره کاملا متقارن تشکیل شده، اما معمولا در کسب مهارت ها یا عملکردهای اصلی خود مانند آموختن و به کارگیری زبان و نیز بروز احساسات و هیجانات نامتقارن عمل می کند. به عبارت دیگر، هر دو نیمکره مغز وظایف یکسانی را به عهده ندارد و می توان هر یک را متخصص انجام امور خاصی دانست؛ سمت راست مغز که چپ دست ها تمایل دارند آن را بیشتر به کار بگیرند، همبسته با خلق و خو، حالات روحی ـ روانی و احساسات و هیجانات است، در حالی که سمت چپ مغز معمولا مرکز آموزش و به کارگیری زبان و ویژگی های شخصی است. مطابق نظریه های فوق، این قاعده کلی و عمومی همیشه هم برقرار نیست. پژوهشگرانی که تصاویرمغز را به دقت مورد بررسی قرار داده اند، دریافته اند در برخی افراد چپ دست، مغز تا حدودی از این تقسیم کار تخصصی دست می کشد و بار آموختن و به کارگیری مهارت های زبانی را به هر دو نیمکره راست و چپ خودش می سپارد. مغزی که از چنین الگویی تبعیت می کند ، شیوه هایی را برای پردازش زبان و نیز داده های گوناگون حسی به کار می گیرد که در مقایسه با شیوه های یک مغز معمولی پیچیده تر است. همین مساله می تواند به اختلالات وسیعی در شبکه عصبی مغز منجر شود که مسلما در دوران رشد اختلالات یا مشکلاتی را به بار خواهد آورد.
اگر این نظریه ها تائید شود، کمک شایانی به محققان خواهد کرد؛ زیرا سرنخ هایی را در اختیار متخصصان خواهد گذاشت تا از طریق آنها در میان افراد چپ دست علائم زیستی هشداردهنده ای پیدا کنند که روان پریشی را در نخستین مراحل شکل گیری اش گوشزد خواهد کرد. به خاطر داشته باشید نتایج این پژوهش و نظریه های فوق را هرگز نباید به عنوان برچسبی بر افراد چپ دست قلمداد کنیم و آنها را بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به روان پریشی بدانیم؛ بلکه این نتایج فقط ابزاری در دست متخصصان به شمار می رود تا آن گروه از افراد چپ دستی را که در بالاترین خطر ابتلا و پیشروی اختلالات ذهنی هستند، زودهنگام شناسایی کنند و در اسرع وقت به درمانشان بپردازند.