2

ما یک با به دنیا آمده ایم و یک بار نیز می میریم. نمی توان دوبار زندگی کرد ،  پس باید مسیر زندگی خود را به بهترین نحوه ی ممکن پیش ببریم. اما برای داشتن یک زندگی موفق باید نکاتی را دانست و در نظر گرفت. در این مطلب به توضیح این نکات می پردازیم.

روزی روزگاری دور، روان شناسان و روان پزشکان، جایی وارد عمل می شدند که دیگر از دست مشاوره های خانوادگی و دوا و درمان های مرسوم کاری برنمی آمد اما در دنیای مدرن امروز، به همان اندازه ای که مردم برای بیماری ها یا تعمیرات وسایل زندگی شان، نزد مشاور و متخصص می روند، مراکزی هم وجود دارد که می تواند جایی برای کمک به حل مشکلات شخصی و روانی باشد…

 

مراکزی که در سال های گذشته در ایران تعداد آنها، هرروز بیشتر از دیروز شده و نظارتی قانونی برای کمک به مردم درباره آنها وجود دارد. این گزارش درباره تمام اتفاقات و مسایل مربوط به مشاوره است که از زبان موسوی چال، رییس انجمن مددکاری ایران می خوانید.

 

سوال اول؛

 

آیا آمار بالا رفته مراجعه به مشاوران

نشانه خوبی است؟

 

در ۸ سال گذشته، آمار مراجعان به مشاورها بالا رفته است اما این آمار را نباید نشانه بدی در نظر بگیریم و به آن مشکوک باشیم چون به همان اندازه ای که شرایط اجتماعی، اقتصادی و… باعث شده مشکلات و فشارهای روانی بالا برود، مردم هم بیشتر به این نتیجه رسیده اند که به کمک نیاز دارند. اگر دقت کنید تعداد مراکز مشاوره بیشتر شده است. بخشی از این بالا رفتن آمار، به دلیل افزایش صحیح این مراکز است که به قصد کمک تخصصی دایر شده اند. در حال حاضر ۱۰۰۰ مرکز مشاوره با نظارت بهزیستی، حدود ۲۰۰ مرکز با نظارت وزارت ورزش و جوانان (سازمان ملی جوانان سابق) و حدود ۲۰۰ مرکز با نظارت شورای نظام روان پزشکی و روان شناسی در حال ارائه خدمات به مراجعان هستند. علاوه بر این مراکز، مطب های خصوصی، وزارت آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و… هم خدمات مشاوره ای انجام می دهند تا آمار این مراکز و دسترسی مردم بیشتر شود. از یک نگاه کلی، شاید این ارقام کمی بالا و حتی خوب به نظر برسد، اما در نگاه تخصصی، هرچقدر تعداد این مراکز بیشتر باشند، بازهم کم است و معتقدم فرهنگ مراجعه به روان شناس و مشاور برای کمک گرفتن درباره مشکلات و مسایل روان شناختی، باید در جامعه گسترش پیدا کند و هر روز بیشتر از دیروز شود.

 

سوال دوم؛

 

مراجعه به مشاور،

 

فرهنگ خوبی است؟

 

فرهنگ مراجعه به مشاور، یکی از بهترین فرهنگ هاست. مردم باید بپذیرند به همان اندازه که برای خرابی ماشین، وسایل خانه و… سراغ متخصص می روند یا زمان بیماری ها به پزشکی متخصص مراجعه می کنند، برای مشکلات شخصی هم به متخصص مراجعه کنند. این متخصص همان مشاور یا روانشناس است که به آنها کمک می کند تا بتوانند تصمیم درستی بگیرند و از پس مشکلات برآیند. با این نگاه، فرهنگ مراجعه به مشاوره ها باید گسترش پیدا کند تا به این ترتیب آن کلیشه غلطی که اگر کسی سراغ مشاور برود، به زبان عامیانه دیوانه یا روانی است برداشته شود و مشاوره صحیح کمک کند در جامعه ای با مردمانی سالم تر و آگاه تر زندگی کنیم.

 

 

سوال سوم؛

 

چه زمانی باید

 

به مشاور مراجعه کرد؟

 

همیشه باید حواستان به خودتان و زندگی تان باشد. اگر احساس کردید کیفیت زندگی تان افت کرده، باید برای بهتر کردن آن کمک بگیرید. زندگی آرام، سالم و باکیفیت حق همه است و اگر در لحظاتی مطمئن شدید این حق از شما گرفته شده، اولین کسی که برای برگرداندن آن مسوول است، خودتان هستید. مراجعه به مشاورها در این زمان ها و زمان بحران های شخصی، خانوادگی، شغلی، ارتباطی و…. همیشه لازم است. در این لحظات باید قدم بردارید و سراغ مشاوری بروید که بتواند به شما کمک کند. باید یاد بگیرید مهارت های زندگی تان را بالا ببرید. برای بالا بردن این مهارت ها به کمک مشاوران نیاز است. گاهی اوقات الزامی برای وجود مشکل و مراجعه به مشاور وجود ندارد. با بالا رفتن فشارهای اجتماعی و اقتصادی، مراجعه به مشاوری که به شما کمک کند، فشارهای روانی را کنار بگذارید و در تمام مراحل زندگی تصمیم های درست و مستقل بگیرید کافی است.

 

 

سوال چهارم؛

 

مشاور خوب را چطور باید

 

پیدا کرد؟

 

برای پیدا کردن مشاوران خوب، راه های مختلفی وجود دارد؛ به همان اندازه ای که از افراد اطراف خود، درباره کافه ها و رستوران ها، پزشکان متخصص و …می پرسید تا گزینه ای خوب را انتخاب کنید، می توانید از اطرافیان در این زمینه اطلاعات به دست بیاورید. در کنار این سامانه ۱۴۸ هم وجود دارد که با تماس با این سامانه و صحبت درباره مشکل، می توانید هم راهنمایی های درستی بگیرید و هم به مشاوران متخصص در آن زمینه معرفی شوید. برای هرمشکلی مشاوری خاص وجود دارد و درباره مسایل مختلف باید سراغ مشاوران مختلف رفت. مشاور خوب مشاوری است که در حوزه های مختلف زندگی با شما صحبت کند و تنها کاری که ملزم به انجام آن است این است که نقاط ابهام و تاریک را از بین ببرد و مسیری شفاف در اختیار مراجع قرار دهد تا بتواند، درست و محکم، تصمیم بگیرد. مشاوران هیچ حق و مسوولیتی برای تصمیم گیری و دخالت در زندگی مراجعانشان ندارند و تنها وظیفه آنها شفاف کردن مسیر پیش روی بیمارشان است.

 

 

سوال پنجم؛

 

از چه کسانی نباید

 

مشورت گرفت؟

 

در سال های گذشته اتفاق عجیبی افتاده است. در قسمتی از برنامه های تلویزیونی خانواده، روان شناس یا روان پزشکی دارند که به سوالات مخاطبان جواب می دهند. این بدترین شیوه مشاوره است. به این دلیل که معمولا این مهمانان، نه به دلیل تخصص یا کارایی که براساس آشنایی قبلی با تهیه کننده، عوامل برنامه و… روبروی دوربین نشسته اند و در مرحله بعد، از آنجا که همه چیز تلفنی و براساس زمان بندی مشخص اتفاق می افتد، مشاور هیچ وقتی برای کسب اطلاعات کافی و کشف واقعیت زندگی کسی که با او تماس گرفته ندارد و ممکن است راهنمایی اشتباهی انجام دهد. تماس با مشاوران تلویزیونی یا مشاوران اینترنتی و مشاوره هایی از این دست، نه تنها کمک نمی کند بلکه حتی باعث می شود گاهی راه حل های اشتباهی توصیه شود.

 

 

سوال ششم؛

 

نتیجه یک مشاوره خوب چیست؟

 

مهارت های زندگی، فقط از طریق خانواده، مدرسه و دانشگاه به افراد نمی رسد. همه این مهارت ها را به شکل کافی و درست یاد نمی گیرند و اینجاست که نقش یک مشاور خوب، مشخص می شود. مشاور خوب مهارت های زندگی را به افراد یاد می دهد. ۷۰ درصد اختلاف ها، مربوط به سوءتفاهم است. سوءتفاهم از آنجا ناشی می شود که افراد یاد نمی گیرند با یکدیگر صحبت کنند و حرف بزنند و در همین حرف زدن هرآنچه که می خواهند یا نمی خواهند را به یکدیگر نشان دهند. به همین تعارض بین افراد ایجاد می شود که اختلافات خانوادگی، شغلی، اجتماعی و… را می سازد. مشاوره خوب یاد می دهد درست حرف بزنند و درست ارتباط برقرار کنند. وقتی بدانید برای برقراری ارتباط چه راه ها و مسیری را باید بروید، خود به خود مشکلات زیادی حل می شود و سوءتفاهم ها و تعارض ها برداشته می شوند.