***
زمانی که عصبانی میشویم، چه اتفاقی میافتد؟
در ابتدا کمی در مورد فیزیولوژی خشم صحبت کنیم. احساسات به دلیل این که مغزهای ما از خاطرات و تجارب گذشته برای تعیین شدت یک موقعیت استفاده میکنند، پدیدار میشوند. اگر این موقعیت شبیه موقعیت بدی باشد که قبلا در آن گرفتار شده بودیم، احساسات بدی به سراغ ما میآید که هدف آن حفاظت از ما در برابر آسیب مجدد و به خاطر سپردن آن موقعیت برای دفعات بعدیست.
تجربه اتفاقات نا آشنا و بسیار احساسی باعث ایجاد الگوهای مختلفی از فعالیتهای عصبی در مغزمان میشوند. آن لحظات بیش از زمانی که ما احساس آرامش و امنیت میکنیم این الگوها را ایجاد میکنند. هیپوتالاموس باعث آزاد شدن هورمون استرس میشود و به دلیل ورود آدرنالین و کورتیزول به بدن، سیستم عصبی سمپاتیک وارد حالت « مبارزه یا فرار» میشود.
***
خلاقیت چگونه عمل میکند؟
استیو جابز اعتقاد داشت که «خلاقیت تنها ارتباط دادن چیزهایی به هم است.» در سال ۱۹۹۸ او به مجله Wired گفت که «افراد به این دلیل خلاق میشوند که قادر هستند تجاربی را که داشتهاند به هم ارتباط دهند و چیز جدیدی ایجاد کنند. و دلیل آن که آنها میتوانند این کار را انجام دهند این است که آنها تجربههای بیشتری نسبت به بقیه مردم دارند یا بیشتر در مورد تجارب خود فکر کردهاند.»
به عبارت دیگر، ما زمانی میتوانیم ایدههای جدیدی ایجاد کنیم که تجارب پیشین را به چیزی که در حال حاضر اتفاق میافتد ارتباط دهیم تا راه حل جدیدی را ایجاد کنیم. چیزی مانند حل یک پازل!
***
چگونه از عصبانیت استفاده کنیم؟
عصبانی بودن معمولا باعث رفتار غیرمنطقی و غیر قابل پیشبینی ما میشود. ما به انجام کارهایی فکر میکنیم که هرگز آنها را اجرایی نخواهیم کرد. با این حال ما چنان از لحاظ احساسی آتشین و داغ میشویم که اهمیت کمتری به استانداردهای اجتماعی میدهیم که در شرایط دیگر باعث مدیریت افکار، رفتار و تصمیمات ما میشوند.
این لحظات موقعیت خوبی برای تفکر خلاق محسوب میشوند. نه تنها خاطرات ما در آن لحظات زنده شدهاند، که قوه تخیلمان هم به سرعت در حال کار است و ما را به سوی گذشتن از حد و مرزهای متعارف پیش میبرد.
***
در زیر سه مرحله برای ابراز خلاقیت در زمان عصبانیت عنوان شده است:
۱٫ فعالیتی پیدا کنید که شما را از عامل عصبانیکنندهتان دور کند و به شما اجازه بروز آن عصبانیت را بدهد.
ورزشکردن نمونه خوبیست؛ اما هر فعالیت فیزیکی که حواستان را پرت کند نیز کارساز است؛ میتوانید پیادهروی کنید یا به یک بازی کامپیوتری تعاملی بپردازید. حتی اگر راه دیگری نداشتید، میتوانید به نوشتن (با دست) بپردازید. من به شخصه دوست دارم با دویدن احساساتم را خالی کنم.
۲٫ عصبانیت را با آغوش باز بپذیرید و از آن به عنوان عامل محرکه خود استفاده کنید.
این کار را برای ۱۰ تا ۲۰ دقیقه نخست انجام دهید. فعلا سعی نکنید مثبت فکر کنید. سریعتر بدوید (یا هر فعالیت فیزیکی دیگری را که انتخاب کردید با سرعت بیشتری انجام دهید). فقط به حرکتتان ادامه دهید. احتمالا خواهید دریافت که در زمان عصبانیت راحتتر میتوانید وارد منطقه امن خود شوید. اندورفین به تدریج وارد خونتان میشود و کمکم احساس بهتر و فکر بازتری خواهید داشت.
۳٫ شروع به تفکر در مورد مسائلی کنید که میخواهید به طور متفاوتی انجام دهید و مشکلاتی که میخواهید راه حلی برایشان پیدا کنید.
این زمانیست که خلاقیت واقعا خود را نشان میدهد. خودتان را وادار به این کار نکنید، اما زمانی که دارید فعالیت منتخب خود را انجام میدهید، روی برخی از آن موانع و آرزوهایتان تمرکز کنید. شاید یک پروژه جدید مدنظرتان باشد، یک تغییر در عادت همیشگی، تغییر شغل، سفری که واقعا دوستش دارید یا یک ایده کسب و کار جدید. شاید هم همان مسالهای که باعث عصبانیتتان شده است.
نکته بسیار مهم این است که وقتی خود را در معرض فشار شدید فیزیکی قرار دادهاید، خیلی از ذهنتان کار نکشید و به آن فشار وارد نکنید. فقط در هنگام آزاد و رها شدن ذهنتان، به ایدهها اجازه پرواز دهید. اگر چیزی به ذهنتان نرسید، به خودتان استرس وارد نکنید. مهمترین نکته این است که شما بتوانید در برقراری ارتباط و اتصال تجاربی که داشتید مهارت پیدا کنید تا شاید دفعه بعدی که عصبانیت گریبان گیرتان شد، بتوانید ایده خلاقی از خود بروز دهید.
منبع : مجله پنجره خلاقیت