یکی دیگر از شایع ترین اختلالات حال حاضر در کشور ها ، اختلال وسواس است. بسیاری از افراد دارای درجات مختلفی از وسواس هستند. گاهی اوقات وسواس در فرد نیازی به درمان ندارد ، گاهی نیز این موضوع بسیار حاد خواهد بود.
یکی از مهم ترین علامت های افراد مبتلا به OCD شستن مکرر دست ها و استفاده بسیار زیاد از شوینده هاست این حالت آنقدر شاخص است که حالا وسواس شست وشو از زیر گروه های اصلی بیماری وسواس محسوب می شود. ترس اصلی افراد مبتلا به این حالت بیمار شدن به وسیله میکروب های روی پوست است اما بعضی افراد هستند که می ترسند دیگران را بیمار کنند. اقلیتی هم وجود دارند که سعی می کنند با شست و شوی مکرر به آرامش روحی برسند.
اگر حتی پس از شستن کافی دست ها نگران وجود میکروب ها و آلودگی روی دست تان بودید یا اگر همیشه ترس از کثیف شدن دست ها و سایر اعضای بدن تان دارید یا اگر می ترسید مثلا با دست زدن به قاشق و چنگال های دیگران دچار بیماری هایی مثل ایدز شوید، بهتر است به یک روانپزشک مراجعه کنید. درضمن اگر الگوی خاصی برای شستن دست ها دارید (مثلا حتما پنج بار با صابون و بعد آب کشی و بعد تمیزکردن تک تک زیر ناخن ها در هرباری که دست ها را می شویید) این هم می تواند یک علامت هشدار باشد.
افرادی که در گروه «تمیزکاری وسواسی» جا می گیرند همیشه مشغول تمیز کردن خانه یا محل کار خود هستند. این افراد همیشه از آلوده بودن محیط هراس دارند و برای همین همیشه مشغول تمیز کردن هستند. این افراد با هربار تمیز کردن احساس راحتی و خوشحالی می کنند اما این حس آنها دوام نمی آورد و جالب اینکه دفعه بعد حس تمیز کردن و شست و شو در آنها قوی تر است و آنها را رها نمی کند.
اگر هرروز چندساعت را مشغول تمیزکردن یا نظافت هستید احتمالا دچار OCD هستید، اما اگر روزی یک ساعت مشغول تمیز کردن و نظافت هستید کار سخت می شود. دکتر مایکل جنیک، روانشناس در مرکز درمانی ماساچوست سنتر می گوید: «راه تشخیص این است که اگر حس کردید باید خانه تان را تمیز کنید دست نگه دارید و این کار را نکنید، اگر دچار اضطراب و استرس شدید این احتمالا به معنای درگیری شما با بیماری OCD است.»
چندبار چک می کنید می بینید اجاق گاز خانه را خاموش کرده اید یا تلفن همراه تان را برداشته اید؟ درواقع رفتار چک کردن نام خود را هم به این بیماری داده است و آن را به اسم بیماری وسواس چک کردن هم می شناسند. چک کردن هم مثل بسیاری دیگر از علامت های این بیماری ناشی از ترس و اضطراب است، مثلا ترس از مشتعل شدن گاز یا ورود دزد به خانه و…
طبیعی است که مسائل مهم یک یا دوبار، چک شوند اما اگر این چک کردن روال عادی زندگی شما را به هم بزند (مثلا باعث دیر رسیدن شما به سرکار شما شود) یا اگر در مورد تمام مسائل باشد و شما حتی در مورد یک مسئله ساده هم نتوانید از چک کردن صرف نظر کنید (مثلا اگر هرکاغذی را به سمت سطل آشغال می اندازید و بعد می روید چک می کنید ببینید در سطل افتاده است یا نه) حتما به روانپزشک مراجعه کنید.
نظم و انضباط در افراد مبتلا به OCD معنای دیگری پیدا می کند، درواقع آنها می خواهند همه چیز زندگی شان منظم و اصلا ایده آل باشد. برای مثال آنها هنگام ورود به یک اتاق، که حتی ممکن است اتاق خود آنها هم نباشد، به تمیز کردن و منظم کردن چیزها مشغول شوند. این افراد همیشه دوست دارند که چیزهای روی میزها، دکورها یا حتی داخل کیف ها منظم و به خصوص قرینه باشند.
دکتر لارا اگرمن، متخصص علوم رفتاری در دانشگاه ویسکانیس می گوید: «من خودم آدم منضبطی هستم و همیشه دوست دارم روی میزکارم یا میزهای خانه ام تمیز و منظم باشد اما این یک عامل است در افراد با OCD این یک نیاز است، یعنی اگر آنها را مقابل یک میز شلوغ بگذارید دچار اضطراب خواهند شد و تا آن میز را منظم نکنند و چیدمان ندهند اضطراب آنها برطرف نخواهد شد.»
مشکلی معروف به مشکل ناهنجار بودن، (BDD) مشکلی مرتبط با بیماری وسواس است. در این حالت افراد مبتلا یک عضو یا کل بدن خود را غیرطبیعی می دانند یا از شکل و حالت آن بدشان می آید و درکل حس خوبی نسبت به ظاهر خود ندارند. به طور معمول این حس نسبت به بینی، پوست، یا موهای خود است. خیلی از افرادی که دچار این حالت هستند در مورد تمیز بودن و پاک بودن بدن خود هم دچار مشکل هستند و افکاری کاملا نظیر افراد وسواسی در این مورد دارند.
طبیعی است که برخی اندام و اعضای بدن خود را دوست نداشته باشند یا فکر کنند شکل جذابی ندارند اما افرادی که دچار BDD یا اختلال وسواسی شدید هستند ساعت ها جلوی آینه می ایستند و دائما درحال فکر کردن به این مسئله هستند. افراد دچار این حالت حتی ممکن است خود را خانه نشین کنند و از حضور مقابل دیگران طفره ورزند.
آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که همه چیز را می شمارند؟ اتومبیل هایی که از کنارشان می گذرند، پله هایی که از آنها بالا می روند یا علائم راهنمایی و رانندگی را…؟ فرم شدید این حالت اعتقاد به بعضی اعداد است. مثلا افرادی هستند که عدد هفت را عدد شانس می دانند و برای همین هرکاری انجام می دهند باید مضرب هفت باشد مثلا اگر سی پله تا اتاق کار خود دارند آنقدر از پله ها بالا و پایین می روند تا درنهایت با مضربی از هفت پله وارد اتاق کار خود شوند (مثلا از روی بعضی از پله ها می پرند و…).
دکتر جنیک می گوید: «راه تشخیص اینکه رفتار شمارشی شما طبیعی است یا نه این است که ببینید چنین رفتاری در زندگی شما معنا دارد یا نه، طبیعی است که یک کارمند بانک یا حسابدار یا یک فروشنده بیشتر از افراد عادی همه چیز را بشمارند، اگر این رفتار شما خودتان یا دیگران را اذیت نکند مشکلی نیست اما اگر حتی درخواب هم مشغول شمردن باشید، یا زندگی تان مختل شود، آن وقت باید به پزشک
مراجعه کنید.
همه ما از مورد حمله واقع شدن می ترسیم و ممکن است از راه رفتن در خیابان های تاریک و خلوت بترسیم اما این درمورد بیماران OCD بسیار شدیدتر است. دکتر جان اسپنسر درنین، متخصص روانشناسی در دانشگاه بورک می گوید: «به طور معمول افکار مرتبط با هراس مورد حمله واقع شدن و ترس از سرقت یا برخوردهای فیزیکی در این افراد بسیار بیشتر از افراد عادی است و آنها واکنش های شدیدی به این گونه افکار دارند.»
همه انسان ها از خشونت و مورد حمله واقع شدن می ترسند اما اگر این ترس ها باعث می شود از رفتن به پارک و سینما اجتناب کنید یا خانه و محل کارتان را پر از دزدگیر و دوربین امنیتی و سایر وسایل پیشرفته مراقبتی کنید بد نیست که با یک روانشناس در این مورد مشورت کنید.
افراد مبتلا به OCD ممکن است افکاری نامناسب در مورد ارتباطات جنسی داشته باشند. افکاری که به ذهن آنها می آید یا خواب هایی که می بینند ممکن است کاملا نابهنجار بوده و اضطراب آنها را بیشتر کند.
دکتر کامینسکی می گوید: «فردی که دچار OCD است وقتی این گونه افکار به ذهنش هجوم می آورد، می گوید خدای من هیچ کس دیگر این افکار را ندارد و این خواب ها را نمی بیند… اینها ترسناک است… حتی ممکن است به خودکشی هم فکر کند.» برای همین اگر نتوانستید این افکار را کنترل کنید و به شدت هراسان و مضطرب شدید یا احیانا افکار ترسناکی مثل خودکشی سراغ تان آمد حتما به متخصص مراجعه کنید.
یک ویژگی جالب افراد مبتلا به وسواس این است که آنها برای کم کردن اضطراب خود سعی می کنند دائما نظر دیگران را در مورد مسئله مرتبط با اضطراب خود بپرسند، برای مثال دائما از دوستان خود می پرسند: «خانه ام تمیز است… به نظر تو این میوه ها تمیز هستند… یا شنیدی یک بیماری خطرناک از موادغذایی نشسته انتقال پیدا می کند.»
اگر یک سؤال را بارها و بارها از آنها می پرسید، اگر ناراحت شدن آنها از سؤالات خودتان را حس می کنید و اگر در این مورد به شما تذکر می دهند، اینها می تواند نشانه ای از بیماری وسواسی جبری باشد. پس اگر این نشانه ها را دیدید به یک روانپزشک باتجربه و مطمئن مراجعه کنید تا مشکلات تان کاهش یابد.
شست و شوی دست ها
روزی چندبار دست های تان را می شویید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
نظافت خانه
دائما جاروبرقی و پارچه دست تان است؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
رفتار چک کردن
چندبار خاموش بودن گاز را کنترل می کنید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
انضباط
همه چیز را قرینه می خواهید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
چهره تان را دوست ندارید
از چهره تان شاکی هستید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
شمردن
همه چیز را می شمارید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
ترس از خشونت
می ترسید مورد حمله قرار بگیرید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
افکار نامناسب
افکاری نامناسب در مورد ارتباط دارید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
گرفتن نظر دیگران
چرا دائما تایید دیگران را می خواهید؟
چه زمانی باید تحت درمان قرار بگیرید؟
سلام خسته نباشید . من ۱۳ سالمه ولی متوجه شدم یک مورد از این وسواس هارو دارم . وسواس نظم و ترتیب . در اتاقم باید همه چیز مرتب و قرینه باشه و اصلا نباید حتی یک درجه کج باشه . کل وسایل همین طور مرتبه و باید حتما خودم اتاقمو مرتب کنم به خدمتکار خونمون اجازه نمیدم تمیز کنه چون همه چیز رو به هم میریزه . نمیدونم چیکار کنم خسته شدم از اینکه همه چیز باید مرتب باشه . درمانش چیه کمکم کنید 🙁
سلام روش های خود درمانی زیادی وجود داره اما پیشنهاد میکنم به روانشناس مراجعه کنید
سلام خسته نباشید.من در تمیزکردن خانه وسواس دارم وبارها وبارهاتکرارمیکنم خودم خسته شدم قبلا باتمیزکردن و دوش گرفتن ارام میشدم ولی الان ب محض اینکه تمام میشود باز حالم بدمیشود شوهرم خسته شده از طرفی نمیخواهم خود رابه دارومعتاد کنم و وضع مالیم جوری نیست که به مشاوره بروم لطفاکمکم کنید.باتشکر
سلام دوست عزیز
وسواس شست شو بسیار شآیع است ، چرا به بیماری روان انقد نگاه. بدی دارید؟ مغز و روان ما هم جزء ی از بدن ماست مثل قلب یا کلیه که اگر آسیب ببیند یا خوب کار نکند حاضریم تا آخر عمر داروی فشار یا…. مصرف کنیم و هیچ حرفی از عادت و…. نیست. به روانپزشک مراجعه کنید و درصورت لزوم دارو لطفا برای خودتون ارزش و اهمیت قایل شوید و مصرف شوید
در صورت مشکل مالی میتوانید به درمانگاه های بیمارستانهای دولتی مراجعه کنید و پیگیری ها را چه برای تنظیم دارو چه سیر وسواس از آن طریق پیش ببرید