آیا تا کنون کمی تامل کردید و به کیفیت نوشته هایتان اندیشیده اید؟ آیا می دانیدکه می توان آن را به عنوان یک نوشته خوب در نظر گرفت؟ آیا مفهوم را منتقل می کنید, یا خوانندگان تان در درک مطلبی که می خواهید عنوان کنید مشکل دارند؟
دیگر نگران نباشید، نویسنده عزیز. راه حل شما پیش ماست! فرقی نمی کند که متن داستانی می نویسید یا غیر داستانی، اساسا قوانین خوب نوشتن یکسان هستند.
1. بیان کنید، تحت تاثیر قرار ندهید.
نوشته ی خوب در مورد تعداد کلماتی که تولید کرده اید، کیفیت صفات مورد استفاده تان یا اندازه فونتی که با آن تایپ کرده اید نیست–بلکه به این بستگی دارد که زندگی چند نفر را تابحال تغییر داده اید! به این بستگی دارد که خواننده شما را درک می کند یا نه. به نحوه بیان کردن مطلب بستگی دارد, نه تحت تاثیر قرار دادن.
2. جملات ساده بهتر جواب می دهند.
– تنها گزینه ممکن به منظور سرعت بخشیدن به رشد صنعت مواد غذایی این است که روی این واقعیت تمرکز کنیم که بازار خواستار راحتی، شایستگی و مقرون به صرفه بودن است.
– بهتر است بگوییم: صنایع غذایی می تواند سریع تر رشد کند اگر کامیون های مواد غذایی بروی راحتی، شایستگی و مقرون به صرفه بودن تمرکز کنند.
3. از جملات معلوم به جای مجهول استفاده کنید.
– قیمت ارائه شده توسط فروشنده املاک و مستغلات اعلام شد و روند مذاکره توسط خریدار املاک آغاز شد.
– بهتر است بگوییم: فروشنده املاک قیمت را تعیین کرد, و خریدار مذاکره را آغاز کرد.
4. مخاطبان خود را بشناسید.
برای چه کسی مطلب می نویسید, انتظار دارید چه کسی مقاله، کتاب، یا وبلاگ شما را بخواند؟ آیا آنها به آنچه که شما نوشته اید اهمیت می دهند؟ آیا پیام شما را درک می کنند؟ نوشته ی خوب عمومی نیست; بلکه خاص است؛ به دلیل آن که برای یک گروه از مردم با خصوصیات مشترک نوشته شده است.
5. نوشته تان را با صدای بلند بخوانید.
خواندن آثار خود با صدای بلند به شما امکان می دهد تا متوجه مواردی شوید که ممکن است وقتی آن را در سکوت می خوانید متوجه آن نشوید. همین حالا بروید و نوشته تان را با صدای بلند بخوانید. همچنین، وقتی می خوانید سعی کنید به کار خود گوش دهید. آیا برایتان مفهوم دارد؟ یا تنها رشته ای از چند واژه را با برای پر کردن شکافی به هم وصل کرده اید؟
6. تا آنجا که امکان دارد از اصطلاحات تخصصی استفاده نکنید.
همه مخاطبان شما نمی دانند که “بازار گاو نر” به چه معنی است. همه نمی دانند که “تب (در بازار)” شبیه همان “تب (در پزشکی)” است. قطعا می توانید معادل بهتری از واژه “فزون تنش” برای فشار خون بالا پیدا کنید؟
7. در مورد کلمات، اندازه مهم است.
لطفا, در سایت های اینترنتی، به دنبال کلمات پیچیده و فانتزی نگردید. کمتر همیشه بهتر است.
– مرد به من نگاه خیلی تیزی انداخت که من بر این باور شدم که او می تواند قلب من را سوراخ کند و ترس درونی من را ببینید.
– بهتر است بگوییم: مرد به من خیره نگاه کرد.
8. مثبت بودن بهتر از منفی بودن است؛ حتی در نوشتن!
– من فکر نمی کنم که باور نکردنی ها اتفاق نمی افتند.
– بهتر است بگوییم: من فکر می کنم که باور نکردنی ها اتفاق می افتند.
9. بعد از اتمام نوشتن–زمانی را برای بررسی و بازنویسی کنار بگذارید.
من پیشنهاد نمی کنم که بعد ازپایان هر پاراگراف آن را ویرایش کنید–این کار خسته کننده است. اتمام نوشتن مطلب به ویرایش آن ارجحیت دارد. به نوشتن ادامه دهید. هنوز ویرایش نکنید. روی دستور زبان تمرکز نکنید. نگران ساختار نحوی، مترادف، متضاد یا نظم جملات نباشید.
برای خودتان بنویسید، اما بیشتر، برای مخاطبان خود. پیام را به وضوح بیان کنید از بیان کردن افکار خود نترسید. هنوز خودتان را سانسور نکنید. اجازه دهید واژه ها جاری شوند. هنوز آنچه نوشته اید را پاک نکنید.
در حال حاضر، همه چیز در مورد بیان، هنر و تصورات شماست.
بعدا همه ی ویرایش ها را انجام خواهید داد.
10. همیشه بنویسید.
خوب نوشتن مستلزم همیشه نوشتن است. زمانی که غمگین هستید بنویسید. وقتی ترسیده اید بنویسید. حتی زمانی که حس نوشتن ندارید هم بنویسید.
منبع-http://genie.ir