از شایع ترین دغدغه ها و مساولی که بسیاری از خانواده ها را نگران کرده است ، افت تحصیلی دانش آموز طی تحصیل است. افت تحصیلی دلایل متعددی دارد که در این مطلب به بررسی یکی از اصلی ترین آنها ، یعنی افسردگی اشاره خواهیم کرد.
از شایع ترین موارد و علل منجر به ضعف یا افت تحصیلی می توان به «کم توانی ذهنی»، «نقص تمرکز و توجه»، «اختلال یادگیری»، «اضطراب» و «افسردگی» اشاره کرد. ضعف در سیستم آموزشی هم از علت های ضعف تحصیلی است که در این موارد باید به آن توجه و در صورت وجود، آن را اصلاح کرد. البته در مواردی هم مشکل تحصیلی، ناشی از هیچ کدام از موارد بالا یا هر اختلال روانی دیگری نیست و در فردی اتفاق می افتد که توانایی هوشی کافی دارد و به اختلال یادگیری هم مبتلا نیست. در این موارد عوامل روان شناختی دیگری دخیل هستند که لازم است شناخته شوند و مورد بررسی و درمان قرار گیرند. در صفحه «کودکان و نوجوانان» این هفته در مورد هرکدام از علل شایع ضعف تحصیلی توضیح هایی ارائه می شود.
کم توانی ذهنی
«کم توانی ذهنی» یا آنچه بیشتر به عنوان «عقب ماندگی ذهنی» می شناسیم به معنای آن است که کارکرد هوشی عمومی فرد به میزان چشمگیری زیر حد متوسط است و باعث می شود، فرد قادر به انطباق با موقعیت های محیطی و پیرامونی نباشد و عملکردش در حوزه های مختلف از جمله یادگیری، تحصیل، فعالیت های روزمره و مهارت های ارتباطی و اجتماعی مختل شود. بهره هوشی فرد براساس تست های استاندارد هوش سنجیده می شود ولی علایم آن در زندگی روزمره او مشهود است. به این صورت که توانایی های عملکردی و یادگیری فرد در هر سنی، پایین تر از توانایی های موردانتظار برای آن سن است.کم توانی ذهنی از نظر شدت درجه های مختلفی دارد. در نوع خفیف ممکن است علایم در سال های اول زندگی مشخص و چشمگیر نباشد و به تدریج با افزایش سن، فاصله توانایی های فرد با همسالان مشخص می شود. از نظر تحصیلی مبتلایان به نوع خفیف عقب ماندگی ذهنی می توانند تا پایان دوره ابتدایی تحصیل کنند ولی طی دوره تحصیل، سطح پایین تری از همکلاسی ها دارند و باید انتظار و توقع از آنها را با سطح هوشی آنها متناسب کرد و انتظار زیادی از آنها نداشت، زیرا توقع بیش ازحد باعث افزایش مشکل و افت بیشتر تحصیلی می شود.
وضعیت تحصیلی در کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی
در موارد متوسط عقب ماندگی ذهنی ممکن است فرد قادر باشد تا کلاس دوم ابتدایی تحصیل کند و گرچه بعید به نظر می رسد در شرایط عادی بتواند بیش از این تحصیل کند ولی می توان با آموزش مهارت های زندگی، ارتباطی و اجتماعی به او کمک کرد تا بتواند کیفیت زندگی بهتری داشته باشد و از پس زندگی روزمره خودشان برآید. در موارد شدید عقب ماندگی فرد قادر به تحصیل کلاسیک نیست و آموزش مهارت ها و نظارت و سرپرستی مداوم برای وی موثر است.
در موارد کم توانی ذهنی، فرد علاوه بر ضعف تحصیلی در حوزه های دیگر زندگی و عملکرد فردی و اجتماعی هم دچار مشکل است و شاخصه این علت ضعف تحصیلی است. در این موارد باید محیط زندگی و تحصیل فرد غنی از آموزش های مداوم باشد و مهارت های اجتماعی و حرفه ای مورد توجه قرار گیرد تا در نهایت کیفیت زندگی وی بهبود یابد. هوش مرزی، میزانی از بهره هوشی است که از کم توانی ذهنی بالاتر است ولی از هوش طبیعی پایین تر است که در این مورد هم فرد مبتلا در حوزه تحصیل و ارتباط و مهارت ها دچار ضعف و نقص است و نیاز به آموزش مداوم و غنی دارد و همیشه باید به میزان توانایی های وی توجه شود و انتظار از وی متناسب با این توانایی ها بوده تا دچار ضعف اعتمادبه نفس و اضطراب و افسردگی نشود. تدریس خصوصی و صرف زمان بیشتر برای آموزش حوزه درگیر است.
اختلال توجه
اختلال نقص توجه یا بیش فعالی اختلال شایع و شناخته شده ای است که بیشتر آن را به عنوان بیش فعالی می شناسیم ولی جزو عمده این اختلال، حواس پرتی، بی توجهی، کم دقتی و فراموشکاری است. کودکان مبتلا ممکن است به دلیل نقص و ناتوانی در تمرکز روی یک موضوع به خصوص موضوع ها و فعالیت های ذهنی مثل تحصیل و انجام تکالیف از روی آوردن به آنها طفره بروند و حتی از این فعالیت ها نفرت داشته باشند.
وضعیت تحصیلی در کودکان مبتلا به اختلال توجه
این کودکان در کلاس قادر به تمرکز روی آموزش های داده شده نیستند و در یادگیری دچار مشکل می شوند. همچنین آنها در انجام تکالیف، نوشتن دیکته و امتحان ها غلط های بی دقتی مرتکب شوند و درنتیجه نمره های پایینی می گیرند. در مواردی که بهره هوش کودک مبتلا بالاست در سال های اول تحصیل این ضعف را جبران می کند ولی به تدریج و با سخت تر شدن درس ها به تدریج دچار افت تحصیلی خواهد شد. در عین حال با کاهش اعتمادبه نفس کودک که از پیامدها و عوارض آن است این افت تشدید می شود. اختلال نقص توجه یا بیش فعالی معمولا و به مرور زمان و در سال های نوجوانی بهبود می یابد ولی برای جلوگیری از بروز عوارض تحصیلی، لازم است تا زمان بهبود مورد درمان قرار گیرد و همچنین مدیریت و نظارت بر تحصیل کودک از سوی والدین و معلمان می تواند در این زمینه موثر باشد. لازم است این کودکان جلوی کلاس بنشینند تا معلم نظارت بیشتری روی آنها داشته باشد و در صورت امکان در امتحانات زمان بیشتری در اختیارشان بگذارند. در منزل هم تکالیف به چند بخش تقسیم شود و کودک در فواصل انجام هر بخش، فرصت کوتاهی برای استراحت داشته باشد و در عین حال والدین به وی نظارت داشته باشند.
اختلال یادگیری
در این اختلال به رغم اینکه فرد بهره هوشی طبیعی دارد ولی در حوزه های خاصی از تحصیل مثل خواندن، نوشتن یا ریاضیات دچار ضعف است و در عین حال در سایر حوزه های تحصیل، عملکرد طبیعی دارد. این اختلال هر چه زودتر تشخیص داده شود درمان آسان تر و سریع تر خواهد بود.
اضطراب
بروز اضطراب در کودکان و نوجوانان می تواند روی تحصیل آنها نقش مخربی داشته باشد. اضطراب باعث کاهش اعتماد به نفس می شود و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف و به خصوص توانایی وی در ادامه دانسته ها در حضور جمع و در امتحان کاهش می دهد. دستپاچگی و نگرانی در مورد امتحان باعث می شود کودک آنچه را خوانده است، ابراز نکند یا روی برگه های امتحانی نیاورد. از سوی دیگر، اضطراب تمرکز و دقت فرد را هم کاهش می دهد. اضطراب به خصوص وقتی به شکل اضطراب جدایی در سال های اول دبستان بروز می کند، باعث می شود کودک نتواند در مدرسه حاضر شود و این مساله خود زمینه ساز افت و ضعف تحصیلی وی می شود. اضطراب کودکان با علایم همراه دیگر مثل ابراز نگرانی های مختلف، بروز ترس های متعدد، افزایش وابستگی و چسبندگی به والدین، بهانه گیری و نشانه های جنسی مثل تعریق کف دست، تپش قلب و خشکی دهان و همچنین تظاهر نشانه های وسواسی خودنمایی می کند. اضطراب بچه ها باید شناخته شود و مورد توجه قرار بگیرد و درمان شود.
افسردگی
معمولا کودکان و نوجوانان در زمان افسردگی نشانه های معمول و موردانتظار افسردگی را بروز نمی دهند و پرخاشگری، تغییر در خواب و اشتها، افت تحصیلی و مدرسه گریزی ممکن است نشانه های افسردگی در کودک و نوجوان باشند بنابراین اگر کودک یا نوجوانی از یک مقطع زمانی خاص در برخی عملکردها و فعالیت ها از جمله تحصیل دچار افت می شود باید به احتمال افسردگی توجه داشت. در عین حال وجود نشانه های همراه مثل کم خوابی یا پرخوابی، کم اشتهایی یا پراشتهایی، کم تحملی، تحریک پذیری، پرخاشگری و مواردی از این دست کمک کننده هستند. افسردگی کودکان و نوجوانان مهم بوده و باید درمان شود. درمان افسردگی می تواند ضعف تحصیلی را مرتفع کند.
استرس و مسایل محیطی
مشکلات خانوادگی، مشکل در ارتباط با همسالان، وقایع پرتنش در محیط پیرامون، تغییرات زندگی روزمره، از دست دادن عزیزان، جابجایی محل زندگی و مدرسه و مهاجرت می توانند روی عملکرد تحصیلی فرد تاثیر بگذارند. این تاثیرات گاه مقطعی است و بعد از مدتی خودبه خود یا با کمک و حمایت اطرافیان برطرف می شود ولی گاه آثار آنها به حدی چشمگیر و طولانی است که به خودی خود قابل برگشت نیست و به مداخله نیاز دارد. این مداخله ها می تواند از سوی همسالان، والدین، معلمان و درمانگران انجام گیرد. حمایت همسالان، حمایت و نظارت والدین و تشویق و افزایش اعتمادبه نفس از سوی آنها، تامین محیط آموزشی سازنده و همراه با حس همکاری و توجه خاص به کودک و نوجوان درگیر مشکل از سوی معلمان و اقدام درمانگران در رفع تنش ها و درمان اختلال ها از مداخله های مهم و موثر در این زمینه است. گاهی برای رفع مشکلات محیطی به کمک مددکاران و نهادهای اجتماعی و انجام مداخله های روانی اجتماعی نیاز است.
ضعف سیستم آموزشی
در صورتی که هیچ یک از این علل وجود ندارد، باید به گزینه ضعف سیستم آموزشی فکر کرد و در صورت تایید از طریق اصلاح این سیستم، ضعف دانش آموزان را برطرف کرد.